تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۹  ، 
کد خبر : ۳۱۰۱۹۳
تحلیلی در مورد انتخابات 96

6 ضلعی حمایت از روحانی

پایگاه بصیرت / آیت قیصربیگی

(روزنامه آفتاب‌يزد - 1395/09/02 - شماره 4764 - صفحه 3)

انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و از همین حالا می‌شود دورخیز جریانات و گروه‌های مختلف را دید که خود را برای شروع هیجان انگیز یک تورنمنت باشکوه آماده می‌کنند. به همان اندازه که عزم اصلاح‌طلبان و حامیان دولت تدبیر و امید برای حضور پرقدرت در انتخابات پیش رو جزم است، استراتژی جریان اصولگرایان در‌ها‌له‌ای از ابهام به سر می‌برد. آنچه از همین حالا می‌توان بر سر آن داد سخن راند این است که مجموعه دولت و حامیانش بر سر کاندیداتوری حسن روحانی در تدارک یک اجماع بزرگ و کم‌نظیر هستند، اما در جبهه مقابل همچنان شاهد چند دستگی بارزی هستیم به نحوی که احتمالا توافق بر سر یک کاندیدای واحد دور از ذهن به نظر می‌رسد. با این مقدمه کوتاه فلش بکی به رقابت‌ها‌ی انتخاباتی در دو دهه گذشته می‌زنیم و سپس درباره اجماع بزرگ حامیان روحانی در انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری صحبت می‌کنیم.

در دو دهه اخیر همواره شاهد فراز و فرود دو جریان مطرح کشور بوده ایم که رقابت شانه به شانه‌ای در صحنه انتخابات ریاست جمهوری داشته اند. در برداشت اول آنچه به چشم می‌آید این است گویا همه چیز بین این دو جریان تاثیرگذار به طور مساوی تقسیم شده است. جریان چپ که با تابلوی اصلاح‌طلبی نوین پا در عرصه انتخابات سال 76 گذاشت توانست دو دور پیروز عرصه انتخابات ریاست جمهوری در کشور شود و 8 سال سکانداری مدیریت اجرایی کشور را به دست بگیرد. شاید پر بیراه نباشد که بگوییم کش و قوس‌ها‌ی دولت سازندگی منجر به جریان نوپای اصلاحات با سبک و سیاق جدید شد. جریان اصلاح‌طلبی در آن دوران اگرچه با تابلوی توسعه سیاسی پا در عرصه انتخابات گذاشته بود، اما توانست ضمن اینکه در عرصه سیاسی خالق گفتگوی تمدن‌ها در آغاز قرن 21 شود، به گفته اغلب صاحب نظران در حوزه اقتصادی نیز موفق ظاهر شود.

البته این جریان نیز آسیب پذیری‌ها‌یی داشت که عدم توجه به آنها منتج به واگذاری قدرت به جریان رقیب خود یعنی اصولگرایان در سال 84 شد. غافل شدن جریان اصلاحات از قشر متوسط و ضعیف جامعه و عدم هماهنگی و چند دستگی لیدرهای این جریان در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری باعث شد شخصیتی چون احمدی‌نژاد با شعار توسعه اقتصادی که اتفاقا خوارک تبلیغاتی خاصی برای عامه مردم مهیا کرده بود، بتواند حتی در مقابل چهره‌ای چون‌ها‌شمی رفسنجانی پیروز آن دور از انتخابات شود.‌ها‌شمی که خود زمانی بستری مناسب برای رشد جریان اصلاح‌طلبی فراهم کرده بود در انتخابات سال 84 و در رقابت با احمدی‌نژاد حمایت قاطع این جریان را پشت سر خود ندید و این یکی از اشتباهات استراتژیک و تاریخی اصلاح‌طلبان در آن زمان بود تا اصولگرایان که تا قبل از آن به جناج راست معروف بودند با کمک ائتلافی به نام آبادگران ایران به قدرت برسند.

ائتلاف آبادگران ایران اسلامی که به طور غیررسمی آبادگران نامیده می‌شوند نام ائتلافی بود که در جریان دومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی به عنوان یک فهرست انتخاباتی تشکیل و موفق به تصاحب ۱۴ کرسی از ۱۵ کرسی این انتخابات شد. این ائتلاف در انتخابات مجلس هفتم نیز توانست تمامی ۳۰ کرسی تهران در مجلس شورای اسلامی را به خود اختصاص دهد. اما همین گروه علی رغم روی کار آوردن احمدی‌نژاد، در انتخابات سال 88 دست از حمایت وی برداشتند و در آن دوره از محسن رضایی حمایت کردند و این آغازی بر انشقاق میان حامیان احمدی‌نژاد تلقی شد. با این حال احمدی‌نژاد که گروهی از حامیان اصلی خود را از دست رفته می‌دید سعی کرد در رقابت‌ها‌ی پیش روی، فضای انتخابات را به نحوی دوقطبی کند و ذهن افکار عمومی را به نوعی به سوی خود جلب نماید تا یک بار دیگر با شعارهای رنگین و معروف خود همچون یارانه‌ها‌ و آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و مبارزه با فساد و اشرافی‌گری به قدرت برسد.

با این اوصاف به زعم بسیاری از صاحب‌نظران 8 سال دولت احمدی‌نژاد برخلاف شعارهای جذابش، خسارت‌ها زیادی بر کشور وارد ساخت. به‌طوری‌که کشور را در عرصه سیاست خارجی با قطعنامه‌ها و تحریم‌ها‌ی متعددی در قضیه پرونده هسته‌ای روبه رو ساخت تا مادامی که در این دوره ایران به ذیل 7 منشور سازمان ملل رفت. در بُعد اقتصادی نیز علی رغم درآمد افسانه‌ای نفت، فاجعه کسری بودجه اتفاق افتاد، این درحالی بود که دولت احمدی‌نژاد همزمان با قله درآمدهای نفتی، بیشترین منابع را از فروش دارایی‌های بین نسلی در قسمت منابع بودجه منظور می‌کرد. یعنی درحالی‌که مجموع رقم خصوصی‌سازی‌ها در دوره ۱۶ساله دولت‌های سازندگی و اصلاحات به ۳ هزار میلیارد تومان نمی‌رسید، در دوره آقای احمدی‌نژاد و فقط در فاصله سال‌های ۸۵ تا ۹۰، ارزش دارایی‌های واگذار شده بالغ بر ۱۱۰ هزار میلیارد تومان بود. تاسف‌بارتر اینکه رقم بدهی‌های همین دولتی که این منابع مالی بی‌سابقه را در اختیار داشت، در پایان کار از مرز ۵۰۰ هزار میلیارد تومان عبور می‌کند. مجموعه این شرایط باعث تورم افسارگسیخته 45 درصد، رشد اقتصادی منفی 6.8درصد، وجود اختلاس‌ها‌ی متعدد و... شد تا درمجموع شاهد کاهش 70 درصدی ارزش پول ملی کشور باشیم.

به دیگر سخن التهابات ارزی و نابسامانی اقتصادی دولت‌ها‌ی نهم و دهم موجب شد تا ارزش پول ملی کشور به کمتر از یک سوم کاهش یابد و افتی تاریخی رقم بخورد. بر این اساس بهای دلار در طول 8 سال دولت محمود احمدی‌نژاد 3.5 برابر شد به گونه‌ای که بهای هر دلار از 902تومان در سال پایانی دولت اصلاحات به 3 هزار و 400 تومان در آغاز دولت تدبیر و امید رسید. همچنین هر قطعه سکه که در پایان دولت هشتم 96 هزار تومان بود، در پایان دولت دهم به بالاتر از یک میلیون و 100 هزار تومان رسید که افزایشی قریب به 13 برابری را نشان می‌دهد. با این پیشینه و بعد از فراز و فرودهای فراون و ظهور و بروز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در دو دوره 8 ساله به انتخابات ریاست جمهوری در ایستگاه یازدهم می‌رسیم.

جایی که رقابت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نوین تا آن نقطه 2 بر 2 مساوی تمام شده بود و حال باید شاهد یک فینال جذاب بین این دو جریان کهنه کار می‌شدیم. در آن دوره نمایندگان اصلی دو جریان مطرح حضور داشتند. عارف به عنوان نماینده طیف اصلاحات و جلیلی به عنوان نماینده اصلی حامی دولت دهم شناخته می‌شدند. چیزی که در این انتخابات بیش از همه متمایز بود حضور اصلاح‌طلبان با یک نماینده در مقابل چهار چهره اصولگرا و سه چهره مستقل بود. شاید در اوایل این دوره از رقابت‌ها بعد از رد صلاحیت‌ها‌شمی رفسنجانی کمتر کسی روی گزینه‌ای چون حسن روحانی تمرکز کرده بود. از این رو در آغازین روزهای این دوره حداقل روی کاغذ چهره‌ها‌یی چون قالیباف، عارف و جلیلی بیشتر جلب توجه می‌کردند، اما هرچه به روز 24خرداد 92 نزدیک تر می‌شدیم سخنرانی‌ها‌ی جذاب و تاثیرگذار دکتر حسن روحانی مخصوصا در بحث هسته‌ای نگاه‌ها‌ را بیشتر به سوی خود جلب می‌کرد به طوری که ذهن‌ها را از دوقطبی اصولگرا- اصلاح‌طلب به سمت یک رقابت کاملا دیپلماتیک برد.

جایی که سمت نگاه‌ها روی پرونده هسته‌ای در سه دولت سازندگی، اصلاح‌طلب و اصولگرا زوم می‌شد تا به نوعی عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در سه دوره مختلف؛ دولت سازندگی به نمایندگی دکتر ولایتی، دولت اصلاحات به نمایندگی دکتر روحانی و دولت اصولگرایان به نمایندکی دکتر جلیلی مورد قضاوت مردم قرار بگیرد. کنار کشیدن دکتر عارف از رقابت‌ها‌ی این دوره و موضع‌گیری‌ها‌ی اصلاح‌طلبانه دکتر حسن روحانی جبهه اصلاحات و سازندگی را در پشت سر روحانی قرار داد. در سوی دیگر میدان حتی انصراف دکتر حدادعادل از رقابت‌ها‌ نتوانست اتحاد و وحدت را در اردوگاه اصولگرایان به وجود آورد تا علاوه بر دو نامزد مستقل سه اصولگرای دیگر در صحنه رقابت‌ها با هم، آرای این طیف را میان خود تقسیم کنند و عرصه را به رقیب متحد خود واگذار کنند تا با پیروزی دکتر حسن روحانی فصلی جدید در فضای سیاسی ایران به نام اعتدالیون باز شود.

اما آنچه در پیروزی اعتدالگرایان در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری موثر واقع شد علاوه بر عملکرد ضعیف اصولگرایان در دولت دهم، حمایت مجموعه دو دولت سازندگی و اصلاحات از روحانی و عملکرد عالی وی در مناظره‌ها بود. با این حال دولت تدبیر و امید در آغاز کار با مشکلات عدیده‌ای روبه رو بود و اگر بخواهیم مهم‌ترین چالش‌ها‌ی پیش روی دولت یازدهم را در دو پارامتر اصلی خلاصه کنیم آن دو یکی قضیه پرچالش پرونده هسته‌ای در سیاست خارجی و دیگری مشکلات فراوان پیش روی اقتصاد کشور در سیاست داخلی بود. در آن زمان عملکرد ضعیف دولت‌ها‌ی نهم و دهم در سیاست خارجی کار به جایی کشانده بود که تنها دو راه پیش پای دستگاه دیپلماسی کشور در قضیه پرونده هسته‌ای قرار داشت. یکی مذاکره و دیگری جنگ! در این زمینه دولت تدبیر و امید که با شعار اعتدال، تدبیر و امید روی کار آمده بود بسیار متفاوت تر از دولت قبل عمل کرد تا شاهد رویکردی نوین در دستگاه دیپلماسی کشور باشیم.

سیاست تعاملی دولت یازدهم در جهت تنش زدایی و فضا گشایی در عرصه سیاست خارجی بود تا جایی که در مذاکراتی سخت و فشرده موفق شد قضیه پرونده هسته‌ای را با میوه شیرین برجام به فرجام برساند. هراندازه باور کردن حل و فصل شدن پرونده هسته‌ای در یک بازه زمانی کوتاه برای عموم مردم سخت و دشوار به نظر می‌رسید به همان اندازه به سرانجام رسیدن این اتفاق مهم توقعات و انتظارات را بالا می‌برد تا جایی که امروز این نقطه قوت دولت یازدهم بهانه‌ای در دست منتقدان برای حمله به دولت تبدیل شود. منتقدان در یک پارادوکس آشکار از یک طرف می‌گویند اگر این همه چالش و مشکلات ریشه در دولت گذشته دارد دلیلش مسئله هسته‌ای و تحریم‌ها‌ بوده است حال که تحریم‌ها‌ رفع شده است چرا شرایط آنچنانی که موردنظر بود اتفاق نیفتاده است؟

گویا در فصل اعتدال حافظه آنها ضعیف شده است، چراکه همین افراد که اغلب از هواداران پر و پا قرص دولت گذشته هستند در دولت متبوع خویش تحریم‌ها‌ را کاغذ پاره خواندند و قطعنامه‌ها‌ را بی اثر می‌دانستند حال چگونه انتظار دارند که با رفع همان کاغذپاره‌ها‌ یکباره تحولات آنچنانی رخ بدهد! واقعیت آن است که برجام یک پروسه زمانبر است و برای قضاوت کردن درباره آن باید صبر کرد و منتظر دستاوردهای زمانبر آن ماند، اما تا اینجای کار و در همین آغاز با حذف تحریم‌ها‌ی مختلف و خروج ایران از ذیل 7 منشور سازمان ملل و پایان یافتن قضیه PMD و از سرگیری تولید و فروش نفت به روال سابق و آزاد شدن برخی پول‌ها‌ی بلوکه شده و.... می‌توان چنین گفت که روحانی با کمک سربازانش در خط مقدم دیپلماسی موفق به فتح برجام در آوردگاه حساس هسته‌ای شد به طوری که عملکرد قابل تحسین مجموعه دستگاه دیپلماسی کشور اعتراف دوست و دشمن را در پی داشته است. اما در بحث چالش‌ها‌ و مشکلات پیش روی اقتصاد کشور در پایان دولت احمدی‌نژاد باید گفت که دولت یازدهم کار بسیار سخت و دشواری در پیش روی خود می‌دید. به طوری که در آن زمان یکی از روزنامه‌ها‌ با تیتر درشت نوشته بود؛ «احمدی‌نژاد، بدهکارترین دولت تاریخ ایران را به روحانی تحویل داد!»

با این وصف و علی رغم سنگ اندازی‌های برخی منتقدان و دلواپسان، دولت در این حوزه به زعم بسیاری از اقتصاددانان نسبت به وضعیت پیشین در دولت گذشته اقدامات خوبی انجام داده است و دستاوردهای قابل قبولی به دست آورده است تا علاوه بر آنکه چرخه منفی و پرشتاب نشانگرهای اقتصادی فروکش کند بلکه شاخص‌ها‌ی مختلف این چرخه جهت معکوسی را به خود بگیرد تا برای اولین بار در کشور شاهد تراز مثبت تجاری در افزایش صادرات غیرنفتی نسبت به واردات باشیم. البته لازم به یادآوری است اگرچه هنوز به وضعیت مطلوب و ایده‌آل در حوزه اقتصادی نرسیده‌ایم، اما اگر به نسبت وضعیت اقتصادی کشور در سال 92 بخواهیم حساب بکنیم باید گفت که در مجموع دولت تدبیر و امید موفق عمل کرده است و اکنون بیش از 3 سال از عمر دولت تدبیر و امید می‌گذرد و باید قضاوت عملکرد دولت را به مردم سپرد تا به نوعی نظر خود را در انتخابات پیش رو اعلام کنند. از شواهد و قرائن چنین برمی آید که روحانی نسبت به انتخابات دور قبل کار سهل و آسان‌تری پیش‌روی خود دارد.

اما به عقیده نگارنده این نوع نگاه می‌تواند یک تله بزرگ برای روحانی باشد، زیرا کم رغبتی هواداران و حامیان دولت را در پی دارد. به عبارت دیگر از آنجا که سابقه نشان داده است هیچ انتخاباتی به طور قطع قابل پیش بینی نیست و هرآن ممکن است یک جریان سازی معادلات را برهم بزند، لذا قطعی تلقی کردن پیروزی آقای روحانی در انتخابات پیش رو می‌تواند آسیب زا باشد، چراکه تکیه بر این گمان باعث کاهش انگیزه و خالی‌شدن صحنه توسط هواداران می‌شود. با این حال نباید فراموش کرد روحانی یک سیاستمدار قهار و دوراندیش است، او نشان داده است چگونه می‌تواند به زیبایی هرچه تمام تر لحظه‌ها‌ی خود را به سلاح تدبیر و امید مسلح نماید و از دل بحران‌ها‌ی پیش‌رو فرصت‌های نابی شکار کند. وی که در فرصت کوتاهی به وسعت چند مناظره توانست دل ایرانی‌ها را به دست آورد حال که در بازه زمانی بیشتری توانسته عزم خود را برای دفاع از منافع ملی به خوبی نشان دهد پرواضح است که امروز طرفداران بیشتری نسبت به فصل قبل به دست آورده است. از این رو در آستانه انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری می‌توان شاهد اجماع بزرگ حامیان روحانی شد که اضلاع آن از این قرار است؛

- ضلع اول، توده‌های مختلف مردم. امروز مردم ایران یک بک گراند شفاف از دو دهه فراز و فرود کنشگران عرصه سیاسی کشور در ذهن دارند تا درانتخابات ریاست جمهوری که در اردیبهشت ماه 96 برگزار می‌شود آپشن‌ها‌ی بیشتری برای انتخاب خود در اختیار داشته باشند. مردم هم خاطره عملکرد 8 ساله اصلاح‌طلبان را در خاطر دارند و هم دو دوره شاهد عملکرد اصولگرایان با برند احمدی‌نژاد بوده اند و حال در هوایی معتدل یک دور فصل اعتدال را با روحانی طی کرده اند و اینکه امروز از نظر مردم، روحانی و یارانش موفق عمل کرده‌اند یا نه این دیگر چیزی است که شاید نیازی به تحلیل و تفسیر آنچنانی نداشته باشد و باید منتظر ماند تا در انتخابات پیش رو پاسخ آن را پیدا کنیم. با این حال امروز یک چیز برای مردم کاملا روشن و مبرهن است و آن عزم روحانی در دفاع از منافع ملی بوده است.

مخالفان دولت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تلاش خود را دوچندان نموده اند تا بلکه به زعم خود بتوانند با ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه بین مردم و روحانی فاصله بیندازند اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که امروز تدبیرهای دولت شکوفه امید داده است تا حتی در گرد و خاک ایجاد شده توسط دلواپسان، در عزم و اراده هواداران در کمک به روحانی خللی ایجاد نشود. درنتیجه استقبال گسترده مردم از روحانی در سفرهای اخیر کاروان‌ها‌ی تدبیر و امید به اقصی نقاط کشور خود می‌تواند گواه خوبی بر این مدعا باشد.

- ضلع دوم، مجموعه دولت سازندگی و یاران‌ها‌شمی. پرواضح است که روحانی در انتخابات پیش رو حمایت قاطع‌ها‌شمی و یارانش را پشت سر خود می‌بیند. در روزهای اخیر اعلام نظر‌ها‌شمی رفسنجانی بر حمایت مجدد از روحانی یک بار دیگر نقشه‌ها‌ی منتقدان در ایجاد انشقاق میان‌ها‌شمی و روحانی را نقش برآب ساخت. شاید پر بیراه نگفته باشیم که امروز‌ها‌شمی را نزدیک ترین چهره شاخص به دولت روحانی بنامیم. قرابت و نزدیکی این دو چهره ارزشمند و تاثیرگذار از دوران مبارزات علیه رژیم پهلوی تا به امروز در صحنه‌های مختلف دوران انقلاب، جنگ تحمیلی و دوران سازندگی پشت سر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی ادامه داشته است و حال یک بار دیگر در جبهه اعتدال در کنار هم نقش آفرینی می‌کنند.

- ضلع سوم. حاج سید حسن آقا خمینی و بیت مکرم امام. اگرچه بیت مکرم امام(ره) همواره سعی کرده است خود را قاطی هرگونه جناح‌بندی و دسته بندی‌ها‌ی سیاسی نکند، اما از آنجا که روحانی با گفتمانی فراجناحی به نام اعتدال وارد عرصه سیاسی کشور شد، دفاع از اعتدال به نوعی دفاع از منافع حزبی و جناحی خاصی تلقی نمی‌شود بلکه آن حرکتی در جهت مصالح عمومی کشور در شرایط امروزی منطقه‌ای و جهانی تعبیر و تفسیر می‌شود. کما اینکه امروز حمایت جریانات و گروه‌ها‌ی مختلف از روحانی فراجناحی شده است تا حتی طیف‌ها‌یی از جریان اصولگرا به موازات اصلاح‌طلبان نیز از روحانی حمایت کنند. پرواضح است استقبال و حمایت سید حسن آقا خمینی از کاندیداتوری شخصیتی وارسته چون روحانی که برای اولین‌بار لقب امام را به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی داد، بسیار حائز اهمیت است، چراکه این سید نورانی یادگار آن امام عزیز است و قطعا وی در بین مردم از محبوبیت خاص و ویژه‌ای برخوردار است.

- ضلع چهارم، اصلاح‌طلبان. این روزها گروه‌ها‌ و احزاب جریان اصلاح‌طلبی بر بیعت مجدد خود با روحانی تاکید کرده اند تا نشان دهند جنگ روانی مخالفان روحانی جز هزینه‌های تبلیغاتی چیزی برای آنان درپی نداشته است. حمایت قاطع فراکسیون امید در رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی ضمن اینکه دولت را در خانه ملت صاحب 3 امتیاز شیرین کرد، نشان از عزم جدی اصلاح‌طلبان برای به حرکت درآوردن قطار دولت درمسیر اعتدال تا ایستگاه 1400 قلمداد می‌گردد. اگر چه امروز اصلاح‌طلبان انتقاداتی به دولت یازدهم دارند اما این نقدها یک بحث درون خانوادگی قلمداد می‌شود و اگر آنها بخواهند درمجموع به عملکرد دولت امتیاز بدهند قطعا نمره قبولی خواهند داد. از این رو باید منتظر حمایت همه جانبه جبهه اصلاحات از دکتر حسن روحانی در انتخابات پیش رو همانند دور گذشته نیز باشیم.

- ضلع پنجم، ناطق نوری و حامیانش. یکی دیگر از چهره‌ها‌ی تاثیرگذار در حمایت از روحانی در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری ناطق نوری و دوستانش بودند. وی در انتخابات سال 92 مشی اعتدال را برگزید و از حامیان درجه یک دکتر حسن روحانی به شمار می‌رفت. ناطق نوری را باید از آن دسته از افراد تاثیرگذار و دلسوز انقلاب دانست که همواره در گفتار و کردار خویش جانب اعتدال را نگه داشته است. هم‌راستا شدن یک شخصیت اصولگرا چون ناطق نوری با جریان اصلاح‌طلبی در حمایت از روحانی در نوع خود بسیار قابل توجه است. ناطق نوری که زمانی خود به عنوان نامزد جناح راست در سال 76 رقیب اصلی کاندیدای جناح چپ به شمار می‌رفت امروز دست روزگار صحنه را به شکلی چیده است که دو رقیب دیروز در یک اردوگاه از یک کاندید واحد حمایت می‌کنند و این نشان از توان روحانی در جلب نظر طیف‌ها‌ و گروهای مختلف فارغ از دسته بندی‌ها‌ی حزبی و جناحی دارد. ناطق‌نوری که امروز از برخی دوستان قدیمی خود دلگیر و گله مند است به صراحت می‌گوید که در انتخابات ریاست جمهوری کسی جز حسن روحانی در ذهن ندارد.

- ضلع ششم، لاریجانی و یارانش. تقابل احمدی‌نژاد با لاریجانی در دولت دهم به حدی رسیده بود که حتی به صحن علنی مجلس نیز کشیده شد تا رئیس مجلس نهم ترکش‌ها‌ی این برخورد را در سخنرانی قم بر تن خود احساس کند. مجموعه این فعل و انفعالات و نزدیکی لاریجانی به گفتمان اعتدال روحانی باعث همگرایی بیشتر بین این دونفر شد. اگرچه حمایت علی لاریجانی از روحانی در انتخابات سال 92 علنی و مشهود نبود، اما وی همانقدر از پیروزی روحانی خوشحال و مسرور شد که روحانی از انتخاب وی در ریاست مجلس دهم! امروز تعامل بین لاریجانی و روحانی بیش از پیش شده است و البته این را می‌شد در جلسه رای اعتماد اخیر مجلس به سه وزیر کابینه به وضوح مشاهده کرد. از این رو می‌توان گفت که یک ضلع مهم از حامیان اصلی روحانی درانتخابات پیش‌رو علی لاریجانی و یارانش هستند.

در واقع رای اصولگرایان معتدلی چون لاریجانی به روحانی که از پایگاه اجتماعی خوبی برخوردار هستند برای دولت و حامیانش به نوعی ضریب 2 محسوب می‌شود، چراکه این رای می‌توانست به صورت حزبی و جناحی علیه روحانی باشد. اما لاریجانی و یارانش از پیش تکلیف خود را مشخص کرده اند. آن زمان که لاریجانی و همراهانش چون کاظم جلالی در انتخابات مجلس دهم در لیست امید و در تیم حامیان دولت اسم نوشتند مسلما نگاه روبه جلویی داشته اند تا بلکه با حمایت از روحانی در انتخابات پیش رو در نمایی دورتر و احتمالا در ایستگاه 1400 بتوانند نظر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون را به خود جلب کنند. در علاوه بر اجماع شش ضلع مذکور، طیف‌ها‌ و گروهای مختلف و تاثیر گذار دیگری از جمله چهره‌های مطرح سیاسی چون صادق زیباکلام، عباس عبدی، مسعود پزشکیان و... فعالان سیاسی مطرح اصولگرا چون علی مطهری و کاظم جلالی و... نمایندگان ادوار مجلس چون قدرت اله علیخانی، داریوش قنبری و... دانشجویان و اساتید مطرحی چون دکتر محمود سریع القلم و... به‌طورکلی جامعه ورزشکاران، دانشگاهیان، پزشکان، هنرمندان، احزاب، رسانه‌ها‌، جوانان، سازمان‌ها‌ی مردم نهاد و NGO‌ها‌ و... از کاندیداتوری حسن روحانی اعلام حمایت کرده اند.

در نتیجه و به عقیده نگارنده موج حمایت‌ها‌ی گسترده از روحانی زمانی بیشتر هم خواهد شد که حضور وی را همزمان با انتخاب‌ شخصیتی هیجانی و نامتعادل چون ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا که پتانسیل تصمیمات خلق الساعه‌ای دارد بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود و کشور را نیازمند یک رئیس جمهور با مشی اعتدالی می‌کند که تخصص و تبحر کافی در امور امنیتی و سیاست خارجی داشته باشد. روحانی که ملقب به شیخ دیپلمات است در ادوار مختلف چه در گذشته به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی (به مدت 16 سال) و چه امروز یک دوره به عنوان رئیس جمهور به خوبی توان و هنر خود را در عالم دیپلماسی نشان داده است به نحوی که امروز وی را مبدع فصلی نوین در روابط بین المللی می‌دانند که از پرونده پرچالش هسته‌ای فرصت چیدن میوه‌ای چون برجام را به‌دست آورده است.

جان کلام آنکه روحانی آنقدر موفق عمل کرده است که برای انتخابات آتی بتواند یک اجماع بزرگ را با خود همراه سازد و از طرفی حامیان امروز روحانی نیز قطعا توجیهات لازم برای تداوم مسیر اعتدال در اختیار دارند که بار دیگر به دفاع از وی برخاسته‌اند.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=56673

ش.د9504550

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات