(روزنامه آرمان - 1395/12/19 - شماره 3277 - صفحه 6)
* دولت روحانی برآمده ازآرای بدنه اجتماعی اصلاحطلبان است، اصلاحطلبان چه انتظاری از دولت روحانی داشتند و به عبارت بهتر دولت روحانی در مواجهه با مردم چه کار باید میکرد که نکرده است؟
** آقای روحانی سکان قوه مجریه را درسال92 در شرایط بسیار بحرانی، بد وحتیخطرناک برعهده گرفت. دولت گذشته زنجیرهای از تحریمها را بر گردن ملت ایران بسته بود. تحریمهایی که موجب شد شرایط اقتصادی ویژهای برای ایران به وجود آید. این وضعیت خطرناک در شرایطی حاصل شد که دولت گذشته درآمدهای سرشاری را با فروش نفت به دست آورده بود، اما با وضع تحریمهای بینالمللی مشکلات زیاد و متعددی برای اقتصاد به وجود آمد که برطرف کردن آن شرایط برای دولت فعلی عمل دشواری است. واقعیت این است که دولت روحانی شرایط بدی را در شروع بهکار خود تجربه کرد، اما سوال اساسی این است که چرا روحانی تا این لحظه که سه سال از عمر دولت گذشته هنوز اعلام نکرده درچه شرایطی کشور را تحویل گرفته است.
* واقعیت این است که مردم با گوشت و پوست خود شرایط بد اقتصادی را در دولت قبل درک کردند، چه نیازی به بازگویی این مطلب از سوی رئیسجمهور برای مردم وجود دارد؟
** ببینید! اگر روحانی بیان میکرد که درچه شرایطی مدیریت کشور را برعهده گرفته، آنگاه بسیاری از انتظارات اقتصادی و اجتماعی مردم از دولت را تعدیل میکرد و از این طریق جامعه را با واقع بینی اساسی نسبت به شرایط کشور روبهرو میکرد. اگر دولت اینگونه رفتار میکرد، انتظار معیشتی جامعه با این اقدام در سالهای آینده واقعبینانه بود، اما نمیتوان انکار کرد که دولت روحانی به رغم مورد ذکر شده کامیابیهایی هم داشت و برخی از این اقدامات در تاریخ معاصر ایران ماندنی است و همکاران اطلاع دارند که در راس اقدامات آقای روحانی توافق هستهای، اجرای برجام و برداشته شدن سایه جنگ قرار دارد که سالهای سال در مورد آن بحث خواهد شد. این اقدامات آقای روحانی موجب بازگشت ایران به جامعه جهانی و ورود به عرصه بازار کار به رغم همه محدودیتهای موجود شده است.
* درسه سال و نیم گذشته فضای سیاسی و اجتماعیکشور چه تغییر و تحولی کرده است؟
** با روی کار آمدن دولت روحانی، فضای سیاسی،اجتماعی نسبت به سالهای قبل از92 متحول شد وجامعه شرایط بهتری پیدا کرد. حتی فضای دانشگاهها بهرغم تمامی محدودیتها دچار تحول شد و شرایط و نشاط جدیدی برای دانشگاهها به وجود آمد. یکی از دستاوردهای بعد از 92 این است که بخشی ازجریان رقیب دولت با واقعیتهایی آشنا شد و در کنار اصلاحطلبان و دولت قرار گرفت. مورد اخیر دستاورد بزرگی از نظر سیاسی و اجتماعی است و پیروزی آقای روحانی و گفتمان رئیس دولت فعلی تا حدود زیادی بر فهم اصولگرایان از شرایط کشور اثر گذاشت. من اعتقاد دارم با به وجود آمدن این مفاهمه جامعه سنتی مذهبی ایران هم تا حدود بسیار زیادی نسبت به اتفاقات رخ داده امیدوار شد.
* این دولت در برخی حوزهها دستاوردهای روشنی دارد، اما دربرخی موارد گرفتار مشکلاتی است که به نظر میرسد درجهت رفع آن اقداماتی صورت نمیگیرد. علتچیست؟
** بدون تردید دولت ناکامیهایی دارد که برخی از این ناکامیها درارتباط با کامیابیهای دولت در سه سال اخیر است. دولت در سه سال اول همه رسالت مدیریتی خود را به برجام گره زده است. در آغاز به کار این دولت تحریمهای بینالمللی گلوی توسعه کشور را گرفته بودند، اما باز هم در چنین شرایطی دولت به مراتب بهتر از این میتوانست وظایف خود را انجام دهد و در کنار پیشبرد مذاکرات هسته ای، مسائل دیگر را نیز مورد توجه قراردهد. اگر دولت موفقیتهای دیگری جز برجام در کارنامه خود داشت، امروز بهانهای در دست رقیب نبود که بعد از امضای برجام این انتظار را در جامعه به وجود آورند که بعد از برجام چه شد؟ و چه اتفاقی در اقتصاد رخ داد؟
این مورد یکی از ناکامیهای بزرگ دولت است. ناکامیدیگر دولت در بیتوجهی به ساختار مدیریتی کشور است. دولت آقای روحانی یکی از نخستین دولتهای ناهماهنگ و به هم ریخته از لحاظ چهارچوب فکری و مدیریتی در بعضی از بخشها پس از انقلاب اسلامی است. به عبارت بهتر برخی از افرادی که وارد کابینه روحانی شدند، درجایگاههای حساس قرار گرفتند. اگر این جایگاه در اختیار آنها قرار نمیگرفت، دولت روحانی میتوانست خارج از مساله برجام بخشی از مسائل اقتصادی، معیشتی و رکود اقتصادی را حل کند.
* مگر دولت درشاخصههایی مانند کاهش تورم دستاوردهای مثبتی نداشته است؟ کاهش تورم بزرگترین ادعای دولت است.
** بله، دولت تمام تلاش خود را درگیر مساله تورم کرد که امر مهمی بود، اما رکود دراقتصاد کاملا مشهود است وتبعات اجتماعی خود را در پیخواهد داشت. امروز حجم مطالبات اقتصادی درحوزه دیوانسالاری حجم بسیار بالایی است و دولت نتوانسته در این مسیر اقدام جدی انجام دهد. یکی دیگر از ناکامیهای دولت که امیدواریم در دولت آینده آقای روحانی حل شود، بی توجهی به نظام ساماندهی و هماهنگسازی مدیران منطقهای و استانی با سیاستهای دولت مرکزی است. آقای روحانی به هردلیل بسیاری از مدیران دولت گذشته را که بخش قابل توجهی از مدیران استانی هستند را در سمتهای خود ابقا کرد. بسیاری از این مدیران برنامههای دولت روحانی را قبول نداشتند.
اگرچه برخی از این مدیران دولت قبل صرفا میخواستند بر سر پستهای خود بمانند و به همین دلیل همراهی خود را با دولت روحانی اعلام میکردند، این مورد یکی از مشکلات اساسی دولت است که به رغم تمامی تذکراتی که مدیران با تجربه به او میدادند، رئیس دولت نسبت به این امر توجی نداشت. برای نمونه در روزهای اخیر فرماندار اصفهان که از دلبستگان جبهه پایداری ودولت پیشین بود به رغم میل استاندار تغییر یافت، این اقدام تاثیر بسیار مثبتی بر جامعه شهری اصفهان و حتی استانهای همجوار داشت. اما در مورد دیگر، دولت به دلایلی از تغییر مدیر ارشد استان خاصی منصرف شد و این اقدام نامیمون جزو ناکامیهای دولت نیست. تغییر مدیران کمترین هزینه را برای دولت آقای روحانی دارد. عدم تغییر مدیران گذشته این پیامد اجتماعی را برای دولت روحانی در پی دارد که ممکن است شرایط را برای روحانی درانتخابات 96 دشوار کند.
* ناکامی دولت هم قابل ارجاع به دولت گذشته است و هم به موانع ساختاری. فکر نمیکنید نباید همه چیز را به دولتها نسبت داد؟
** دولت گذشته دولتی مطلقا ناکار بود. اگرچه در برخی حوزهها مانند حوزه فرهنگ در اواخر دولت احمدینژاد دیدگاه مترقی تری به وجود آمد، اما دولت گذشته به لحاظ ساختاری بنیاد دولت در ایران را برهم ریخت که بزرگترین نماد این اقدام انحلال سازمان برنامه و بودجه بود. اگراین نهاد در دولت احمدینژاد از بین نمیرفت شاید شاهد پدیدههایی مانند بابک زنجانی نبودیم. پدیده حقوقهای نجومی که در در دولت گذشته پایهگذاری شد نیز تا حدود بسیار زیادی در بین افکار عمومی به نام دولت روحانی ثبت شد. به رغم اقدامات خوبی که دولت درباره موضوع حقوقهای نجومی انجام داد اما نتوانست حق مطلب را در این مورد ادا کند و رقیب روحانی در خارج از قوه مجریه با توجه به امکانات زیادی که دارد تا حدود زیادی توانست این مشکل را به نام دولت روحانی ثبت کرد. آقای روحانی باید ازهمان روز اول درسال 92 بر روی حقوقهای نجومی کار میکرد. این مورد باید از ابتدا مورد توجه دولت قرا میگرفت وافکار عمومی باید توسط این دولت با وقایع سال 84 تا 92 آشنا میشدند.
* دولت تاکید زیادی بر توافق هستهای دارد. احتمالا برگ برنده روحانی در انتخابات سال آینده توافق وین خواهد بود. اگر ترامپ زیر برجام بزند شرایط برای روحانی تغییر نخواهد کرد؟
** برجام برخاسته از اراده ایران وآمریکا نیست. برجام حاصل اراده مشترک چندین کشور تاثیرگذار جهان است. در نتیجه به سادگی نمیتوان نادیده گرفتن آن را مد نظر قرارداد. البته برجام با روی کار آمدن ترامپ با چالش جدی روبهرو شده است. درحال حاضر در آمریکا حاکمیت یکدستی، بهرغم برخورداری ازجامعه مدنی به وجود آمده، درنتیجه به تبع این مورد شرایط ویژهای برای ایران به وجودخواهدآمد. طرف ایرانی به هیچ وجه نمیتواند برجام را پدیده سادهای تلقی کند. در نتیجه برای حفظ برجام کل مجموعه حاکمیت باید تلاش کند؛ همان طور که برای رسیدن به آن تمام قشرهای حاکمیت تلاش کردند.
اگرچه دولت آمریکا بخواهد بد عهدیهای خود را ادامه دهد اما رفتار عاقلانه و دور از احساسات و تنظیم روابط خارجی با اروپاییها و کشورهای منطقه تا حدود زیادی میتواند دولت آمریکا را نسبت به برجام خلع سلاح کند. اما نباید از این نکته غافل بود که آمریکا با تواناییای که در دنیای امروز دارد، ممکن است به امری دغدغه پیدا کند که برای ما دغدغه نباشد. در گذشته مسئولان نظام بهخوبی اشاره میکردند که اگر امروز مساله هستهای را مطرح کنیم، فردا مساله دیگری از سوی آمریکاییها مطرح خواهد شد. این واقعیت را نباید نادیده گرفت و در عین حال که باید عزت ایران حفظ شود باید به واقعیتهای جهانی هم آشنا باشیم. امروز ایرانیان به دنبال زندگی با عزت هستند و نسل فعلی بیش از هر چیز بهکارآمدی نظام سیاسی و اجتماعی میاندیشد.
* مخالفان عمومی دولت به دنبال نوعی پوپولیسم برای پیشبرد اهداف خود و پیروزی در مقابل روحانی هستند، چه استراتژیای باید در مقابل این افراد در دستور کار باشد؟
** یکی از ضعفهای مهم دولت ضعف دولت در گفت وگو با مردم است. ضمن اینکه رئیسجمهور در این سالها خطابهوار با مردم سخن گفته است و این مورد ریشه در بیبرنامگی تیم اطلاعرسانی دولت دارد. در ابتدای کار، دولت روحانی در بین رسانههای مکتوب و غیرمکتوب از هوادارانی برخوردار بود و اگر تیم اطلاعرسانی دولت از برنامه رسانی متناسب با دستاوردهای دولت برخوردار بود بسیارخوب میتوانست افکار عمومی را به نفع خود شکل دهد.
نوع سخن گفتن آقای روحانی با مردم مطلوب نیست. فارغ از این مورد آقای روحانی میتوانست با بخشهای مختلف حاکمیت گفت وگو کند. تیم اطلاعرسانی دولت برای رئیسجمهور برنامه ندارد. شاید هم برنامهریزی از سوی این تیم صورت گرفته، اما آقای روحانی آن برنامهها را نپذیرفته است. گفتوگوهای مکرر آقای روحانی با سایر قوا میتوانست کمک خوبی برای آقای روحانی باشد. رسانههای عمومی جای پاسخگویی به نهادهای حاکمیتی نیست و این مورد اخیر از ضعفهای آقای روحانی است.
* جریان پوپولیست، با نامزدی مطرح و شعارهای کاملا عوامگرایانه قصد دارد به صحنه رقابت با روحانی وارد شود. به منظور مقابله با این جریان از چه روشی باید بهره جست؟
** برای فرار از پوپولیسمی که رقبای آقای روحانی درپی آن هستند، ستاد انتخاباتی آقای روحانی و احزاب همسو باید این فضا را برای آقای روحانی ترسیم کنند که پوپولیسم خطر مهمی برای دولت روحانی است. در بسیاری از مواقع آقای روحانی در دام کارهای شبه پوپولیستی دولت قبلی افتاد، اما این مورد تاثیری دراقتصاد و معیشت مردم نگذاشت. وام خودرو یکی از این موارد بود و تعدادی از خودروهای جمع شده با این طرح پوپولیستی به فروش رسید. از همان اول بسیاری از کارشنان اقتصادی اعتقاد داشتند این اقدام کارشناسی نیست.
* بهترین مسیر برای عبور از مشکلات پیچیده اقتصادی که بر سر راه دولت قرار دارد، کدام مسیر است؟
** استفاده از سرمایههای فکری و استفاده از ساختار کسب وکار مدرن درسال آینده برای دولت آقای روحانی کارگشاست. آقای روحانی میتواند بررسی اصل 44 را در دستور کار خود قرار دهد، زیرا اگر اقتصاد واقعا خصوصی شده بود، امروز بعد از اجرای برجام شاهد جذب سرمایهگذاری خارجی بودیم. راه نجات این کشور از مشکلات اقتصادی جذب انبوه سرمایهگذاری خارجی است.
* اجازه بدهید به عنوان سوال آخر، وفات آيتاللههاشمی و تاثیر این واقعه را برجریانات سیاسی ایران بررسی کنیم. وفات ایشان چه تاثیری بر آینده سیاسی جریانات سیاسی دارد؟
** آیتالله هاشمی از بنیانگذاران انقلاب بودند و جایگاه ایشان در زمان جنگ و در پستهای حساس، از آن مرحوم شخصیت تاثیرگذار و ویژهای ساخت. مرحوم آیتاللههاشمی نقطه عطف مهمی در زندگی سیاسی خود داشتند و آن همراه شدن با مردم بر اساس فصل سوم قانون اساسی بود. دهه پایانی زندگی مرحومهاشمی شخصیت فوق العادهای از وی در تاریخ انقلاب بر جای گذاشت. وی با مطالباتی در چهارچوب قانون اساسی و تلاشی که برای اجرای این موارد انجام میداد، پای میثاق خود با مردم ایستاد و مردم نیز از وی در زمان تشییع پیکرش قدردانی کردند. اصلاحطلبان از این منظر به وفات آیتاللههاشمی دقت داشتند و ندای خود را از طریق آن مرحوم به درون حاکمیت منتقل میکردند. نبود آیتاللههاشمی فقدان بزرگی برای اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل است، اما اندیشه اصلاحطلبی امروز در لایههای مختلف جامعه رسوخ کرده است. امروز امثال آقایان روحانی، مطهری، لاریجانی و ناطق، دغدغههای همسو با رهبر اصلاحات دارند.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/180647
ش.د9504517