(روزنامه وقايعاتفاقيه - 1395/01/25 - شماره 102 - صفحه 1)
* نظر شما درباره برخوردهایی که با آقای هاشمی و رئیس دولت اصلاحات میشود، چیست؟
** متأسفانه یکی از اشکالاتی که ما در مسائل سیاسی داریم و میتوان گفت یکی از مهمترین مشکلات بهشمار میآید این است که اخلاق سیاسی را پایه و اساس قرار نمیدهیم. ازآنطرف هم آدمها را یا سیاه سیاه یا سفید سفید میبینیم و تشخیص سیاه و سفید بودن را بهعهده افراد خاصی میگذارند که هرسه این موارد اشتباه است. در تاریخ سیاسی کشور هرکسی را که خواسته باشید زیر میکروسکوپ بگذارید، حسنها و عیبهایی دارد. هیچکسی در این مملکت در مقام سیاست و حکومت، معصوم نیست و حتما خطایی دارد. اگر شما بخواهید سر هرکسی را بزنید و بگویید سیاه سیاه است و هیچ سفیدی در آن نیست این دیدگاه غلط است.
متأسفانه یک عدهای در این روزگار به این شیوه وارد عرصه سیاست میشوند و مبارزات سیاسی و خدمات امثال آقای هاشمی و رئیس دولت اصلاحات که از دولتمردهای این مملکت در زمان امام(ره) و اکنون بوده و هستند را نادیده میگیرند و برای حذف رقیب میآیند. این عده بجای اینکه منطق سیاست و بحث علمی را دنبال کنند حتی نقد را در قالب علمی مطرح کنند، بحث قهری را عنوان میکنند؛ یعنی ما مادامی که برخوردهای قهری را به جای نقد بگذاریم از فرم اخلاق و سیاست خارج میشویم. البته کشور ما برای یک عدهای همین کار را میکنند. البته گروهی که به آقای هاشمی حمله میکنند چه در روزنامهها و چه در جاهای دیگر، هیچ نتیجهای هم نگرفتهاند. در انتخابات هم مردم نشان دادند که با آن همه هجمههای تبلیغاتی که شروع شد، تمایلشان به سمت رئیس دولت اصلاحات و آقای هاشمی بوده و این دو نفر با بیانات و صحبتهایی که کردند لیست اصلاحات در تهران برنده شد. این شیوهای که این افراد در پیش گرفتهاند به نفع کسی نیست بلکه به ضرر خود و مملکت است.
* بعد از اجرائیشدن برجام مقاومتهایی شدکه حتی به نظر میرسد برخی گروهها علاقهمند هستند آن را هم متوقف کنند. علت و انگیزه این اقدامات چیست؟ آیا آقای روحانی مسیری که رفته را نباید میرفت؟
** خیر، این را باور ندارم. آقای روحانی سیاستش مشخص است؛ ما نمیخواهیم بگوییم آقای روحانی عیبونقصی ندارد. من خودم به مسائل اقتصادی آقای روحانی منتقد هستم. باید بهتر از این دنبال میشد، ولی هر اقدامی را که انجام میدهد روی اصول خودش هم ایستاده است و تا به امروز بر روی مسائل سیاسی موفق بوده است. اگر همان زمانی که برای مسائل سیاستخارجی گذاشت همان زمان و همت را برای سیاست داخلی بگذارد، حتما اقتصاد را هم به یک جایی میرساند ولی گروه اقلیت میخواهند دولت در مسائل داخلی و مسائل اقتصادی موفق نشود که آن هم طبیعی است؛ زیرا مردم تماس مستقیمشان با اقتصاد است و با سیاست تماس غیرمستقیم دارند.
* مردم در بعد سیاست داخلی توقعاتی از دولت منتخب داشتهاند که مربوط به مباحث آزادی بیان، آزادیهای اجتماعی و مسائلی از این دست است؛ آیا به نظر نمیرسد این توقعات، آرامآرام خودش را نشان میدهد و گروههایی میخواهند به دولت و شخص آقای روحانی بگویند، شما اختیاری در حیطه کاریتان ندارید؟
** بله، یک عــدهای از بیــــرون رفتــــــاری با رئیسجمهوری دارند و میخواهنـــد او را از مسیرش متوقف کنند. این رفتارهایی که ما را در برابر همدیگر قرار میدهد به نفع هیچکس نیست. حتی رهبرمعظم انقلاب، هم در دیدار نوروزی درباره این موضوعات صحبت کردند ولی عدهای هستند که میخواهند بگویند ایشان هیچ کدام از کارهای دولت را قبول ندارد و با اختلافانداختن بین رهبری و دولت منافع خودشان را به جیب بزنند یا در انتخابات آینده آنها بیایند و برنده قدرت شوند و رقیب خودشان را حذف کنند، به نظر من این محاسباتشان اشتباه است.
* پیشبینی شما از دور دوم انتخابات مجلس چیست؟
** من پیشبینی خاصی ندارم.
* اگر یک مجلسی شکل بگیرد که بتواند بیشترین همکاری را با دولت داشته باشد، آیا فشارهای که دولت تحمل میکند، کمتر نمیشود؟
** من براینباورم اگر در این دوره از مجلس تعدد زیادی اصولگرا باشد، مانند اصولگرای مجلس نهم نیستند که بخواهند به دستوپای دولت بپیچند، به دلیل اینکه این افراد نتوانستند پاسخ بگیرند.
* دولت و جریان اصلاحطلبی انتخابات 92 و 94 را طی کردند و در هر انتخابات موانعی را پشت سر گذاشتند و پیروز انتخابات هم شدند ولی شاهد هستیم تیم حریف برای انتخابات 96 از الان در حال برنامهریزی است که میتوان گفت خیلی زود اقدامات خودش را آغاز کرده است. فکر میکنید این عجلهای که این افراد و گروهها دارند که آقای احمدیتژاد یا جریانهای دیگری را فعال کنند و وارد عرصه انتخابات کنند، دنبال چه چیزی هستند؟
** من معتقدم این افراد یک فقر سیاسی دارند، اگر بخواهند کسی را رقیب آقای روحانی کنند، چنین شخصی را ندارند.
* یعنی جریان اصولگرا حاضر است دوباره به سمت آقای احمدینژاد برگردد؟
** براینباورم که به سمت احمــدینژاد برنخواهند گشت، احمدینژاد هم به سمت آنها برنخواهد گشت.
* یعنی شما در این وادی زمینه بازگشتی را نمیبینید؟
** اصلا وجود ندارد. هشت سال در این مملکت فقط بحث اختلاس و سوءاستفاده از اموال مطرح بود که بعضیها هم محکوم شدند و به زندان رفتند، با این همه اختلاسی که در دولت قبل شد و در این دولت رونما شد، باز خیلی چیزها هنوز روشن نشده است ولی رهبری، دولتمردان، شوراینگهبان و مجلس خبر دارند، چه اتفاقات ناگواری در آن سالها افتاده است. این موضوع است که اگر خود احمدینژاد هم بخواهد بیاید، بعید است اجازه دهند وی تأیید شود و بیاید.
* این گمان وجود دارد به دلیل اینکه کسی در اردوگاه اصولگرایان وجود ندارد که رأی داشته باشد و از اقبال عمومی برخوردار نیستند، ممکن است به احمدینژاد روی بیاورند!
** خیر، این یک نوع خودزنی است؛ آن هم خودزنی سیاسی. اگر بخواهند چنین کاری کنند و احمدینژاد را به میدان بیاورند، بیشتر این افراد مضمحل خواهند شد؛ مگر اینکه یک آدمی قدرتی بیش از آنچه که فکر میکنیم، داشته باشد که من نمیشناسم. آقای حداد عادل آدم محترم و فرهنگی است. همچنین آقای علی لاریجانی فردی بسیار معتدل است. این افراد از این فرد فاصله میگیرند.
* فکر میکنید چه راهگشایشی باید اندیشیده شود تا بتوان زمینه حضور کسانی چون رئیس دولت اصلاحات را فراهم کرد؟
** من شخصا براینباورم که ممنوع التصویری هر شهروندی که جرمی مرتکب نشده بهویژه فردی مانند ایشان، صلاح نیست اتفاق بیفتد. بالاخره آدمها یا کار درستی کردند یا کار بدی کردند. اگر کار درست کردند باید تشویق بشوند. اگرکار بد کردند، اگر در حد مجازات است باید در دادگاه محاکمه کنیم و محکوم بشوند.
* درحالحاضر فشارهای زیادی به دولت وارد میشود و میخواهند دولت را دولت ناکارآمد نشان دهند. بعد از برجام به نظر میرسد یک تحولاتی در عرصه اقتصاد و حتی در گشایشهای بینالمللی اتفاق افتاده ولی افرادی هستند که میخواهند کارشکنی و سنگاندازی دراینباره کنند، فکر میکنید این افراد به دنبال چه چیزی هستند، درحالیکه عملکرد دولت تا به امروز عملکرد خوبی بوده است؟
** جریانی که الان به پروپای دولت میپیچد، جریان جدیدی نیست. اگر تاریخ انقلاب را هم رصد کنیم در دهه 60 یک عده مخالف بودند. منتهی به صورت چراغ خاموش در مقابل جنگ ایستاده بودند. این جریان با شکلهای مختلف، چهاردهه در برابر منافع ملی ایستاده و میخواسته یک فکر اقلیتی را بر جامعه تحمیل کند. متأسفانه در این دو دهه اخیر بهویژه بعد از دوران اصلاحات به این سمت این جریان تا حدودی قویتر شده است. این جریان هم از جهت مالی قوی شده و در خیلی جاها نفوذ کرده است. در زمان دولتداری اصلاحات نسبت به سیاست خارجی استراتژی خیلی خوبی داشتیم؛ دنیا هم به این موضوع توجه کرد. دوران آقای خاتمی واقعا دوران عزتمندی هم برای سیاست خارجی و هم اقتصادی بود. در آن زمان تورم خیلی پایین آمد، قیمت نفت که خیلی کم بود ولی کشور به بهترین نحو اداره شد. تدبیری ایشان به کار گرفت که تقریبا دنیا نگاهش به ایران عوض شد.
کشوری که در دنیا منزوی باشد از هیچ جهت رشد نمیتواند کند. دنیا امروز دنیای وابستگیها است، حتی خود آمریکا هم که کشور قدرت، ثروتمند و صنعتگری است اگر بخواهد رابطهاش با دنیا قطع کند بهجایی نمیرسد. شما فرض کنید رابطه چین با آمریکا قطع شود کی ضرر میکند؟ قطعا آمریکا ضرر میکند. میخواهم بگویم کشورهای دنیا در جهان امروز هرکدام بخواهند با یک کشوری قطع رابطه کنند خسارت میبینید. دولت اصلاحات هم خوشبختانه کشور را از انزوا بهدرآورد و یک عزت، آبرو و رشدی در جامعه و عرصه بینالمللی پدید آورد.
http://www.vaghayedaily.ir/fa/Print/3429
ش.د9504531