روزنامه کیهان **
این دستهای نامرئی دیدنی است!
۱- این ضربالمثل در گذشتهای نه چندان دور زبان به زبان میچرخید و کاربرد خاص خود را داشت، میگفتند؛« بعضیها آنقدر بیدست و پا هستند که اگر سوار شتر هم بشوند، بازهم سگ پاچه آنها را میگیرد»!
دیروز نرخ دلار از مرز ۱۶ هزار تومان گذشت و موج دیگری از گرانی افسارگسیخته را به مردم تحمیل کرد. نرخ ارز را چه کسانی تعیین میکنند؟! این افزایش پرشتاب بر چه اساسی صورت میپذیرد؟! چرا بیآنکه در عرصه اقتصادی کشور اتفاق خاصی افتاده باشد، قیمت دلار افزایش مییابد؟! اگر افزایش جهشی نرخ ارز طبیعی است چرا هیچیک از مسئولان درباره آن توضیح قابل قبولی نمیدهند و اگر طبیعی نیست
-که نیست- این پدیده پلشت و فاجعهبار، کار کیست؟! و کدام دست نامرئی در میان است که دستگاههای عریض و طویل نظارتی و اطلاعاتی کشورمان قادر به شناسایی آن نیستند؟! و اگر این دستهای ویرانگر را میشناسند چه ملاحظاتی در میان است که با آن برخورد نمیکنند؟! و ملت را در چنگ حرامیان رها کردهاند؟! کدام سنگها را بستهاند که سگها با خیال راحت و بدون واهمه از کمترین مانع به جان مردم افتادهاند؟!
۲- شواهد و اسناد برگرفته از قول و عمل دشمن، کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که افزایش نرخ ارز یکی از تاکتیکهای جنگ اقتصادی حریف علیه ایران اسلامی است. این تاکتیک به تنهایی کارآمدی چندانی ندارد ولی هنگامی که با بیتوجهی ناشی از انفعال و یا - در خوشبینانهترین حالت- با انفعال
ناشی از بیعرضگی برخی از دستاندرکاران و مسئولان خودی روبرو میشود به حربهای خطرناک برای ما و در همانحال، اهرمی ارزان و کمهزینه برای دشمن تبدیل میشود که متاسفانه شده است! توضیح آنکه بر اساس آنچه تاکنون و مخصوصا طی دو سه سال اخیر شاهد بودهایم، با افزایش نرخ ارز، قیمت تمامی کالا و خدمات عمومی از لوازم خانگی و مسکن و اجاره بها و عدس و نخود و لوبیا و گوجه فرنگی و سبزیخوردن و کرایه حمل و نقل و انواع میوهجات گرفته تا تخمه آفتابگردان و... به صورت جهشی افزایش یافته و افسار پاره میکند! از این روی دشمن بیآنکه هزینه چندانی متحمل شده باشد و فقط با مدیریت نفوذیهایی که در این سوی و آنسوی مراکز تصمیمساز و سیاستپرداز به کار گرفته است، جنگ اقتصادی علیه کشورمان را که تنگی معیشت مردم اصلیترین نقطه هدفگذاری شده آن است، پیش میبرد.
اکنون سؤال این است که کدام عقل سلیم میتواند در وجود این چرخه و خطر بزرگی که در پی داشته و دارد کمترین تردیدی داشته باشد؟! و پرسش بعدی آن است که چرا برخی از مسئولان دستاندرکار، دست روی دست گذاشته و مقابله چندانی نمیکنند تا آنجا که به نظر میرسد این عرصه سرنوشتساز را به مشتی از حرامیان سودجو و غارتگر واگذار کردهاند؟!
۳- روز شنبه ۱۰ شهریور ماه آقای همتی رئیسکل بانکمرکزی که در بیست و نهمین همایش بانکداری اسلامی سخن میگفت، در پاسخ تلویحی به این سؤال که چرا بازار ارز را به حال خود رها کرده و برای کنترل آن اقدامی نمیکنید؟ توضیح داد که ۹۷ درصد معاملات ارزی در سامانه نظام یکپارچه معاملات ارزی (نیما) صورت میپذیرد که تحت کنترل بانک مرکزی است و فقط ۳ درصد باقیمانده در صرافیها و بازار آزاد انجام میشود.
آقای غلامرضا پناهی، معاون بانک مرکزی نیز - چند هفته قبل که نرخ دلار به ۱۴ هزار تومان رسیده بود- در این خصوص گفته بود؛ «الان با ارز ۱۳ و ۱۴ هزار تومان که برخی رسانهها مطرح میکنند، آیا واردات توجیه دارد؟ این ارز ۱۳ و ۱۴ هزار تومانی کمتر از ۳ درصد بازار است، چرا ما همه تحلیلها را
بر مبنای این نرخ ارز میگذاریم»؟!
آقای همتی ۲ ماه و چند روز است که در جایگاه ریاست کل بانک مرکزی قرار گرفتهاند و بدیهی است که روی سخن در این یادداشت فقط با ایشان نیست، چرا که افزایش پر شتاب نرخ دلار به گونهای که امروز شاهد آن هستیم، از مهرماه سال گذشته آغاز شده و قیمت دلار که در آن هنگام
۳ هزار و هشتصد تومان بود، امروزه از مرز ۱۶ هزار تومان هم فراتر رفته است. به بیان دیگر این حرکت پلشت و فاجعهآمیز اگرچه از دوران قبل از ریاست جناب همتی بر بانک مرکزی آغاز شده ولی در دوران ایشان نیز نه فقط متوقف نشده بلکه با همان شتاب ادامه یافته است.
و اما، ظاهرا منظور آقایان همتی و پناهی این بوده و هست که بازار ۳ درصدی ارز کماهمیتتر از آن است که نوسانات نرخ ارز به آن نسبت داده شود! و این بازار در عرصه واردات و صادرات نقشی ندارد!
۴- در این باره گفتنی است که افزایش قیمتها با نگاه به نرخ ارز در همین بازار آزاد ۳ درصدی صورت میپذیرد و دستهای بیرون آمده از آستین دشمن و یا کلان سودجویان حرامخوار که آنها نیز خواسته یا ناخواسته -و در بسیاری از موارد، آگاهانه- در خدمت دشمن هستند، با دستکاری نرخ ارز در همین بازار، امواج سهمگین گرانی را پدید میآورند و معیشت مردم مظلوم را به تنگی و سختی دچار میکنند. آقایان اگر به آنچه در این عرصه میگذرد نگاهی گذرا داشته باشند به وضوح میبینند که تقریبا هیچکس از نرخ ۸ هزار و چند صد تومانی دلار در سامانه نیما خبر ندارد و یا چنانچه با خبر باشد به آن توجهی ندارد، چرا که همه جا سخن از افزایش نرخ دلار به ۱۶ هزار و چند صد تومان است و افزایش سرسامآور قیمت کالا و خدمات در مقایسه با همین نرخِ بازار آزاد صورت میپذیرد. به بیان دیگر، فاجعه در همین بخش به قول آقایان ۳ درصدی شکل میگیرد و با سرعتی باور نکردنی به تمامی بازارها سرایت میکند و فضای کسب و کار و معیشت مردم را به سختی و تنگی میکشاند.
مقابله با این پدیده فاجعهآمیز و خسارتآفرین نه فقط دشوار نیست بلکه دستهایی که از آستین حرامیان به این عرصه دراز شدهاند به آسانی قابل شناسایی و قطع کردن است. آیا تاسفآور نیست که سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم، در دستهای آلوده یک مشت حرامی حرامخوار باشد که بعضا از آن سوی آبها به اینسو دراز شدهاند؟!
۵- خدای مهربان بر درجات شهید چمران بیفزاید، آن شهید بزرگوار میفرمود؛ «میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آنرا میپذیرم، اما میگویم؛ آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست». از رئیسجمهور محترم انتظار نیست که یک کارشناس برجسته اقتصادی باشد ولی این انتظار منطقی و قانونی وجود دارد که اقتصاددانان برجسته و متعهد را به کار گیرد و از نگاه و تخصص آنان برای مقابله با مشکلات استفاده کند. این فقره اما در دولت کمتر دیده میشود که خود حدیث مفصل دیگری است و فرصت جداگانهای میطلبد.
حسین شریعتمداری
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
ایران در برجام آمریکا در انزوا
بسمالله الرحمن الرحیم
اجلاس وزیران خارجه ایران و 1+4 که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با حضور فدریکا موگرینی نماینده عالی اتحادیه اروپایی و با حضور وزرای خارجه ایران، فرانسه، روسیه، چین، انگلیس و آلمان برگزار شد، با توجه به محتوای بیانیهای که صادر کرد، پیامی قوی علیه یکجانبه گرائی آمریکا دارد. از آنجا که آمریکا درصدد استفاده ابزاری از شورای امنیت و اجرای نمایش علیه ایران است، حمایت اروپا، چین و روسیه از ایران و برجام بر انزوای آمریکا دلالت دارد و تلاشهای ترامپ را در آستانه اجلاس شورای امنیت سازمان ملل خنثی میکند.
وزرای خارجه حاضر در اجلاس مربوط به برجام، در بیانیه خود بر اعلام تعهد مجدد کشورهای عضو برجام بر اجرای کامل و موثر این توافق، از جمله در حوزه رفع تحریمها تاکید و اعلام کردند که رفع تحریمها و برخورداری ایران از منافع اقتصادی حاصله، بخش کلیدی و حیاتی برجام است.
بیانیه وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران و 1+4 علاوه بر تعهد مجدد بر اجرای کامل و موثر برجام، دیگر کشورها را نیز به اتخاذ سیاستها و سازوکارهای مشابه در روابط اقتصادی خود با ایران تشویق کرده و خواهان حفظ و تقویت روابط دوجانبه اقتصادی با ایران و بسیج تمامی امکانات از جمله استفاده از راههای همکاری با کشورهای ثالث برای عادی سازی موثر روابط تجاری و بازرگانی با ایران شده است. این بیانیه با توجه به این محتوای صریح، اراده اعضاء اجلاس را برای حفظ برجام نشان میدهد. مهمتر اینکه این اراده، آشکارا در مقابله با تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای نابودی برجام و اعمال مجدد تحریمها قرار دارد. به همین جهت، جمهوری اسلامی ایران همزمان با برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل و در آستانه اجلاس شورای امنیت این سازمان به یک پیروزی سیاسی در مقابله با آمریکا دست یافت و نشان داد که آمریکا در انزوا قرار دارد.
موضوع مهم دیگر که این روزها باید با تصمیم جمعی مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام به سرانجام برسد، تعیین تکلیف نهائی لوایح مبارزه با پولشویی و مبارزه با جرائم سازمان یافته است. رئیس مجلس شورای اسلامی دیروز در این زمینه گفت: دو لایحه مبارزه با پولشویی و مبارزه با جرائم سازمان یافته در مجمع تشخیص مصلحت مورد بررسی قرار میگیرند. نمایندگان مجلس در جلسه علنی دیروز لایحه الحاق ایران به کنوانسیون سازمان ملل برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی را جهت تامین نظر شورای نگهبان اصلاح کردند. نکته مهمی که در این لایحه گنجانده شده، در نظر گرفتن حق تحفظ برای جمهوری اسلامی ایران در مواردی است که مفاد کنوانسیون با قانون اساسی و شرع منطبق نباشد. برهمین اساس، مجلس شورای اسلامی بند یک ماده واحده این لایحه را به این شرح اصلاح کرد: «جمهوری اسلامی ایران نسبت به کنوانسیون حاضر از جمله مواد 2، 3، 5، 10و 23 آن را براساس قوانین و مقررات داخلی خود به ویژه اصول قانون اساسی تفسیر کرده و اجرا خواهد کرد. همچنین در مواردی که اجرای بند یک ماده 14 مستلزم مصرف خلاف شرع اموال باشد، ایران به مفاد این ماده در این خصوص متعهد نیست.»
این حق که مجلس شورای اسلامی برای دور ماندن ایران از تحمیلهای خلاف قانون اساسی و خلاف شرع در نظر گرفته، مشکلات موجود در کنوانسیون را برطرف میکند و راه را بر سوءاستفادهها میبندد. در مقابل، این قابلیت پدید میآید که بسیاری از کشورها بتوانند با ایران به تعاملات بانکی ادامه دهند و دچار مشکلاتی که آمریکا مایل است پدید آورد نشوند. مقررات بینالمللی از جمله کنوانسیون وین ایجاب میکند ما به این کنوانسیون با حق تحفظ ملحق شویم. اگر کشوری شروط ما را قبول نکرد میتواند در آن زمینه با ما همکاری نکند. ولی کشورهائی که با شروط ما مشکلی ندارند که اکثریت کشورها چنین هستند، میتوانند با ما همکاری کنند.
بدین ترتیب، با شرایطی که بیانیه اجلاس اخیر ایران و 1+4 درخصوص برجام پدید آورده و تصمیمی که مجلس درباره لوایح مبارزه با پولشوئی و جرائم سازمان یافته گرفته است، جمهوری اسلامی ایران میتواند در برجام بماند و آمریکای ترامپ را در تلاشی که علیه کشورمان به عمل میآورد ناکام نماید.
***************************************
روزنامه خراسان**
ترامپ علیه جهان ، جهان علیه ترامپ
امیرعلی ابوالفتح
دونالد ترامپ برای دومین بار پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت تا بار دیگر قواعد و ضوابط حاکم بر جامعه جهانی را به چالش بکشد . ترامپ دکترین سیاست خارجی دولت خود را در سخنان دیروزش اعلام کرد : «ما جهانی شدن را رد می کنیم و ایدئولوژی میهن پرستانه را می پذیریم ».
ترامپ در بیان این دکترین بر این نکته محوری تاکید داشت که بخشی از مولفههای نوین آمریکای دوران ترامپ است و باید جدی گرفته شود: «مخالفت علنی وشفاف با جهانگرایی».بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان ملل، دادگاه لاهه، سازمان تجارت جهانی و بسیاری از نهادهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی از جمله این نهادها هستند که گامهایی برای برداشتن مرزها و یکسانسازی و جهانی سازی بود.اما اکنون آمریکای ترامپ آرام آرام درحال درهم شکستن این نهادهاست. خروج از معاهدههای بینالمللی، زیر سوال بردن سازمان تجارت جهانی، بیاهمیت دانستن دیوان لاهه، تاکید مستمر بر ملیگرایی و حق حاکمیت کشورها، سیاست بازگشت به درون و تقویت ناسیونالیسم آمریکایی، سعی در پیوندهای دوجانبه با کشورها در چارچوب منافع آمریکا، انتقادات بیمحابا از متحدان اروپایی و دهها موضع مشخص در این چارچوب، نشان میدهد که آمریکای دوره ترامپ یک نقطه عطف مهم در تاریخ این کشور است که میتواند نوع نگاه به تعاملات خارجی ما را کاملا تغییر دهد.
در واقع ترامپ بین الملل گریزترین رئیس جمهوری آمریکا طی 70 سال عمر سازمان ملل به شمار می آید . این سازمان با تلاش رهبران کشورهای در جنگ با نازیسم از جمله آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم پایه گذاری و مقر آن نیز شهر نیویورک در این کشور تعیین شد. طی حدود 70 سال بعد ، آمریکا نه فقط عمده ترین کشور بهره بردار از سازمان ملل بود ؛ بلکه در این مدت ، آمریکا به عنوان حافظ و پاسدار نظم جهانی مبتنی بر مشارکت جویی بین المللی شناخته می شد . البته این نظم در نهایت در جهت تامین منافع سیاسی ، اقتصادی و حتی فرهنگی آمریکا قرار داشت و به همین دلیل نیز واشنگتن قویا از ساختارهای آن حراست می کرد . اما از چند سال پیش و در پی بحران های اقتصادی و بروز مشکلات سیاسی – امنیتی در جهان ، رویکرد ضدیت با جهان گرایی مشارکت جویانه ابتدا در اروپا ( به طور مشخص برگزیت در بریتانیا ) شکل گرفت و سپس با عبور از آتلانتیک ، دونالد ترامپ را در انتخابات 2016 به کاخ سفید فرستاد . ترامپ بی تجربه در عرصه سیاست عمومی ، نماینده جریان ملی گرای آمریکایی است که نظم کنونی جهانی را مغایر منافع و مصالح عالیه آمریکا تعریف می کند و در پی نظم جدیدی بر پایه هژمونی مطلق و بلامنازع این کشور در جهان است . برای ملی گرایان آمریکایی که شاهد افول قدرت ملی و ترک خوردن امپراتوری جهانی آمریکا هستند ، هدف فقط در یک عبارت خلاصه می شود؛ « اول آمریکا » .در چارچوب شعار « اول آمریکا »
هر آن چه که جنبه مشارکت جویانه بین المللی دارد ، کنار گذاشته می شود . در این چارچوب ، آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس خارج می شود ؛ پیمان ترانس پاسفیک را کنار می گذارد از توافق هسته ای با ایران خارج می شود ؛ عضویت در یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل را کنار می گذارد ؛ دیوان بین المللی کیفری را تهدید می کند ؛ بی اعتنا به اعتراضات گسترده جهانی سفارت خود را از تل آویو به بیت المقدس منتقل می کند و انواع توافقات دوجانبه و چند جانبه را از ناتو و نفتا تا سازمان تجارت جهانی به چالش می کشد . « اول آمریکا » به همین ختم نمی شود بلکه گسترده ترین جنگ تجاری تاریخ بشر را به دنبال می آورد .
برای آمریکای ترامپ یا به عبارت بهتر ، برای آمریکای ملی گرا ، نظم کنونی بر گرفته از تحولات دوران پس از جنگ جهانی دوم ، تضمین کننده برتری و سروری بر جهان نیست و باید هرچه سریع تر تغییر کند . آمریکایی که روزگاری مبتکر ایجاد سازمان های جهانی و شتاب دهنده به جهانی شدن در جهان بود ، اکنون رو در روی جهان قرار گرفته است . «اول آمریکا » ، آمریکای تنها را به همراه آورده است . در مدت زمان دو سال گذشته که ضد جهان گرایان بر کاخ سفید حاکم شده اند ، فاصله بین جامعه جهانی و آمریکا رو به افزایش گذاشته است . اگر در اواخر دهه 1990 آمریکا از پیمان آب و هوایی کیوتو خارج می شد، این توافق بر هم می خورد ؛ اکنون جهان بدون آمریکا توافقات پیمان آب و هوایی پاریس را پیش می برد . انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس نیز جز از سوی چند کشور کوچک و غیر تاثیرگذار دنبال نشد . تاکید و اصرار طرف های مذاکراتی در توافق هسته ای با ایران بر حفظ برجام با وجود خروج آمریکا از این توافق ، نمونه آشکاری از ایستادگی جامعه جهانی در برابر رویکرد یک جانبه گرایانه ، خودمحورانه و منفعت طلبانه جریان ملی گرای حاکم بر آمریکاست . به نظر می رسد در آغاز دهه سوم قرن بیست و یکم ، جهان بر سر یک دوراهی سرنوشت ساز قرار گرفته است . به عبارت دیگر یا جهان باید به تحقق شعار « اول آمریکا » تن دهد که در آن صورت ، حکم رئیس جمهوری آمریکا حکم لازم الاجرا برای جهان را خواهد داشت یا این که در جهان در برابر نابودی ساختارهای مشارکت جویانه مقاومت کند و بهای آن را نیز بپردازد . به نظر می رسد جهانیان تصمیم
گرفته اند راه دوم را برگزینند .
***************************************
روزنامه ایران**
نمایندگان مجلس ایرادهای شورای نگهبان به لوایح مرتبط با «اف ای تی اف» را اصلاح کردند
تعیین تکلیف «اف ای تی اف» در دست مجمع تشخیص
راه دو لایحه از لوایح چهارگانه مرتبط با FATF بالاخره به جایی کشیده شد که قبلاً مخالفت خود را با آنها اعلام کرده بود. با رأی دیروز مجلس، تصمیمگیری نهایی درباره لایحه پالرمو و همین طور لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرده شد. بررسی دیروز نمایندگان ناظر بر اصلاح ایرادات شورای نگهبان به این لوایح بود. حالا سؤال این است که در فاصله تنها 20 روز تا پایان مهلت FATF به ایران، آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام در موضع قبلی خود درباره این لوایح تجدید نظر خواهد کرد یا خیر؟ برای دادن پاسخ مشخص به این سؤال هنوز نشانههای قطعی وجود ندارد اما حداقل میتوان گفت فضای جلسه دیروز مجلس برای بررسی این دو لایحه به مراتب آرامتر از آن چیزی بود که قبلاً حدس زده میشد. اعلام مخالفت تمام قد نمایندگان اصولگرای مجلس با تصویب لایحه CFT که قرار است هفته آینده در صحن مجلس بررسی شود، این ظن را تقویت میکرد که جلسه دیروز با حاشیههایی همراه شود. خصوصاً اینکه چهرههای شاخص این جریان تابستان امسال تأکید داشتند که با اعلام نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر مخالفت با این لوایح، کار FATF تمام است. برگزاری آرام جلسه دیروز میتواند یک نشانه باشد برای اینکه قرار است معادلات 20 روز آینده ناظر به FATF بی حاشیهتر از قبل پی گرفته شوند. اما این تنها یک روی سکه است. روی دیگر آن همچنان مخالفتهای سفت و سخت اصولگرایان با لایحه CFT است که حتی منجر به تهدید آبستراکسیون برای جلوگیری از تصویب آن شده است.
هیأت عالی نظارت یا صحن مجمع؟
هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام در دو مرحله در تیرماه و شهریورماه امسال مخالفت خود را با لوایح پالرمو و اصلاح قانون مبارزه با پولشویی اعلام کرده بود. این اعلام نظر در شرایطی بود که هنوز لوایح یاد شده در مرحله بررسی توسط شورای نگهبان قرار داشتند و اساساً به مجمع تشخیص مصلحت نظام نرسیده بودند. همین هم در آن روزها باعث اعتراض برخی از نمایندگان شد که معتقد بودند کار مجمع خارج از چارچوب قانون بوده. حالا اما این مسأله دیگر مطرح نیست و همه باید منتظر نظر مجمع بمانند. علی لاریجانی دیروز پس از تصویب این دو لایحه در مجلس گفت: شورای نظارت مجمع درباره این لایحه و لایحه پولشویی نظر داده است. قبلاً نظر آنها به کمیسیون ارائه میشد و کمیسیون ایراد را رفع میکرد، اما این بار آنها ایراد را به شورای نگهبان دادند، لذا کمیسیون آن را مدنظر قرار نداد، بنابراین این دو لایحه به مجمع تشخیص مصلحت میرود تا در صحن مجمع مورد بررسی قرار گیرد. او ادامه داد: خود مجمع این نظر را نداده بلکه شورای نظارت نظر داده و برخی اعضای مجمع هم به این نحو نظر دادن ایراد داشتند. این موضوع در جلسه مجمع بحث شد و آقای رضایی گفت که اگر قبول ندارید به مجمع تشخیص بیاید. بر همین اساس آقایان در صحن مجمع این دو لایحه را بررسی میکنند.
همچنین رئیس مجلس در پاسخ به اخطار نماینده شاهین شهر درباره الحاق مشروط به کنواسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی گفت: الحاق به کنوانسیون با حق تحفظ امکانپذیر بوده و کشورهایی که شروط ما را نپذیرند، میتوانند با ما همکاری نکنند. با این وجود محسن رضایی به خبرگزاری فارس گفته است که این دو لایحه نه به صحن مجمع، بلکه به هیأت نظارت خواهند آمد. یعنی همانجایی که قبلاً دو لایحه را بدون ارجاع توسط مجلس رد کرده بود. محسن رضایی با بیان اینکه اگر مجلس درخواست مصلحت کرده باشد لوایح به صحن مجمع میآیند، افزود: «هیأت عالی نظارت اگر چیزی را مغایر اعلام کند ولی مجلس احساس کرد که این از باب مصلحت باید عمل شود این میتواند به صحن مجمع بیاید.» او اما در ادامه سخنانش گفته است که این دو لایحه «باید به مجمع بیایند تا در موردش بحث شود و ببینیم چه اتفاقی میافتد.» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین گفته که هنوز معلوم نیست مجلس بابت این لوایح تقاضای مصلحت داشته یا خیر؟
احتمال تصویب لوایح به روایت توکلی
اما دیروز احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از احتمال تأیید لوایح پالرمو و مبارزه با پولشویی در مجمع تشخیص سخن گفت. او در گفتوگو با ایرنا توضیح داده است: «وقتی هیأت نظارت مجمع میگوید چیزی مغایر با سیاستهای کلی است، معنایش رد طرح نیست. نظر مخالف هیأت نظارت نه رد کل طرح، بلکه بیان تعارضات کلی است. این هیأت پس از احصا موارد مغایرت یا عدم انطباق، در قالب یک تعامل مطلوب، با برگزاری نشستهای مشترک با کمیسیونهای مجلس، اصلاح طرحها و لوایح را بهنحوی که منطبقبر سیاستهای کلی نظام باشد، دنبال میکند.» او اضافه کرده است: «مانند همان اتفاقی که در تعامل با شورای نگهبان میافتد و گاهی نماینده شورای نگهبان به کمیسیون مربوطه میرود و مسأله حل میشود، درباره مجمع هم وضع به همین صورت است.» توکلی یادآور شده است: «اتفاقاً چندین بار مانند همین اتفاقی که برای لوایح پالرمو و پولشویی بهوجود آمده، برای موارد دیگر پیش آمده که با تعامل سازنده بین مجمع و مجلس و تعدیلاتی که صورت گرفت، مسأله حل و فصل شد.» اینها در حالی است که رضایی هم در اظهار نظر خود در مورد اعمالی یا ارشادی بودن نظر هیأت عالی نظارت گفته است: «نظرات هیأت عالی نظارت اعمالی است ولی اعمالی برای «اصلاح» است؛ یعنی باید اصلاح در آن صورت بگیرد تا با سیاستهای کلی انطباق پیدا کند.» اینها همه در حالی است که یک روز قبل از بررسی مجدد این لوایح در مجلس، علاالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی به سایت عصر ایران گفته بود که تصمیم نهایی را در مورد FATF، شورای عالی امنیت ملی خواهد گرفت. او هر چند تأکید کرده بود که مجلس و دولت هم جدای از شورای عالی امنیت ملی نیستند اما با اشاره به ضرورت استفاده از ظرفیت کارشناسی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تأکید کرده بود: «فصلالخطاب دراین زمینه باید مجموعه تصمیمگیریهای کارشناسی و ردههای بالاتر باشد که قطعاً آنها تمامی این ابعاد را مدنظر قرار میدهند و بر این اساس تصمیمگیری میکنند.»
در انتظار هفته پر خبر
علاوه بر همه اینها اما به نظر میرسد فضای مجلس در قبال FATF هفته آینده داغتر از این شود. چرا که آنجا موضوع اصلی محل بحث یعنی لایحه CFT وارد دستور کار مجلس خواهد شد. همان لایحهای که روز بیستم خرداد مخالفان دولت را بر آن داشت تا با حداکثر تلاش آن را برای مدت 2 ماه در مجلس مسکوت بگذارند و حالا میگویند که باز هم اجازه تصویبش را نخواهند داد. با این حال به شکل کاملاً واضحی فضای قبل از بررسی این لایحه با روزهای منتهی به بیستم خردادماه تفاوت دارد؛ به جز تهدیدهای برخی از نمایندگان نه خبری از هجوم پیامکی به نمایندگان است و نه اظهار نظرهایی نظیر تسلط کشورهای بیگانه بر سپاه و تحویل دادن چهرههای نظامی زیر سایه تصویب این لایحه.
ارجاع لایحه CFT به صحن علنی بدون رأیگیری در کمیسیون امنیت ملی
لایحه CFT بدون تصمیمگیری در کمیسیون امنیت ملی به صحن علنی مجلس برای تصمیمگیری ارجاع شد. علیرضا رحیمی، عضو هیأت رئیسه مجلس درباره جلسه دیروز عصر کمیسیون امنیت ملی برای بررسی لایحه CFT به «ایران» گفت: در این جلسه لایحه یاد شده به انضمام شروط 8 گانه کمیسیون برای تصمیمگیری به صحن علنی مجلس ارجاع داده شد. به گفته رحیمی، این شروط همان شروطی هستند که کمیسیون امنیت ملی در خردادماه برای پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو وضع کرده بود. نماینده تهران در این رابطه توضیح داد: در جلسه بعد از ظهر سهشنبه هیچ رأیگیری ناظر به لایحه CFT انجام نگرفت و قرار شد موافقان و مخالفان این لایحه موضعگیریها و سخنان خود را در صحن علنی مجلس مطرح کنند. پیشتر نمایندگان مخالف تهدید کرده بودند که در صورت بروز نشانههای موافقت کمیسیون با این لایحه با آبستراکسیون خود مانع تصویب آن میشوند. آن طور که حشمتالله فلاحت پیشه دیروز اعلام کرده بود، این لایحه هفته آینده در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
شما را چه میشود؟!
علی مزینانی
تا 1400 کم راهی نمانده است! زمان اما دارد میگذرد و جمهوری اسلامی بهرغم تمام توطئهها دارد پیش میرود. و این، برای دشمن کشنده است! لذا اگر «تابستان داغ»شان عملیاتی نشد، میتوانند بزدلانه، از پشت به صف نیروهای مسلحی که خشاب سلاحشان خالی است، رگبار ببندند. و البته به خبرنگار، جانباز ویلچری و آقا طاها، پسر 4 ساله اهوازی. ما از آن روزی که در هفتم تیرماه 60، بهشتی و 72 تن را از دست دادیم، تا هماکنون داریم تاوان خارج شدنمان از یوغ بردگی آمریکا را میپردازیم. لطفا همدیگر را گول نزنید، دشمن واقعی ما، آن گروهک بدبخت الاحوازیه نیست. آنها عروسکند، چنانکه کومله، منافقین، داعش و عبدالمالک ریگی و ربع پهلوی عروسکی بودند. لذا خبر این نیست که گروهک الاحوازیه با موشصفتی و بزدلی، چند تن از هموطنان ما را شهید کرده است، خبر این است که سخنگوی این گروه تروریستی، در پناه کشورهای اروپایی چنین آزادانه شلتاق میکند!
همان اروپایی که مدعی است ما برای آنکه صداقتمان را در مبارزه با تروریسم ثابت کنیم، لازم است بند بند معاهده FATF را روی چشم بگذاریم. که چه شود؟! تا شعبه X بانک ملت ابلاغیه صادر کند که به فلان مجموعه یا شخصیت علمی که در لیست سیاه اربابان تروریستهاست، خدمات ارزی ندهید یک وقت! که خودمان دست به تحریم خودمان بزنیم. خبرها حاکی از آن است که برخی هم در مجلس عزم خود را جزم کردهاند تا در تصویب این معاهده ننگین، اینبار رکورد 20 دقیقهای تصویب برجام را هم جابهجا کنند. اروپاییها در حالی ما را به پذیرش استانداردهای دوگانه خود برای مبارزه با تروریسم فرا میخوانند که خود بزرگترین حامیان تروریسم دولتی اسرائیل، عربستان، آمریکا و گروهکهایی چون منافقینند.
حکایت پناهندگی و پرورش اعضای خردهپا و روسای گروهکهایی چون کومله در کشورهای اروپایی هم که اظهرمنالشمس است. با همه اینها جناب رئیسجمهور میگوید: «امروز همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستادهاند!» اینکه همه دنیا در کنار ما و مقابل آمریکا ایستادهاند، باعث خوشحالی است ولی سوال این است که چرا آنها را نمیبینیم؟! بر همگان روشن است که در دستگاه محاسباتی دولت، مهمترین بخش دنیا آمریکاست و بعد هم نوبت به کشورهای اروپایی میرسد. لذا حالا که آمریکا آن طرف و روبهروی ما است- گو اینکه قبلا عضو پایگاه بسیج شهرری بوده است!- مهمترین کسانی که کنار ما ماندهاند، حکما باید همین اروپاییها باشند. باز یادمان نرفته آقای روحانی یک روز پس از خروج آمریکا از برجام در تماسی تلفنی خطاب به امانوئل مکرون گفت: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد».
کمی بعدتر عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه تصویر روشنتری از این «فرصت محدود» ارائه داد و به تلویزیون دولتی آلمان گفت: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمیکنم گفتوگوها بیش از ۴ هفته زمان ببرد». از آن زمان تاکنون، قریب 5 ماه گذشته است، اروپاییها ولی هنوز بسته نهایی خود را برای کمک به ما در برابر تحریمهای آمریکا ارائه نکردهاند و همانطور که در کنار ما و مقابل آمریکاییها ایستادهاند(!) تنها به تلاطمات ارزی چندماهه اخیر ایران نگاه میکنند. واقعیتی که نشان میدهد این دوستی، دوستی خالهخرسه است. ما اما دستبردار نیستیم و در یک تیم منسجم خواستههای آنها در زمینه FATF را هم به طرفه..العینی تصویب کنیم تا مشتی دیگر بر دهان استکبار زده باشیم!
انصاف نیست اما اگر نگوییم اروپا هم در این میان کلاً بیکار ننشسته و اقدامات مثبتی هم داشته است! مثلا فرانسه به جای آنکه توضیح دهد چرا اردوگاه گروهک تروریستی منافقین شده است، چنانکه رویترز میگوید، خواستار ادای توضیحات ایران درباره حمله چند نفر ناشناس به گردهمایی سالانه این تروریستها در پاریس شده است. بر مبنای گزارش رویترز: «تا زمانی که ایران درباره طرح ادعایی بمبگذاری در گردهمایی منافقین در پاریس اطلاعاتی در اختیار فرانسه نگذارد، این کشور از معرفی سفیر خود در تهران خودداری میکند!»
دولتیها و مجلسیها اما با نادیده گرفتن تمام این واقعیات تلخ، سعی بلیغی در تحمیل خواستههای نامشروع و ضدملی اربابان تروریستها در قالب لوایح استعماری FATF دارند. چرا؟! چون هنوز هم معتقدند راهحل تمام مشکلات کشور، ولو آب خوردن مردم هم از مسیر گوش کردن به حرف غرب میگذرد.
حالا اگر آمریکا نشد، اروپا که هست! ولو اینکه دیروز خودمان گفته باشیم: «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپاییها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است!» تا 1400 کم راهی نمانده است، پیروی از راهبردهایی که شکست آنها واضح است و پیش از این چندین و چند بار تجربه شدهاند، این راه را اما طولانیتر و طاقتسوزتر خواهد کرد. آقای ظریف، آقای روحانی، آقای مجلس، بس کنید و دست از دامن غرب بردارید! قدرمسلم اگر در FATF خیری برای این ملت بود، دشمنان پیشانیسفیدمان اعم از اسرائیل، آمریکا و اروپا اینقدر مشتاق پیوستن ما به آن نبودند. واقعا درک چنین امر واضحی اینقدر دشوار است؟ شما را چه میشود؟!
***************************************