(روزنامه اطلاعات ـ 1396/12/15 ـ شماره 26957 ـ صفحه 12)
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، با روی کار آمدن رییس جمهوری جدید آمریکا نگاه مقامات کاخ سفید به تحولات بین المللی سویه ای تهاجمی تر به خود گرفته که در استراتژی اتمی اخیر این کشور مشهود است. «دونالد ترامپ» رییس جمهوری تازه کار آمریکا چندی پیش راهبرد کلی سیاست خارجی ایالات متحده را اعلام کرد و به تازگی نیز از استراتژی اتمی خود پرده برداشت.در دکترین اتمی دولت ترامپ که سیزدهم بهمن ماه منتشر شده، آمده است: « برای مقابله با روسیه، زرادخانه اتمی آمریکا تنوع بیشتری پیدا میکند و بمبهای هستهای کوچکتر تولید خواهد شد.»
در بخشهایی از این راهبرد به کشورهای هدف از جمله روسیه، چین، کره شمالی و ایران اشاره شده و مقابله با مسکو در اولویت قرار گرفته است.برخی دولتمردان آمریکا در این باره به ارائه دلیل پرداخته اند تا از زیر بار تبعات و انتقادات افزایش قدرت اتمی آمریکا بکاهند به عنوان نمونه «جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا در موضع گیری خود بحران شبه جزیره کریمه و تهدیدات هسته ای علیه ایالات متحده را مطرح کرد که اولی در ارتباط با روسیه و دومی به اختلاف با کره شمالی اشاره داشت. از طرفی ترامپ هم برای کاستن از اعتراضاتی که بعدها متوجه استراتژی وی خواهد شد، تاکید کرد: این استراتژی امکان استفاده از سلاحهای هستهای را کاهش خواهد داد و در عین حال، بازدارندگی در برابر حملات علیه آمریکا و متحدان و شرکای آن را افزایش خواهد داد.
امکانسنجی مسابقه تسلیحاتی
پس از انتشار راهبرد جدید پنتاگون، موج اعتراضی علیه ترامپ و نگاه متخاصم وی به جهان به جریان افتاد. در همین ارتباط حجت الاسلام «حسن روحانی» رییس جمهوری پانزدهم بهمن ماه در مراسم افتتاح ۱۰ مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس از اهمیت توانمندی دفاعی ایران و نقد استراتژی اتمی آمریکا سخن به میان آورد.رییس جمهوری اظهار داشت: در دنیایی که معتقد است سلاح کشتار جمعی نباید وجود داشته باشد و استفاده از آن علیه بشریت ممنوع بوده و باید از بین برود، ببینید آمریکاییها با چه زبان وقیحانه ای روسیه را با سلاح اتمی جدید تهدید می کند لذا هنوز بحث ساخت سلاحهای جدید و مخرب برای تهدید و استفاده علیه رقیب مطرح است، آیا در این شرایط میشود کسی بگوید که دیگر زمان صلح و همزیستی است و نیازی به قدرت دفاعی نداریم؟در کنار ایران، مقامات دو کشور چین و روسیه نیز به راهبرد اتمی ترامپ واکنش نشان دادند و از احتمال بازگشت به دوره جنگ سرد ابراز نگرانی کرده و به ترامپ هشدار دادند. وزارت دفاع چین با انتشار بیانیهای به اهمیت صلح و توسعه در جهان اشاره کرد و تاکید کرد که ایالات متحده باید در این مسیر گام بردارد. مسکو اما موضع متفاوت تری در قبال راهبرد اتمی آمریکا اتخاذ کرد و «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در واکنشی صریح، چشمانداز جدید ارتش آمریکا را «جنگطلبانه» ارزیابی کرد و گفت اکنون مسکو اطمینان خواهد یافت که برای تامین امنیت خود اقدامات ضروری را انجام دهد.پس از واکنش تند مقامات روسی به آمریکا، بسیاری از تحلیلگران از احتمال وقوع جنگ سردی دوباره سخن به میان آوردند؛ جنگ سردی که یادآور دوره پس از جنگ جهانی دوم و تسلیح دو بلوک شرق و غرب به رهبری شوروی و آمریکا بود. با این تفاوت که در عصر حاضر آمریکای ترامپ قادر به ایجاد بلوکی قدرتمند نخواهد بود و انحراف این کشور از قوانین و پیمان نامههای معتبر بین المللی از قبیل «انپیتی» (NPT)، واشنگتن را در موقعیت انزوا قرار خواهد داد.
پیمان ان پی تی یا همان «معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای» پس از جنگ دوم جهانی نتیجه جنایت جنگی هولناک آمریکا علیه ژاپن بود. آمریکا نخستین و تنها بازیگر عرصه بین المللی است که از این سلاح نامتعارف علیه کشوری دیگر استفاده کرد و جامعه جهانی برای پیشگیری از تکرار چنین رویدادی ان پی تی را امضا کردند. بر پایه منع گسترش سلاحهای هسته ای در جهت ایجاد جهانی امن، کشورهای فاقد این سلاحها نباید در پی دستیابی به آن باشند. در مقابل کشورهای برخوردار از تسلیحات هسته ای اجازه گسترش آن را ندارند و نباید این قبیل سلاحها و فن آوری تولید آنها را در اختیار دیگر کشورهای فاقد تسلیحات هسته ای قرار دهند. با وجود تاکید جامعه جهانی به خلع سلاح هسته ای با هدف کمک به صلح و ثبات جهانی اما ایالات متحده ضمن برخورداری بیش از هفت هزار بمب اتم، هنوز درصدد غنا بخشیدن و متنوع سازی زرادخانههای خود است. به باور ناظران، بمبهای اتمی کوچکی که ترامپ از آن دم می زند، قدرت تخریبی مشابه با بمبهای استفاده شده علیه هیروشیما و ناکازاکی را دارد. افزون بر آن، ایالات متحده از ان پی تی بیشتر برای حمایت از متحدان و مانع تراشی در مقابل دیگر بازیگران فاقد سلاحهای هسته ای بهره می گیرد و گرنه چرا رژیم صهیونیستی با بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته ای به عضویت پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای در نیامده و به ماموران آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی از مراکز هسته ای خود را نمی دهد اما همچنان بیشترین حمایت آمریکا را پشت سر خود دارد؟!
آنچه از استراتژی آمریکا در دوره ترامپ برداشت میشود
روشن شده که دولت ترامپ در سیاستهای دولتهای سابق تجدید نظر کرده و بر اهداف اعلام شده به جای اهداف انعطاف پذیر تکیه دارد.به گزارش دیپلماسی ایرانی، با گذشت یک سال از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، سیاست خارجی رئیس جمهوری امریکا بیش از پیش نمایان شده، در این مدت فرایند سیاست خارجی امریکا در ادارههای مربوطه بازنگری شده است.از ابتدای همین سال هم زمان با اعلام «استراتژی دفاع ملی» در سال ۲۰۱۸، نمایندگان دولت امریکا فعالانه جلسات بسته ای را با روزنامه نگاران و کارکنان مراکز پژوهشی برگزار کرده اند.در این جلسات بسته، روشن شده که دولت ترامپ در سیاستهای دولتهای سابق تجدید نظر کرده و بر اهداف اعلام شده به جای اهداف انعطاف پذیر تکیه دارد، و روشن شده است که می خواهد به طرفهای مشخص پیامهای خاص خود را برساند. تحت عنوان «مبارزه با تروریسم»، به دولت رئیس جمهوری اسبق، جورج بوش برای سیاستهایش در عراق اعتراض میشود، و تحت عنوان «توافق هستهای با ایران» به دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا انتقاد می شود. دولت جدید از دیپلماسی فعالانه دولت قبل که روابط قطع شده میان واشنگتن و تهران از سال ۱۹۷۹ را مجدد برقرار کرد، انتقاد می کند و بر این باور است که دولت قبل تلاش کرد متحدان سنتی امریکا در خاورمیانه را با جمهوری اسلامی عوض کند.همچنین دولت ترامپ تلاش می کند که مفهوم جنگ با شبکه داعش را از جنگ با این شبکه تروریستی و تسلیم اراضی پس گرفته شده از آن به دولتهای محلی به جنگ بر سر «جلوگیری از بازگشت داعش» متمرکز کند.
سیاست «عدم بازگشت» بهانه جدیدی را برای ایالات متحده فراهم کرده است، بر این اساس ایالات متحده می گوید که حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را مسئول ایجاد این شبکه از اساس می داند، این بدان معناست که رفتن اسد جزئی از برنامه جنگ با داعش امریکا محسوب می شود.در جلسات بسته وزارت امور خارجه، مسئولان امریکایی می گویند که «حضور نظامی در سوریه و فعالیت نظامی مان در آن جا و حمایت از گروههای متحد، همه آنها با هدف شکست دائمی داعش صورت میگیرد» با تاکید بر این که داعش بازنگردد.
در همین چارچوب و برای عدم بازگشت این شبکه تروریستی مزبور، مسئولان امریکایی بر لزوم ایجاد تغییر سیاسی در دمشق از طریق «عملیات سیاسی تحت اشراف سازمان ملل در ژنو، بر اساس مقررات قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت» تاکید دارند.مسئولان امریکایی بر این اعتقادند که بدون دستیابی به انتقال سیاسی «سوریه در آینده به منبع تولید افراطگرایی و تهدید در آینده تبدیل خواهد شد و تروریسم تحت اسم (داعش) یا اسامی دیگر باز خواهد گشت و امور به آن چه در سال ۲۰۱۲ بود بازخواهد گذشت.» اگر اوضاع به دوران قبل از پیروزی بر داعش بازگردد آن گاه مسئولان امریکایی میگویند که همسایههای سوریه مورد تهدید قرار خواهد گرفت و اروپا و حتی امنیت داخلی ما (امریکا) نیز در معرض تهدید خواهد بود.
دولت ترامپ ادعا می کند که اگر در برابر «جاه طلبیهای ایران برای توسعه طلبی در منطقه» نایستیم شبکه داعش دوباره بازخواهد گشت و سناریوهای سابق تکرار خواهد شد. یکی از مسئولان در سیاست خارجی امریکا می گوید:حضور ایران در سوریه سودمند نیست، ایران از راه سوریه به نوعی از حزب الله حمایت می کند و این حمایت به معنای ادامه تهدیدهای لبنان است، ما کلا نگران فعالیتهای نامیمون ایران در منطقه هستیم !
این مقام آمریکایی در ادامه ادعاهای خود علیه ایران می افزاید: ایرانیها مدعیاند که ضامن آتش بس در سوریه هستند اما چیزی از این قبیل در سوریه وجود ندارد، آنها از حکومت سوریه حمایت می کنند. آنها کشورهای منطقه مثل اسرائیل و اردن را تهدید می کنند، آنها منافع آمریکا را تهدید می کنند و منافع همه دوستان و متحدان ما و جامعه جهانی را تهدید می کنند.مسئولان در سیاست خارجی امریکا با وجود زدن همه این اتهامها اما هیچ برنامه ای برای رویارویی با ایران تا کنون ارائه نداده اند. اما با توجه به استراتژی که از سوی جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده اعلام شده و «استراتژی دفاع ملی» عنوان شده به نظر می آید خطوط کلی استراتژی امریکا بازگشت به دوران موسوم به «دهه کارتر» است.
سیاست خارجی امریکا به عبارتی قرار است بر نقش «نیروهای ویژه» تمرکز کند،یعنی میخواهد از نیروی هوایی برای تقویت قوای نیروهای متحد خود استفاده کند. به این ترتیب واشنگتن با حمایت از گروههای همپیمان می تواند پوشش هوایی برای مبارزه با حکومت سوریه و روسیه به وجود آورد. این بدان معناست که به قول یک تحلیلگر محلی، «همان اسبی که در گذشته می راند، همان اسب می تازد». این ترک تازی ممکن است جلوی طرحهای رقبا مثل روسیه و ایران را بگیرد بدون این که واشنگتن تلاش کند طرحهای خود را برای رسیدن به توافقات نهایی اعمال کند. به عبارت دیگر امریکا مانع تراشی می کند اما خود هیچ طرحی ندارد.
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=351604
ش.د9605253