فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۷  ، 
کد خبر : ۳۱۰۵۰۹
گزارش ویژه بصیرت ازسینمای ایران:

وضعیت سینما در سال 96

سینمای ایران در سال 96 به طور آشکاری دچار فقر در مضامین و عدم تنوع موضوعی بود. این فقر وقتی بغرنج و نگران کننده به نظر می رسد که فیلم های سی و ششمین جشنواره فجر که قرار است طی سال جاری به نمایش در آیند نیز به همین وضعیت دچار هستند.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/آرش فهیم
معمول است که در بررسی سینمای کشور در یک سال، بیشتر به اتفاقات، حواشی یا درگذشت فعالان این عرصه پرداخته می شود. اما موضوع مهم درباره آنچه طی سال 96 در سینمای ایران گذشت، مضامین آثار بود. با تجزیه و تحلیل محتوای فیلم هایی که در این مقطع از زمان روی پرده رفتند، می توان به نتایج قابل تأملی رسید. نتایجی که مطابق با آن می توان وضع موجود را شناخت و براساس آن، به آسیب شناسی دقیق تر و طراحی نقشه راه و چشم انداز آینده سینما در ایران پرداخت.
هنر هفتم در سرزمین ما طی یک سال گذشته، توفیقات و ادبارهایی داشته، به طور مثال در زمینه سخت افزاری به تعداد سالن های سینما افزوده شده، اما در کنار این افزایش نسبی امکان تماشای فیلم، تعداد تماشاگران نسبت به سال قبل از آن کاسته شد. اما وضعیت سینمای ایران از منظر نرم افزاری در سالی که گذشت چگونه بود؟ همه دم و دستگاه های سینما، از گیشه و سالن و صندلی و آپارات و پرده گرفته تا جشنواره ها و سیستم پخش و اکران و ... تنها زمانی ارزش می یابند که آنچه به عنوان فیلم روی پرده تابانده می شود، بتواند مخاطب را به «لذت فرهنگی» برساند. لذتی که نتیجه اش نه ذلت، بلکه اعتلای روحی و ارتقای خودآگاهی و در نتیجه کمک به تکامل جامعه و توسعه فرهنگی کشور خواهد بود. آیا سینمای ما در یک سال گذشته چنین تأثیری بر جامعه داشت؟
در سال 96 به استثنای فیلم های کوتاه و مستند، یا آثاری که که در گروه هنر و تجربه یا اکران های مردمی جشنواره عمار و سایر بخش های حاشیه ای به نمایش درآمد، حدود 70 فیلم سینمایی روی پرده سینماهای ایران رفت. بررسی مضامین این آثار، نتایج قابل تأملی را در بر دارد. 
یکی از انتظاراتی که از سینمای ایران می رود این است که در قالب ها و ژانرهای مختلف و حتی در بستر آثار مردم پسند و به اصطلاح گیشه ای، به موضوعاتی چون تاریخ و تمدن، مسائل بین المللی و استراتژیک، هویت و قهرمانان ملی و در یک کلام به دغدغه ها و مسائل مبتلابه کشورمان بپردازد. به طور مثال، ایران طی یک سال گذشته درگیر بسیاری از کشمکش های فرامرزی بود که در رأس این مسائل می توان نبرد پیروزمندانه با داعش یا مقاومت در برابر فشارهای مختلف آمریکا و متحدانش را ذکر کرد، اما در سال 96 حتی یک فیلم سینمایی درباره این موضوعات اکران نشد. تنها انیمیشن «نبرد خلیج فارس2» با توجه به برخورداری روایتی درباره یک جنگ خیالی با آمریکا را می توان در این محدوده پذیرفت. البته این أثر هم به صورت بسیار محدود و بدون هیچ حمایت و توجهی از سوی مدیریت سینمایی به صورت تک سانس در دو سینما اکران شد! 

مریض حالی سینما در سال 96

در طول سال 96 تنها چهار فیلم با موضوع دفاع مقدس به نمایش درآمد. «ویلایی ها» ، «اشنوگل» ، «دریاچه ماهی» و «قلب سفید قاصدک ها» اسامی فیلم های دفاع مقدسی اکران شده در این مقطع بودند. همچنین درباره تاریخ انقلاب اسلامی هم تنها فیلم «ماجرای نیمروز» به نمایش درآمد. فیلم «کمدی انسانی» هم رگه هایی از تاریخ انقلاب را داشت. در زمینه های تاریخی و هویتی نیز هیچ فیلم سینمایی در یک سال گذشته به نمایش در نیامد و تنها سه انیمیشن «فهرست مقدس»،«راز سیاوش» و «کلیله و دمنه» با موضوعات تاریخی اکران شدند. قهرمانان ملی نیز فقط در فیلم «پینوکیو، عاموسردار و رییسعلی» مطرح شدند. درباره شعار سال نیز فقط فیلم «قهرمانان کوچک» با موضوع اشتغال و تولید ملی به نمایش درآمد. 
هفت فیلم اول جدول فروش سینماهای کشور در سال 96 را آثار کمدی تشکیل می دهد. فیلم هایی که بسیاری از آن ها فاقد محتوا و حتی موضوع قابل توجهی هستند و از نظر ساختاری نیز اغلبشان را می توان نازل ترین آثار سال هم لقب داد. این فیلم ها عبارتند از «نهنگ عنبر2»،«آینه بغل»، «گشت2»، «خوب، بد،جلف»، «اکسیدان»، «ساعت 5 عصر» و «خالتور». به غیر از چند استثنا، عموم فیلم های کمدی در یک سال اخیر نه تنها از پیام ها و حتی شعارهای مثبت خالی بودند که با شوخی های رکیک و فضاسازی جنسی قصد جذب مشتری را داشتند. نکته تأسف بار این است که همین فیلم ها بیشترین تعداد سالن های سینما را تسخیر کرده بودند. 

مریض حالی سینما در سال 96

تنها اتفاق امیدوار کننده درباره فیلم هایی با فروش میلیاردی در سال 96 قرار گرفتن «ماجرای نیمروز» در رتبه دهم فروش بود.
البته چند فیلم با موضوعات اجتماعی نیز به فروش میلیاردی رسیدند. فیلم هایی مثل «رگ خواب»، «زرد»، «بدون تاریخ، بدون امضا»، «خفگی»، «خانه دختر» و «زیر سقف دودی» که اغلب بر مدار سوژه هایی کلیشه ای و فاقد نگاه و حرفی نو ساخته شدند. نکته مهم این است که در این فیلم ها و همچنین اغلب آثار به اصطلاح اجتماعی سینمای ایران در سال 96 ، چند مولفه محتوایی تکرار شونده دیده می شد: یکی از این مولفه ها، نمایش نوعی خشونت اغراق شده در روابط انسانی بود، مثل دروغ گویی و پنهان کاری، خیانت، جنایت، ضرب و جرح و فحاشی، فریب و کلاه برداری، سوءظن و بدرفتاری و...
از هم گسیختگی روابط خانوادگی، دیگر مولفه ثابت اکثریت قریب به اتفاق فیلم های اجتماعی بود که در سال 96 روی پرده سینماها رفتند. در همه این فیلم ها، خانواده ها از هم گسسته بود و خانواده کامل و آرام و با روابط درست و سالم، در کمتر فیلمی دیده شد. تصویر خانواده در بیشتر فیلم هایی که سال قبل اکران شدند وارونه بود، یعنی خانواده در این فیلم ها نه تنها مأمن و محل پیوند و خودسازی و عشق و آرامش نیست بلکه مکانی برای نفرت و نابودی و پرخاشگری جلوه پیدا کرد. نمایش خشونت خانوادگی در برخی از فیلم های سال 96 به حدی شدت داشت که پدرها و شوهرها، علیه فرزندان یا همسران خودشان خون ریزی راه انداختند و خانواده به عنوان قربانگاه زنان و دختران معرفی و پدرها و شوهرها هیولا معرفی شدند! تصویر خانواده الگو و مرجع که مخاطب را به زندگی بهتر و رفتار درست با اعضای خانواده ترغیب و راهنمایی کند در فیلم های سال قبل، نزدیک به «هیچ» بود.

مریض حالی سینما در سال 96

سینمای ایران در سال 96 به طور آشکاری دچار فقر در مضامین و عدم تنوع موضوعی بود. این فقر وقتی بغرنج و نگران کننده به نظر می رسد که فیلم های سی و ششمین جشنواره فجر که قرار است طی سال جاری به نمایش در آیند نیز به همین وضعیت دچار هستند. فقط کافی است به نتیجه پژوهش یک مرکز دولتی نگاهی بیندازیم. مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست ‌جمهوری در پژوهشی درباره محتوای فیلم های این دوره از جشنواره فجر به این نتیجه رسیده است: «تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلم‌های جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعه‌ ای «درهم»، «بی‌نظم»، «در آستانه اضمحلال» است]...[ در مجموع، تصویر جامعه ایران در فیلم ‌های فجر ۹۶ نشان ‌دهنده آن است که بحران در جامعه و خانواده، نهایتا به گونه‌ ای حل نمی ‌شود که دوباره اعضای خانواده و جامعه در کنار هم قرار گیرند. در پایان‌ بندی فیلم ها، غیابِ «آرامش، امید، پیشرفت و رویا‌پردازی»، غالب‌ است و «مهاجرت» نوعی پاسخ به غیابِ آن چیزی است که در ایران دست‌ یافتنی ترسیم نمی ‌شود]...[تصویر «خانواده» در فیلم‌ های جشنواره سی ‌و ‌ششم، تصویری «ناقص»، «در حال اضمحلال» و با صورتی «غیرطبیعی» است و این در حالی است که مطالعات تجربی در حوزه جامعه ‌شناسی خانواده چنین تصویری از خانواده ایرانی به دست نمی‌دهد]...[تصویر زنان در عموم فیلم‌ های جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوب‌های مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شده‌‌ اند... به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده فیلم‌ ها بسیار کمرنگ است…»
این جریان بیش از هر چیزی گویای ضعف مدیریت و نبود راهبرد عملیاتی در سینمای کشورمان است. البته این مشکلات تنها محدود به یک زمان خاص نیست، اما بالاخره باید یک زمان را برای تغییر در سیاستگذاری و تحول در اجرا آغاز کرد. تداوم این مسیر یعنی دفن ظرفیت ها و سرمایه های نرم افزاری در سینما و پرورش بیش از پیش ویروس ها و موریانه ها در این عرصه. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات