با اجرایی شدن توافقنامه هسته ای (برجام) رفت و آمدهای مقامات اروپایی به کشور شدت گرفت. آن موقع تصور بر این بود که تحرک اقتصادی با جذب سرمایه گذار خارجی شتاب خواهد گرفت. در حالی که به جز توافق بر روی کاغذ اتفاق خاصی در اقتصاد برای کشورمان نیفتاد. حضور بی نتیجه اروپایی ها در کشور و عدم تأمین منافع کشور باعث تذکر و هشدار رهبر انقلاب در محافل عمومی و خصوصی به مقامات دولتی گردید. امروز با گذشت بیش از دو سال از قول و قرارهای برجامی، سیاست دوگانه اتحادیه اروپا علی الخصوص سه کشور مطرح آن نسبت به جمهوری اسلامی ایران باعث بی اعتمادی به اروپایی ها شده است. در واقع بعد از رسمیت یافتن اتحادیه اروپا در سال1992، این اتحادیه همواره در مسائل مختلف هسته ای و غیر هسته ای همواره دنبالهرو سیاست های ظالمانه آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بوده است و سیاست مشترکی را با ایالات متحده اتخاذ نموده اند. موارد و مصادیقی از این سیاست های تبعی را می توان به صورت زیر برشمرد:
1- موضوع حقوق بشر ؛ اتحادیه اروپا به نوعی سیاست آمریکا در زمینه حقوق بشری را دنبال می کند، همان سیاستی که در سال های دهه 80 شمشی در زمان دولت اصلاحات سه کشور اروپایی در زمینه هسته ای پیش گرفتند و به نوعی سخنگوی آمریکایی ها بودند. در طول نزدیک به سه دهه اخیر، اتحادیه اروپا همواره موتور محرکه تهیه پیش نویس و بسیج همه امکانات جهت تصویب قطعنامه های حقوق بشری بر علیه ایران در کمیسیون حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل بوده است. ادعای نقض حقوق بشر همواره در روابط سیاسی دو جانبه تأثیر منفی داشته است. رفتار دوگانه اتحادیه اروپا در قبال حقوق بشر به گونه ای است که علی رغم آن که آمریکا در جریان مبارزه به اصطلاح با تروریسم دست به اقدامات ضد حقوق بشری می زند؛ رفتار خشن با زندانیان گوانتانامو و ابوغریب داشته و عملیات های مخفی سیا در اروپا و نقاط دیگر دنیا را طراحی کرده است ولی هرگز پیگیری های خاصی از طرف اروپا جهت محکوم کردن رفتار آمریکایی ها صورت نگرفته است. در نتیجه می توان ادعا نمود که رفتار اتحادیه اروپا و موضع گیری های این اتحادیه در قبال کشورمان در بحث حقوق بشر، موجب ایجاد فضای جریان سازی منفی علیه ایران شده و به نوعی باعث بی اعتمادی مردم کشورمان به اروپا گردیده است.
2- مشارکت در حملات سایبری؛ برخی از کشور های عضو اتحادیه اروپا در برنامه ریزی حملات سایبری علیه کشورمان نقش داشته اند و با آمریکایی ها در این زمینه همکاری داشته اند. به عنوان نمونه می توان به نقش آلمان در حمله بدافزار رایانه ای استاکس نت علیه برنامه های هسته ای کشورمان اشاره کرد.
3- حمایت از گروهای تروریستی؛ اتحادیه اروپا در طول سالهای گذشته همچون ایالات متحده از گروه های تروریستی حمایت نموده است. خارج نمودن نام گروهک تروریستی منافقین از فهرست گروه های تروریستی تنها نمونه کوچکی از حمایت این اتحادیه در قبال حمایت از گروه های تروریستی می باشد.
4- همراهی اتحادیه اروپا با آمریکا در حمایت از امنیت رژیم صهیونیستی: مسئله امنیت اسرائیل همواره از موضوعات مورد مناقشه ایران با اتحادیه اروپا بوده است. کشورهای اتحادیه اروپا به دلایل متعددی چون پیوند منافع تجاری و سیاسی، تأثیر پذیری از لابی های صهیونیستی در دنیای غرب و همراهی با سیاست های آمریکا از امنیت رژیم صهیونیستی در برابر هر تهدیدی حمایت می کنند. در چنین شرایطی حمایت جمهوری ایران از گروه های جهادی فلسطینی و حزب الله لبنان به منزله تقابل با سیاست های مورد نظر اروپا تلقی می گردد. این موضوع تقابل جهتگیری سیاست خارجی ایران و اروپا را نشان می دهد. حمایت اتحادیه اروپا از امنیت اسرائیل تا حدی زیادی موجب بدبینی اتحادیه اروپا به برنامه های موشکی جمهوری اسلامی ایران نیز شده است . اتحادیه اروپا به ویژه سه کشور مطرح اروپایی در دوران پسا برجام برنامه های موشکی جمهوری را تهدیدی بر علیه منطقه و جهان بین الملل مطرح نموده اند و هم صدا با آمریکا در حال فشار آوردن بر جمهوری اسلامی ایران از راه های مختلف می باشد که این امر نیز به نوعی اعتماد به اروپا را در مجامع بین المللی و منطقه ای با شک و تردید مواجه نموده است.
با توجه به مباحث مطرح شده و سابقه منفی این اتحادیه در رفتار با جمهوری اسلامی ایران و همچنین وابستگی اتحادیه اروپا از لحاظ امنیتی و حجم بالای تجارت اتحادیه اروپا با آمریکا، به نظر منطقی نمی رسد که اعضای اتحادیه اروپا با خروج آمریکا از برجام به تنهایی بتوانند تعهدات برجامی جامعه بین المللی در قبال جمهوری اسلامی ایران را اجرا کنند. لذا با خارج شدن ایالات متحده آمریکا از برجام، مسئولین کشور نباید به تداوم توافقنامه برجام با اروپا امیدوار باشند.