(روزنامه جوان - 1395/01/31 - شماره 4792 - صفحه 10)
به شكل سنتي و تاريخي ابزارهاي مختلفي در عرصه سياست خارجي وجود دارد، ابزارهايي كه در تحولات و گذر تاريخ به وجود آمدند و بر روابط بين دولتها، ملتها و كنشگران حوزه بينالملل مؤثر بودهاند. از حدود يك قرن پيش عرصه علم و فناوري هم جايگاهي مهم در سياست بينالملل به خود اختصاص داده است. ادبيات مربوط به ديپلماسي علم و فناوري در فضاي روابط بينالملل بهويژه طي 15 سال اخير مطرح و با گذر زمان بيشتر موردتوجه قرارگرفته است.
اما آنچه از ديپلماسي علم برداشت ميشود اين است كه علم و فناوري بهعنوان يك ابزار مؤثر در عرصه بينالملل و روابط بين دولتها و ملتها شناخته ميشود، چراكه خود علم يك عنصر اثرگذار در تحولات جهان است و هم عامل قدرتزا و كارآمدي محسوب ميشود. از طرفي در حوزه اقتصاد توليد ثروت ميكند و در عرصههاي مختلف به سبب اثرات مهم خود به يك پديده مهم در روابط بين ملتها تبديلشده است.
تمام دولتها و جوامع به دنبال افزايش قدرت و توانمنديهاي خود هستند و علم و فناوري نقش مهمي در اين عرصه دارد لذا به طور جدي به دنبال استفاده حداكثري از اين عرصه هستند. حال برخي از كشورها كه توسعهيافتگي پايينتري دارند به دنبال استفاده از محصولات به دست آمده از عرصه علم و فناوري بوده و آن دسته از كشورهاي توسعهيافته نيز كه فهم عميقتري در اين حوزه دارند به دنبال خود دانش و فناوري هستند. اينجاست كه به سبب اهميت اين حوزه مسئله جاسوسي و سرقتهاي فناوري يا همكاريهاي علمي و فناوري مطرح ميشود؛ امري كه از آن به ديپلماسي علمي تعبير ميشود. بهعبارتي ديگر ديپلماسي علمي به استفاده از ابزار علم و فناوري براي مديريت روابط بين ملتها و دولتها يا استفاده از علم و فناوري موجود در سطح جهان براي تقويت قدرت و توانمندي كشورها گفته ميشود.
نگاه جهان غرب و كشورهاي توسعهيافته كه در ادبيات آنها مشاهده ميشود، به مقوله ديپلماسي علمي يك نگاه پاستوريزه و بدون دردسر است و آن را بهعنوان راهي براي حل چالشهاي جهاني مطرح ميكنند؛ لذا با طرح بحران آب و مشكلات زيست محيطي بهعنوان چالشهايي جهاني ديپلماسي علمي را راهي براي همراه كردن كشورها براي حل اين مشكلات ميدانند.
اما درصحنه رفتارهاي واقعي كشورهاي توسعهيافته خصوصاً غربي و بهطور خاص امريكا، مشاهده ميشود كه از ديپلماسي علمي و فناوري در راستاي اهداف متفاوت ديگري نيز استفاده ميشود. آنچه مسلم است، ديپلماسي علمي كاركردهاي مختلفي دارد. حوزه علم و فناوري يك حوزه كاملاً مستعد است و از طرفي حساسيتزا نيست لذا روابط در اين حوزه خيلي راحت شكل ميگيرد، دولتها استقبال ميكنند و روابط ايجادشده هم پايدار است؛ چراكه روابط در همكاريهاي مشترك علمي و ميان نخبگان علمي كه خود افراد مؤثري در جامعه هستند، شكل ميگيرد. براي همين است كه امريكا سرمايهگذاري مهمي در اين حوزه كرده است تا روابط خود با كشورهايي كه با آنها روابط سياسي مناسبي ندارد را بهبود بخشد. كشورهايي همچون كوبا، كره شمالي و بهطور خاص ايران.
اما بهطور طبيعي هر كشوري كه ظرفيتهاي علمي و فناوري داشته باشد يعني توانمنديهاي لازم در اين عرصه و قابليت استفاده از ديپلماسي علمي را هم دارد. اصل مؤلفه قدرت در اين حوزه توانمنديهاي علمي و فناوري است و زماني كه يك كشور از چنين ظرفيتي برخوردار باشد ميتوان از ديپلماسي علمي براي آن سخن گفت.
بنابراين با توجه به اينكه ايران توانمنديهاي خوبي در اين عرصه دارد و همچنين افقهاي بلندي را در اين حوزه براي خود تعريف كرده است، ميتواند از اين ديپلماسي بهره بگيرد. وقتي به نقشه جامع علمي كشور و سند چشمانداز رجوع ميشود يا به سياستهاي كلي علم و فناوري و اقتصاد مقاومتي نگاه ميكنيم، متوجه خواهيم شد كه به توسعه علم و فناوري يا اقتصاد دانشبنيان كه مبتني بر علم و فناوري است توجه زيادي شده است. وقتي كشوري هم ظرفيت دارد و هم افقهاي بلندي را در علم و فناوري براي خود تعريف كرده ناگزير است به عرصه ديپلماسي علمي هم توجه كند. اما فعالسازي اين ديپلماسي دو وجه همراه باهم دارد؛ يك وجه آن استفاده از توانمنديهاي داخل براي پيشبرد سياست خارجي است و وجه دوم آن است كه از ظرفيت روابط و سياست خارجي براي ارتقا و تقويت توانمنديهاي علمي در داخل كشور استفاده شود.
بنابراين ما هم توانمندي داريم كه بخواهيم براي پيشبرد سياست خارجي استفاده كنيم و هم اينكه نيازهاي بسياري در حوزه علم و فناوري براي خود تعريف كردهايم كه براي برطرف كردن آنها بايد با جوامع و دولتهاي ديگر ارتباط گرفته و همكاري علمي داشته باشيم چراكه در اين حوزه همكاري و ارتباط بين بخشهاي مختلف يك امر مسلم و پذيرفتهشده است.
ميدانيم كه هيچ كشور و جامعهاي در حوزه علم و فناوري خود را محدود به آنچه در درون خود دارد، نميكند و اصطلاحي است كه ميگويد نوآوري براي همه است و همه بخشي از نوآوري هستند پس اينكه از نوآوريها و دستاوردهاي ديگران استفاده كنيم امري بديهي است. لذا ديپلماسي علمي چه در آن بخشي كه براي پيشبرد سياست خارجي است و چه در آن بخشي كه روابط سياسي بسترساز ارتقاي توانمنديهاي علمي داخلي ميشوند، توجيهپذير است. در هر دو وجه هم جمهوري اسلامي ظرفيتهاي لازم را دارد پس بايد به آن توجه شود و ديپلماسي علمي در هر دو حوزه در ايران فعال شود.
اما يك بخش مهم ديگر در اين حوزه بحث اقتصاد دانشبنيان است كه مقام معظم رهبري هم تأكيدات فراواني نسبت به آن داشتهاند. دانشبنيان كردن اقتصاد يعني تسري دادن دانش و فناوري به حوزه اقتصاد كه سبب توليد ارزشافزوده بيشتري نسبت به گذشته شود. در اين عرصه ما خود يكسري تجربيات داريم اما كشورهاي ديگر دنيا هم تجربيات زياد و شايد بتوان گفت بسيار بيشتر از ما در اين زمينه دارند و از ما بسيار جلوتر هستند.
يك كاركرد ديپلماسي علم و فناوري در اين حوزه ميتواند بحث استفاده از اين تجربيات باشد لذا ميتواند كمك كند كه اين تجربيات و دستاوردها به داخل منتقل شود و در آخر اين پيشرفتها بومي شده و مورد استفاده قرار گيرد.
اما يك نكته مهم در فعال كردن ديپلماسي علمي در اينجا اين است كه صرف استفاده از شركتهاي دانشبنيان خارجي راهگشا نيست بلكه بايد از توانمنديهاي خارجي در چارچوب يك برنامه و طراحي مشخص و هوشمندانه استفاده كنيم. يعني اين تلقي نشود كه ديپلماسي علم و فناوري صرفاً بستن يك قرارداد خارجي است بلكه مسائل فراواني در اين ميان وجود دارد كه بايد به آن توجه شود.
براي مثال طرف همكاري چه شركت يا كشوري انتخاب شود يا نحوه تعامل و همكاري هم بايد مشخص شود چراكه انتقال فناوري بهطور طبيعي رخ نميدهد بلكه امري است كه نيازمند جنگيدن و مبارزه كردن است. يعني هيچ شركتي در گام نخست علاقهمند به انتقال آن نيست اما اگر ببيند ما شروط محكمي داشته و راغب دريافت فناوري هستيم به خاطر جذابيت بازار و كسب منافع حاضر به انتقال آن خواهد شد. اين امر بايد با يك رويكرد هوشمندانه و مسلط بر سطوح فناوري همراه باشد و تنها به انعقاد يك قرارداد بسنده نشود.
ديپلماسي علمي و فناوري از يك جنبه ديگر هم ميتواند به بحث اقتصاد مقاومتي كمك كند و آن بحث توسعه صادرات محصولات دانشبنيان است. محصولات دانشبنيان در داخل كشور يك حدي از بازار را ميتواند بگيرد لذا بازار سريع اشباع ميشود و بهشدت نيازمند اين است كه در بازارهاي صادراتي بينالمللي ورود كند. لذا اين ديپلماسي ميتواند در اينجا هم كارگشا باشد و با جذب بازارهاي صادراتي نقش مهمي در اقتصاد مقاومتي ايفا كند.
ش.د9504593