راهکار دوم واگرايي و روي آوردن به سناريوي «عبور از روحاني»، با هدف کاستن از هزينههايي است که ميتواند آينده سياسي اصلاحطلبان را در انتخابات آتي با تهديد مواجه کند! نشانههايي از اين رويکرد در اظهارات حجاريان نمايان است.
خروج آمريکاييها از برجام
بيش از هر کس اصلاحطلبان را نگران کرده است. اين نگراني را ميتوان به
وضوح در گفتار و نوشتار فعالان سياسي اين اردوگاه مشاهده کرد؛ نگرانیای که
ميتوان برای آن دو دليل برشمرد:
1ـ
اين جريان تمام اعتبار و حيثيت سياسي خود را بر حل مشکلات اقتصادي کشور از
طريق مذاکره و ديپلماسي گذاشته و با همه توان برای حمايت از روحاني به
ميدان آمده است و اينک به يکباره همه چيز را بر باد رفته ميبيند! ادعاي
آنکه «يک موجود مزاحم از برجام خارج شده است» هر چند در مواجهه با رفتار
زيادهخواهانه ترامپ اقدام تبليغاتي مثبتي به شمار ميآيد، اما اين تعابير
نمیتواند براي هواداران اقناعکننده باشد؛ چرا که گوينده اين سخن پيش از
آن از ضرورت گفتوگو با کدخدا سخن گفته بود! لذا نگرانيها از ريزش آرای
روحاني و روي برگرداندن ملت از وي دوچندان شده است، به طوری که صادق
زيباکلام نگراني خود را چنين اعلام ميدارد: «از شش ماه ديگر تحريمها به
طور جدي خواهند آمد؛ بنابراين عملاً اصولگرايان دست بالا را در انتخابات
مجلس يازدهم و رياستجمهوري سيزدهم خواهند داشت و آنها پيروز ميدان
ميشوند. از همين الآن احساس پشيماني گستردهاي در بين آن 24 ميليوني که به
روحاني رأي دادند، به وجود آمده است.»
سعيد
حجاريان نميتواند کاهش محبوبيت دولت اعتدال را منکر شود، اما تلاش دارد
با زيرکي اذهان عمومي را از حقيقت گمراه کرده و عوامل ديگري را به جز
ناکامي در برجام به منزله علت کاهش محبوبيت معرفي کند. وي به تازگي اعلام
داشته است: «شايد مردم به نبود روحاني رضايت دهند! چرا كه جايگاه
رئیسجمهور نزد حاميان خود به دليل تحقق نيافتن وعدههاي اقتصادي و همچنين
ناتوانی در رفع حصر و برخي ديگر از مسائل افول كرده است. از اين گذشته
روحاني در مقابل مسائل جاري چون فيلترينگ تلگرام و افزايش نرخ دلار نيز
واكنش مناسبي نداشته است.»
2ـ با
انسداد ايجاد شده در مسیر برجام، راه خروجي براي اين نگرش وجود ندارد! اين
جريان آنچنان از تشديد تحريمها نگران است که از همین حالا خود را
تسليم آثار تحريمها کرده است! بياعتمادی به توانايي داخلي و عدم خودباوري
براي استقامت در برابر فشارها سايه سنگين وحشت را بر اين اردوگاه غالب
کرده است! اين نگراني را حتي در کلام نظریهپردازان اصلاحات هم ميتوان
مشاهده کرد! حجاريان پيشبيني ميکند: «من قبلاً گفتهام «و ما ادراك ما
تحريم»؛ در تحريمهاي جديدي كه ترامپ و دار و دستهاش بهخصوص خزانهداري
آمریکا در نظر دارند، در بحث زنجيره مالي به تحريم ثانويه اكتفا نميشود...
فشار خارجي به حدي شدت خواهد گرفت كه دولت را کاملاً دست و پا بسته
خواهد كرد، به حدي كه نتواند پاسخگوي مايحتاج روزمره مردم باشد و هر روز
در هر گوشه كشور شاهد غائلهاي باشد.»
در
اين شرايط دو راهکار پيش روي اصلاحطلبان باقي مانده است. راهکار اول
ماندن تا پايان کار با اعتداليون و تلاش براي حمايت از سياستهاي دولت و
اميدواري به نجات برجام از طريق اروپاييهاست! راهکار دوم واگرايي و روي
آوردن به سناريوي «عبور از روحاني»، با هدف کاستن از هزينههايي است که
ميتواند آينده سياسي اصلاحطلبان را در انتخابات آتي با تهديد مواجه کند!
نشانههايي از اين رويکرد در اظهارات حجاريان نمايان است، آنجا که وي اشاره
کرد: «در ميان احزاب و چهرهها نيز عبور از روحاني محتمل است؛ چرا كه هر
يك از متحدان امروزين وي تئوري بقاي خاص خود را دارند و ممكن است در يك
نقطه عطف به موضع عدم دفاع برسند. بنابراين بعيد نيست در بزنگاه، روحاني
بماند و يكي دو حزب اصلاحطلب!»
البته
هر دو راهکار پرهزينه است و آينده سياسي اصلاحطلبان را با ابهام مواجه
ساخته و تصميمگيري را براي اين جريان دشوار کرده است. وجود چالشهاي جدي
ديگري در اين اردوگاه، از جمله ناکامي عملکرد فراکسيون اميد در مجلس و وجود
تشتت و واگراييهاي درون اردوگاهي موجب شده آينده اصلاحطلبي با ابهامات
جدي مواجه شود؛ امری که به نظر ميرسد مدتها دامنگير اين جريان خواهد بود!