آذربایجان شرقی >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۱۰۹۱۲
استکبار جهانی و تشیع انگلیسی

اهداف جبهه استکبار در منطقه غرب آسیا

ما شاهد بروز فرقه های نوظهور و متفکران انحرافی در جهان اسلام هستیم که علاوه بر افراط گرایی درون مذهبی و درون دینی، شائبه های نفوذ دشمن در آنها و اجرای نقشه های جهان استکبار به وسیله آنها را شاهد هستیم که نتیجه آن جلوگیری از وحدت در جهان اسلام، اسلام هراسی، عدم توجه به مشکل اصلی جهان اسلام یعنی فلسطین اشغالی و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و منافع غرب می باشد.
پایگاه بصیرت / احمد قهرمانی

امروزه فرقه ها و جریان های مختلف در جهان اسلام به وجود آمده و داعیه اسلام را دارند که بیشتر اقدامات آنها با اصول مسلم اسلام و رفتار پیامبر بزرگ اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام منافات دارد. اگر این اقدامات در میان مردم عادی به وجود آید شاید بخاطر نبود متخصص دین و مذهب در محدوده خاص قابل توجیه باشد و قابل اصلاح بوده و مضرات کمتر برای جامعه اسلامی خواهد داشت. ولی اگر مواجه با اندیشمندان و متفکران علوم دینی باشیم که افکار آنها از منابع رسمی دینی فاصله داشته باشد و به دنبال خود عده زیادی از مردم را منحرف کرده و یا در جامعه اسلامی اغتشاش و کدورت به وجود آورد و یا اینکه منافع دشمنان اسلام با این اقدامات تأمین گردد، بایستی هوشیار بوده و علت این کار را بررسی کرد. باز اگر این اعمال و رفتار در میان متخصصان امر بررسی و اختلاف نظر باشد و به میان مردم عادی و افکار عمومی کشیده نشده و امنیت روانی را جامعه را به هم نزند و باعث خونریزی و افراط گرایی نشود، قابل توجیه می باشد.
ولی ما شاهد بروز فرقه های نوظهور و متفکران انحرافی در جهان اسلام هستیم که علاوه بر افراط گرایی درون مذهبی و درون دینی، شائبه های نفوذ دشمن در آنها و اجرای نقشه های جهان استکبار به وسیله آنها را شاهد هستیم که نتیجه آن جلوگیری از وحدت در جهان اسلام، اسلام هراسی، عدم توجه به مشکل اصلی جهان اسلام یعنی فلسطین اشغالی و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و منافع غرب می باشد. از جمله اینها تشیع انگلیسی و وهابیت تکفیری می باشد که با اعمال و رفتار خود آب به آسیاب دشمن ریخته و دنیای غرب با حمایت های بی دریغ و مادی و معنوی خود نشان داده که این فرقه ها ابزار دست جهان استکبار برای تأمین منافع خود و اثبات خوی استکباری می باشد.
در این مقاله کلید واژگانی بیان شده که قبل از ورود به بحث و به منظور همراهی بیشتر خوانندگان محترم با بحث حاضر، لازم است این کلید واژگان تعریف شوند.
جهان استکبار: کشورهای استعمارگر غربی از جمله آمریکا و انگلیس می باشد که سعی در بهره برداری از منابع مختلف سایر کشورها به نفع خود ،زیر سیطره خود در آوردن دیگر کشورها و برخورد همراه با کبر و غرور با سایر کشورها ر دارند.
راهبرد غرب: استراتژی و برنامه ریزی های بلند مدت و غیر قابل تغییر جهان استکبار در برخورد با کشورهای اسلامی برای استعمار هر چه بیشتر مسلمانان
تشیع انگلیسی: فرقه ای از درون جهان تشیع که دارای تفکرات انحرافی از اصول اسلامی و شیعی بوده و در دامن انگلیس به معرفی افکار منحرف خود با استفاده از امکانات و حمایت های غرب در جهت اسلام و ایران هراسی اقدام می کند.
غرب آسیا: شامل کشورهای ایران ،افغانستان ،پاکستان، عراق، ترکیه، سوریه، اردن، لبنان فلسطین اشغالی و کشورهای حاشیه خلیج فارس می شود که کشورهای غربی از آن تعبیر به خاورمیانه می کنند.
مقدمه
بدون تردید اتفاقاتی که در غرب آسیا و در کشورهای مختلف روی می دهد بی تأثیر و بی ارتباط با راهبردها و استرتژی های استکبار جهانی در جهت تأمین منافع خود و حامیان منطقه ای آن نمی باشد.اتفاقات و حوادثی که در منطقه غرب آسیا در طی سالیان گذشته از جدایی قسمت های مختلف کشورهای منطقه، کاشتن بذرهای اختلاف در مرزکشی کشورها،تحریک قومیت ها و مذاهب برعلیه همدیگر، تولید فرقه های جدید مذهبی و غیرمذهبی برای درگیری های فرقه ای و مذهبی و در این اواخر ایجاد گروههای تروریستی تحت تأثیر راهبرد جدید غرب در منطقه برای جلوگیری از وحدت جهان اسلام و به وجود آمدن یک قدرت منطقه ای با نام جهان اسلام و تأمین امنیت اسرائیل بوده است.
یکی از این اتفاقاتی که چند سالی در جهان تشیع به وجود آمده و تلاش در ارائه چهره رادیکال و خشن از تشیع در جهان دارد «تشیع انگلیسی» می باشد.گروهی که با وجود دشمنی ثابت شده استکبار جهانی از جمله انگلیس با جهان تشیع، در دامان انگلیسی‌ها خزیده و با حمایت های مادی و معنوی آنها تلاش در خودنمایی و ارائه چهره غیر واقعی و مطلوب جهان استکبار از تشیع می نماید.سوالی که پیش می آید این است که با وجود دشمنی های اثبات شده انگلیسی ها و دنیای غرب با جهان تشیع از جمله ایران در تاریخ، چرا از این گروه شیعی حمایت کرده و امکانات و تجهیزات خود را در اختیار آنها قرار داده اند تا فعالیت های اختلاف افکنانه دینی و مذهبی خود را از لندن به جهانیان عرضه نماید؟آیا اسلامی که این گروه عرضه کرده مورد استقبال استکبار جهانی قرار گرفته است و یا اینکه جهان استکبار از اهداف و راهبردهای خود کوتاه آمده و اجازه داده است تا این گروه با استفاده از امکانات و تجهیزات آنها در لندن فعالیت نماید؟چه فرقی بین شیعه انقلابی ایران و تشیع لندنی وجود دارد که جهان استکبار با شیعه انقلابی ایران دشمنی و مخالفت می نمایند ولی تشیع لندنی را در دامن خود پرورش می دهد؟رویکرد جهان غرب نسبت به اسلام چیست؟
به نظر می رسد راهبرد و استراتژی جهان غرب به ویژه انگلیس در جهان اسلام و غرب آسیا همان سیاست قبلی «اختلاف بینداز و حکومت کن» باشد.در این راستا برای تأمین منافع خود و جلوگیری از تولد یک قدرت منطقه ای در جهان اسلام به وسیله وحدت مسلمانان و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، در جهان تشیع و ایران که پرچمدار مبارزه با استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی و خواهان وحدت جهان اسلام می باشد، یک بذر اختلافی به نام«تشیع انگلیسی» ایجاد کرده است تا از یک طرف باعث بدنام شدن تشیع به وسیله خشونت های رفتاری آنها در جهان شود و از سوی دیگر با درگیری و اختلاف با اهل تسنن مانع از وحدت جهان اسلام گردد.
برای درک نقش استکبار جهانی و انگلیس در پیدایش فرقه های مذهبی از جمله تشیع انگلیسی در منطقه غرب آسیا بهتر است راهبردها و استراتژی های جهان استکبار در این منطقه را بررسی بکنیم تا روشن شود که آنها در جهان اسلام و غرب آسیا به دنبال چه اهدافی می باشند.آیا تولید فرقه های مذهبی جدید در جهان اسلام آنها را در رسیدن به اهداف خود یاری می کنند؟
راهبرد غرب برای جهان اسلام
جهان غرب و استکبار برای تأمین منافع خود در غرب آسیا و منطقه خاورمیانه از زمانی که طلای سیاه نفت در منطقه کشف شد و کارخانه ها و صنایع آنها با استفاده از آن به حرکت در آمد شروع به تعریف منافع ملی برای خود در خاورمیانه کردند.برای تأمین این منافع ناچار به مداخله سیاسی و تغییرات فرهنگی و نفوذ اطلاعاتی و امنیتی کردند تا علاوه بر منافع اقتصادی به جهانی سازی لیبرالیسم و سرمایه داری غرب در منطقه دست بزنند.در طول صد سال گذشته شاهد دخالت قدرتهای استکباری در منطقه و تقسیم آن بین خود با قرارداد سایکس-پیکو، تلاش بر سر کار آوردن دست نشانده های خود در کشورهای منطقه از جمله ایران، جنگهای نیابتی و تهاجم فرهنگی و... بوده ایم. 
1- راهبرد سیاسی
در ابعاد سیاسی و حکومت داری شاهد تلاش غرب از جمله آمریکا در منطقه خاورمیانه برای جلوگیری از نفوذ ایدئولوژی مارکسیستی شوروی به حوزه نفوذ خود بوده ایم.در طول جنگ سرد سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا تابعی از جهت گیری کلی این کشور در قبال رقیب سنتی ایدئولوژیک خود یعنی اتحاد جماهیر شوروی بود.سیاست آمریکا در طول دهه های گذشته تابعی از سیاست کلان مهار کمونیسم در منطقه بود. از این رو منطقه غرب آسیا که مماس با مرزهای جنوبی اتحاد جماهیر شوری می شد همواره مورد توجه استراتژیست های آمریکا بود.(هالیدی،1364: 25) زمانی خود کشورهای استعمارگر با حضور مستقیم خود در کشورهای منطقه از جمله عراق، لبنان، سوریه و اردن(قرارداد سایکس پیکو) و دیگر کشورها بر مردم حکومت می کردند.بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله حاکمان دست نشانده تلاش کردند منافع خود را تأمین نمایند.امروزه سعی می کنند به صورت غیرمستقیم با نفوذ در کشورها منافع خود را به دست نیروهای خود کشورها تأمین نمایند.شاهد هستیم که چنین کشورهایی استقلال عمل چندانی در حکومت داری و مسائل بین المللی ندارند و نمی توانند تصمیم هایی برخلاف منافع ملی استکبار جهانی اتخاذ نمایند.
در زمان جنگ سرد حمایت از دولت های اقتدارگرا و حذف نقاط کور در خاورمیانه برای مقابله با کمونیسم برای غرب به عنوان یک استراتژی تلقی می شد ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن رقیب استراتژیک آمریکا، سیاست تحمل و تقویت دولت های اقتدارگرا جای خود را به اصلاح ساختاری اجتماعی در این کشورها و به نوعی صدور دموکراسی به آنها برای صدور لیبرال دموکراسی به این مناطق تغییر یافت.(دهشیار الف،1384: 6)در این راستا طرح خاورمیانه بزرگ از طرف غرب برای تجزیه کشورهای غرب آسیا به کشورهای کوچک به بهانه صدور دموکراسی توسط کاندولیزا رایس طراحی گردید.با مخالفت مردم منطقه آن را به طرح خاورمیانه جدید تغییر دادند.هدف نهایی غرب از این اقدامات موازنه سازی در منطقه در قبال قدرت سنتی غرب یعنی روسیه به وسیله کشورهای عربی با راهبری عربستان در قبال ایران بود.
دکترین اعلامی غرب در دوران بوش در سال 2002 بعد از اتفاقات 11 سپتامبر بر چهار محور تأکید داشت: جنگ پیشگیرانه،مبارزه با تهدیدات تروریستی،تغییر رژیم دولت های فرومانده و صدور دموکراسی. ( (sasnal,2005:28 این استرتژی ها باعث دخالت نظامی آمریکا در افغانستان و عراق در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام گردید.بنابراین استرتژی بوش در منطقه غرب اسیا در چهارچوب واقع گرایی سیاسی با منطق تهاجمی همراه بود در حالیکه استراتژی اوباما که با شعار تغییر به قدرت رسید، بر اساس آرمانگرایی متأثر از ویلسونیسم قابل تعریف می باشد.آرمانگرایی که بر اساس اصول ارزشی و اخلاقی بوده و اینها مبنای عمل دولت ها قرار می گیرد.(قوام،1386: 35)با این وجود به دلیل اهمیت منطقه غرب آسیا در راهبرد غرب، جریان های سیاسی مختلف در آمریکا نگاه واحد و استرتژیک به این منطقه داشته و آن را از دایره سیاست خارجی خود کنار نی گذارند.در دوران اخیر هم حضور آمریکا در منطقه و سیاستگذاری دولت ترامپ برای جهان اسلام و اولین سفر این رئیس جمهور بعد از انتخابات به غرب آسیا و جهان اسلام نشان از اهمیت این منطقه در سیاست خارجی و برنامه های راهبردی آن ها دارد.
پس از لحاظ سیاسی قدرتهای غربی تلاش دارند به دلیل اهمیت غرب اسیا در آینده جهان، دولت های دست نشانده و حوزه نفوذ خود را حفظ نمایند و به طرق مختلف در جبهه مقابل و رقیب خود با نقشه های مختلف اختلاف انداخته و درگیر نزاعهای بی پایان کرده و کشورهای بزرگ و قدرتمند را به کشورهای کوچک و ضعیف تجزیه نمایند.تاکتیک های اجرا شده در کشورهای منطقه از جمله عراق،سوریه،افغانستان و لبنان از این نمونه ها می باشند.
برای موفقیت در تجزیه کشورهای بزرگ و قدرتمند منطقه غرب آسیا حمایت از اختلافات و مناقشات مذهبی،قومی،زبانی در منطقه توسط استکبار و قدرتهای غربی در جهت جلوگیری از وحدت جهان اسلام و براندازی نظام های سیاسی خارج از حوزه نفوذ خود، از سیاست های غرب در منطقه بوده و تداوم دارد.مناقشات قومی و زبانی اوایل انقلاب در ایران،طرح تجزیه عراق بر اساس مذهب و همه پرسی استقلال کردستان از عراق ناشی از تجزیه زبانی و قومی که با حمایت غرب اتفاق افتادند از نمونه های عملیاتی سازی سیاست غرب در منطقه می باشد.جهان استکبار می دانند که اگر وحدت در جهان اسلام اتفاق بیفتد خواهند توانست به عنوان یک قدرت جهانی در مقابل آنها بایستند و رژیم صهیونیستی به عنوان غاصب فلسطین برای خودش امنیت را احساس نخواهد کرد.بنابراین تلاش دارند تا با اجرای نقشه های یاد شده مانع از وحدت جهان اسلام شوند و از سوی دیگر چند صباحی بر عمر رژیم صهیونیستی بیفزایند.
فرقه های مذهبی که در کشورهای خارج از حوزه نفوذ غرب فعال هستند بهترین فرصت برای حمایت از آنها و خدشه در دین و جلوگیری از وحدت مذهبی در کشورهای اسلامی می باشد که غرب تلاش داشته از این فرصت به نفع خود و ضربه به وحدت جهان اسلام استفاده نماید.بهترین شاهد مثال این مورد جریات تشیع انگلیسی می باشد که با حمایت کشورهای غربی اعمال غیر دینی و غیر اسلامی و غیر انسانی را به نام دین و مذهب و جهت بد نام کردن تشیع انجام می دهند و از سوی دیگر داعش و سایر فرق سنی نیز اسلام آمریکایی و خشونت های غیر انسانی را به نام اسلام عرضه می کنند که همه این کارها خدمت به جهان استکبار می باشد.
2- راهبرد اقتصادی
در ادامه راهبردهای سیاسی جهان استکبار در غرب آسیا، آنها از سیاست های اقتصادی هم به عنوان مکمل سایر برنامه های خود استفاده می نمایند.سیاستهایی که راه را برای اجرای راهبردهای سیاسی در جهت به انقیاد در آوردن کشورهای منطقه و جهانی سازی لیبرال سرمایه داری غرب فراهم می کند.
اقتصاد وابسته و تک محصولی از برنامه های اقتصادی غرب در منطقه می باشد.وابستگی اقتصاد اکثر کشورهای غرب آسیا به نفت و تأثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد آنها به مشکلی برای این کشورها تبدیل شده است.این امر از یک طرف باعث خرید ارزان قیمت مواد اولیه توسط کشورهای غربی و از سوی دیگر فروش محصولات تولیدی به قیمت گران به این کشورهاست.امتیاز دیگر این کار این است که وضعیت سرمایه این کشورها در دست غرب بوده و هر وقت بخواهد می تواند با عدم خرید مواد اولیه و یا عدم فروش محصولات، آنها را تحت فشار قرار بدهد.کشورهای غربی با این کار جریان انرژی ارزان برای خود را تضمین می کنند و اینها هستند که با ترفندهای اقتصادی قیمت نفت و سایر انرژی ها را به نفع خود تعیین می کنند.
کشورهای سلطه گر غربی با استفاده از مناقشات قومی و مذهبی و تحریک احساسات در کشورهای مسلمان منطقه جنگ و خونریزی به راه انداخته و یا از آن حمایت می کنند تا هم بتوانند مردم منطقه را به جان هم انداخته و ضعیف نگه دارند و از سوی دیگر بازاری برای تسلیحات و جنگ افزارهای صنایع نظامی خود پیدا کنند.داعش و تروریستهای وهابی در عراق و سوریه همان کاری را می کنند که غرب به دنبال آن می باشد.بیشترین فروش تسلیحات نظامی کشورهای غربی در طی چند سال گذشته به کشورهای عربی غرب آسیا بوده است.
سیاست اقتصادی دیگر غرب در منطقه غرب آسیا تعمیم و گسترش اقتصاد لیبرال سرمایه داری غرب می باشد که این کار را با استفاده از ابزار آلات و تجهیزات تبلیغاتی انجام می دهد.سازمان ها و نهادهای بین المللی و تحت مدیریت سازمان ملل هم به عنوان ابزاری جهت تسهیل این امر عمل می کنند. بهترین ابزار برای آنها در برخورد با کشورهایی که بخواهند از راهبرد غرب خارج شوند تحریم اقتصادی است که به بهانه های مختلف کشورهای مخالف خود را با تحریم اقتصادی در فشار و تنگنا قرار می دهند.
سیاست اقتصادی دیگر غرب در غرب آسیا تأمین و تضمین بازار فروش تولیدات صنایع نظامی غرب می باشد. در زمانی که آرامش و صلح در منطقه وجود داشته باشد بازاری هم برای فروش تسلیحات نظامی تولید غرب وجود نخواهد بود.برای فعال کردن بازار خرید یکی از راهها به راه انداختن و تحریک اختلافهای مختلف قومی،مذهبی و زبانی در منطقه می باشد.جنگ فرق مختلف جهان اسلام علیه همدیگر که با تحریک سرویس های اطلاعاتی غرب تشدید می گردد و یا اسلام هراسی که به راه افتاده است در جهت بازار گرمی برای تولیدات صنایع نظامی غرب می باشد که رئیس جمهور جدید آمریکا هم بعد از بستن قرارداد فروش 112 میلیارد دلاری تسلیحات نظامی با عربستان برای 10 سال آینده، اعلام کرد که هدف من ایجاد شغل برای مردم آمریکا است.بنابراین سیاست اقتصادی غرب تأمین منافع ملی آمریکا و ایجاد شغل برای آنان می باشد کاری که اگر با تشدید کشتارهای درون دینی در جهان اسلام هم صورت گیرد، برای آنان مورد قبول می باشد.
3- راهبرد فرهنگی
شاید مهم ترین راهبرد غرب در بعد فرهنگی در غرب آسیا تغییر سبک زندگی اسلامی باشد که عامل اصلی در این خصوص نفوذ در اعتقادات و باورهای مردم با استفاده از رسانه های تبلیغی دیداری و شنیداری می باشد. سبک زندگی مجموعه اي نسبتا منسجم از همه رفتارها و فعالیت هاي یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است که مستلزم مجموعه اي از عادات ها و جهت گیري هاست بنابراین از نوعی وحدت برخوردار است.(گیدنز،1382 ،121)در صورت موفقیت در این راهبرد و تغییر ذائقه و اعتقادات درونی، راه برای مصرف تولیدات غربی و قبول فرهنگ غربی و تسلیم شدن در برابر آن راحت خواهد بود.برای موفقیت در تغییر اعتقادات و سبک زندگی ابزار و امکاناتی لازم است که بیشتر آنها(دیداری و شنیداری و فضای مجازی و...) در اختیار دنیای غرب می باشد.بنابراین تجهیزات لازم برای این کار را در اختیار دارند.این تجهیزات اگر با جهالت عده ای مسلمان نما در داخل جهان اسلام ترکیب شود که دانسته(عمال غرب) و یا ندانسته اسلام مورد قبول غرب و رادیکال (وهابیت و تشیع انگلیسی) را به نام اسلام واقعی برای جهان معرفی نمایند، کار برای جهان استکبار خیلی راحت خواهد شد و آنها خواهند توانست توسط خود مسلمانان با جهان اسلام مبارزه نمایند و این موفقیتش بیشتر خواهد بود. همان کاری که امروزه داعشی های وهابی و تشیع انگلیسی انجام می دهند و اسلام خشونت طلب و آدم کش را به دنیا عرضه می کنند.کسانی که بیشترین امکانات نظامی غربی و عربی را در اختیار دارند.
هدف اصلی دشمن در این راهبرد مبارزه با اعتقادات و باورهای اصیل اسلامی است که استکبارستیزی و تسلیم ناپذیری در برابر دشمن از ویژگی های بارز آن است.اسلام واقعی برای جان انسان(مسلمان و غیر مسلمان) حرمت قائل است.اسلام واقعی دشنام و تهمت به دیگران را روا نمی دارد ولی این اسلام بایکوت شده و امکانات رسانه ای در اختیار ندارد و در عوض، طرفداران اسلام مجعول تمام رسانه های جهان را در اختیار دارند و اندیشه های منحرف خود را به تمام جهان به نام اسلام عرضه می کنند.داعش و وهابیت از امکانات مختلف رسانه ای و مجازی بهره مند بوده و خشونت های خود را به نام اسلام منتشر می کند.تشیع انگلیسی از تمام امکانات تبلیغاتی انگلیس بهره مند بوده و تهمت و افترا و فحش و لعن به هم کیش خود را به نام اسلام در جهان منتشر می کند.
جهان استکبار برای موفقیت در این راهبرد سعی کرده است عده ای از مسلمانان وشیعه نما ها را جذب و با در اختیار گذاشتن امکانات و تجهیزات تبلیغی، اسلام مد نظر خود و یا به تعبیر مقام معظم رهبری اسلام آمریکایی را به عنوان اسلام مورد قبول خود برای جهان معرفی نمایند.بنابراین راهبرد فرهنگی غرب در منطقه خالی کردن اسلام از اسلامیت اصیل و واقعی خود بوده و سعی دارد اسلامهای مجعول و آمریکایی را بنام اسلام ناب برای جهان معرفی نماید. 
4- راهبرد امنیتی و اطلاعاتی
امنیتی نشان دادن منطقه غرب آسیا از سیاستهای جهان استکبار بوده و سعی می کند به نوعی منطقه همیشه آبستن حوادث بوده و روی خوش و آرامش به خود نبیند.تنازعات قومی و قبیله ای، حرکت های استقلال طلبانه قومی و زبانی، در گیری ها و خشونت های درون دینی و درون مذهبی و بین مذاهب،حرکت های تجزیه طلبانه، اختلافات مرزی، جنگ تمدن ها و جنگ های تروریستی و ... از انواع ناآرامی های فعال در منطقه غرب آسیا می باشد که در پشت همه آنها به نوعی سرویس های اطلاعاتی غربی ها فعال بوده و سعی در تحریک تنش ها و بهانه ای برای حضور خود و ایجاد امنیت برای رژیم صهیونیستی با این کارها را دارند.
تحریک فرق مختلف ایجاد شده در منطقه بر علیه همدیگر و فعال کردن آنها و حمایت های فنی و اطلاعاتی از آنها و بهره برداری در فرصت های مختلف برای تأمین منافع خود و ایجاد تنش های اجتماعی و سیاسی از دیگر اقدامات غرب در منطقه می باشد.تحریک محمد بن عبدالوهاب و حمایت های اطلاعاتی و امنیتی از آنها در ابتدا باعث اتحاد آنها با سعودی ها و کاشتن تخم سلفیت تکفیری در میان جهان اسلام بود و از سوی دیگر حمایت های اطلاعاتی و امنیتی از جریان شیرازی و افراد و سردرمداران آن و دعوت از آنها به لندن و تجهیز آنها به رسانه های تبلیغاتی از دیگر اقدامات اطلاعاتی و امنیتی غرب در میان جهان تشیع بود تا بتواند از تندروی های این گروه علیه خود جریان تشیع و همچنین بر علیه جهان تسنن استفاده نماید و از سوی دیگر با حمایت آشکار از وهابیت تکفیری آنها را هم برعلیه خود اهل تسنن و همچنین بر علیه جهان تشیع مورد استفاده قرار دهد. پس هم وهابیت تکفیری و هم تشیع انگلیسی از یک مرکز اطلاعاتی و امنیتی هدایت می شوند و کاری می کنند تا جهان اسلام روی وحدت به خود نبیند.
5- راهبرد هوشمند و یا ترکیبی
امروزه با پیشرفت علوم و فنون مختلف، جهان استکبار سعی در استفاده از همه امکانات و تجهیزات و علوم روز موجود و ترکیب آنها و جنگ هوشمند با جهان اسلام را دارد.امروزه هم شاهد تحریم های مختلف اقتصادی از سوی غرب علیه جهان اسلام هستیم و هم ادعای دوستی غرب با ملل مسلمان.هم دنبال براندازی هستند و هم دنبال فروش تسلیحات نظامی صنایع تولیدی خود.با استفاده از تغییر سبک زندگی هم به دنبال بازار فروش برای محصولات تولیدی جهان غرب هستند و هم به دنبال تغییرات بنیادی اعتقادی و فرهنگی و هم دنبال براندازی در جهان اسلام هستند.با این اوصاف در دنیای امروز نمی توان میان اقدامات سیاسی، فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی و نظامی فرق گذاشت.یک اقدام در عین اینکه یک کار اقتصادی است، به دنبال تغییر سبک زندگی و در ادامه به براندازی ختم می گردد.بنابراین در دنیای پیچیده امروزی ما با راهبردهای ترکیبی و هوشمند دشمن مواجه هستیم که سعی در اغفال افکار عمومی و مسئولین جاهل و اجرای نقشه خود می باشند.
در خصوص جمهوری اسلامی ایران ما شاهد هستیم که یک دولتی از آمریکا با زبان مذاکره وارد میدان شده و سعی در نفوذ و تغییر و براندازی را دارد در حالیکه دولت دیگر با تحریم اقتصادی و تحریک مردم به شورش های اجتماعی و تغییر و براندازی کارها را پیش می برند.دولت دیگر غربی سعی در تهی کردن اسلام از خصوصیات و شاخصه های انسانی و عقلانی با راه اندازی و یا حمایت از فرقه های افراطی از جمله وهابیت تکفیری و یا تشیع انگلیسی و سست کردن پایه های قدرت ملی و براندازی را دارد.پس همه دولت های غربی به دنبال براندازی هستند ولی تاکتیک آنها در استفاده از راهبردهای هوشمند و ترکیبی و پیچیده فرق دارد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات