جنگ رواني يکي از شيوههاي سهگانه دشمن براي نااميدسازي مردم از انقلاب اسلامي است. براي مقابله با آن چه بايد کرد؟
مجموعهاي از اقدامات لازم است. جنگ رواني از طريق شايعه، دروغپردازي و حتي برجستهسازي و خيلي تکنيکهاي ديگر، مانند اتهام و افترا بستن و وارونه جلوه دادن حقايق و واقعيتها از عوامل مؤثر در ايجاد تغيير در کشورها است که دشمن به کار ميبندد. اينجا ابتدا بايد ابزار و امکانات اين کار را از دشمن گرفت. آنچه مطرح ميشود، اين است که افکار عمومي و مديريت فضاي مجازي و مديريت شبکههاي مجازي از سوي دشمن در همين راستا انجام ميشود و امروز دشمن براي مديريت افکار و آراي ملت ما به ابزار و وسايل نويني دسترسي پيدا کرده است. متأسفانه، در سالهاي اخير غفلتهايي صورت گرفته که بايد دلايل آن بررسي شود. براي نمونه، در اين زمينه اغتشاشات يک دهه گذشته همگي بر بستر همين شبکههاي اجتماعي شکل گرفت. فيسبوک و توئيتر در اغتشاشات سال 88 و تلگرام و اينستاگرام در اغتشاشات دي ماه سال گذشته نقش مؤثري داشتند. دشمن از همين ابزار براي ايجاد تحريک و ايجاد اغتشاش و ناآرامي استفاده کرد و مردم بايد در جريان واقعيتها قرار بگيرند.
دشمن به نوعي سياهنمايي و برجستهسازي ميکند. در اين راستا، بايد ضمن تبيين واقعيتها براي مردم و نسل جوان، داشتهها و ظرفيتهاي کشور که از آن غفلت شده، براي نسل جوان تبيين شود که آنها بدانند راه و چاره عبور از مشکلات چيست. بايد با مفسدان اقتصادي برخورد جدي شود تا دشمن در عمليات رواني خلع سلاح شود؛ به عبارتي، بايد چندين اقدام همزمان صورت گيرد؛ يکي از مهمترين آنها مبارزه و برخورد سريع با مفسدان اقتصادي است که با اموال مردم ثروتاندوزي نامشروع داشتهاند و ثروتمند شدهاند. بايد با کساني که در افکار عمومي به اخلال در نظم عمومي متهماند و در روند معيشتي رويکردهاي منفعتطلبانه و سوداگري دارند، برخورد جدي شود و پس از آن به اطلاع مردم برسد. آن چيزي که عامل نارضايتي مردم است، بايد مورد توجه قرار بگيرد و تجزيه و تحليل شده و به آن رسيدگي شود؛ پس هم آگاهسازي و هم اقدام عملي لازم است. اگر اينها هماهنگ با هم دنبال شود، دشمن ناتوان خواهد بود که بر روي افکار عمومي ملت تأثير مطلوب خود را بگذارد.