در روز استیضاح کرباسیان وزیر اقتصاد دولت دوازدهم، «الیاس حضرتی» جانشین دبیر کل حزب اعتماد ملی از دورترین حزبهای جریان اصلاحات به دولت اعتدال، پشت تریبون مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و با نطقی طوفانی خواستار استیضاح رئیسجمهور شد و پس از آن نیز اعلام کرد برای آنکه رسالت نمایندگیاش را انجام دهد[...]
یادداشت: در
روز استیضاح کرباسیان وزیر اقتصاد دولت دوازدهم، «الیاس حضرتی» جانشین
دبیر کل حزب اعتماد ملی از دورترین حزبهای جریان اصلاحات به دولت اعتدال،
پشت تریبون مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و با نطقی طوفانی خواستار استیضاح
رئیسجمهور شد و پس از آن نیز اعلام کرد برای آنکه رسالت نمایندگیاش را
انجام دهد و تعهدات فراکسیونی و جریانی مانع دفاعش از حق مردم نشود، از
فراکسیون امید استعفا داده است. روز گذشته نیز «حسین مرعشی» از چهرههای
شناخته شده حزب کارگزاران، یکی از حزبهای نزدیک به دولت اعتدال در
گفتوگویی اعلام کرد: «اینکه اگر کسی از رئیسجمهوری حمایت کرده، همیشه از
مسئولان اجرایی کشور هم حمایت کند، تصور غلطی است، در ضمن ما آمادگی داریم
با هر فردی مناظره کنیم.» اگر اینها را در کنار نارضایتی مردم از عملکرد
دولت دوازدهم قرار دهیم، معادلهای شکل خواهد گرفت که رمزگشایی از آن بسیار
ساده و واضح خواهد بود! که آن عبارت است از یک جمله «انتخابات مجلس یازدهم
هر روز نزدیکتر میشود.»
با توجه به نارضایتی مردم از عملکرد منتخبان
انتخاباتهای گذشته چه در مجلس و چه در دولت کار برای حامیان دولت و
همچنین حامیان فهرست امید در انتخابات پیشرو دشوار خواهد بود؛ از این رو
اکنون شاهد آن هستیم که در فاصله بیش از یک سال تا انتخابات مجلس طیفهای
گوناگون اصلاحطلب برای فاصلهگذاری با دولت و فراکسیون امید در رقابت با
یکدیگر قرار دارند و تلاش میکنند هر یک خود را منتقدی جدیتر نشان دهند!
اما فارغ از آنکه افکار عمومی چقدر این سخنان و چنین ژستهایی را از این
افراد و جریانها بپذیرد، این موضوع توجهات را به خود جلب میکند که چرا به
جای همگرایی برای حل مشکلات و به دست آوردن رضایت عمومی برای پیروزی در
انتخابات شاهد نوعی لفاظی و بازی با افکار عمومی برای کسب وجهه و محبوبیت
هستیم؟! آیا این جریان اکنون با در دست داشتن قدرت در کشور نمیتواند از
مسیر کار و فعالیت و حل مشکلات پیروزی انتخاباتی خود را تضمین کند؟ تنها
پاسخی که متأسفانه میتوان به این پرسش داد، این است که جریان مذکور گویا
انگیزه، توان و حوصله حل مشکلات را ندارد و راه سادهتر، یعنی بازی با
کلمات و سیاسیکاری را ترجیح میدهد.