دستیابی به راهبردهای دفاعی مطمئن و کارآمد در عرصه امنیت ملی یکی از مهمترین اهداف جمهوری اسلامی ایران است. در همین راستا، سازمان پدافند غیرعامل کشور در سال ۱۳۸۲ بر اساس فرمان رهبر معظم انقلاب با هدف انجام اقدامات مؤثر در حوزه ایجاد مصونیت در برابر دشمنان و آمادگی لازم دفاعی در برابر دشمن تأسیس شد؛ از این رو پایگاه بصیرت گفتوگویی با سرتیپ پاسدار دکتر غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در زمینه اقدامات انجام شده در این حوزه ترتیب داده است.
بصیرت: مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی ایران در حوزه پدافند غیر عامل چیست؟
در حوزه پدافند غیر عامل سه دوره داشتیم که عبارتند از دوره جنگ، دوره پس از جنگ تا سال 1382 که «سازمان پدافند غیر عامل» تأسیس شد و دوره سوم از سال 1382 تا امروز که حدود 15 سال از آن میگذرد.
در دوران جنگ، ساختاری به منزله «سازمان پدافند غیر عامل» وجود نداشت و اقدامات مورد نیاز برای حفاظت از مردم به صورت اقتضایی صورت میپذیرفت. برای نمونه، میتوان به ساخت پناهگاه، سنگر، استتار زیرساخت، تشکیل بنیاد جنگزدگان و مهاجران برای اسکان و تأمین معاش مردم جنگزده اشاره کرد.
پس از جنگ، کشور درگیر بازسازی خرابههای جنگ شد. متأسفانه، زیرساختهایی که در آن دوران ایجاد یا بازسازی شد با اصول پدافند غیر عامل همخوانی ندارد؛ برای نمونه استقرار پالایشگاه در منطقه صفر مرزی که میتواند مشکلساز باشد. رهبر معظم انقلاب در این خصوص دستور تشکیل سازمانی را دادند که ملاحظات را بررسی و لحاظ کند. در 15 سال گذشته، پدافند غیر عامل در مرحله اول قرار داشت و در بعد نظامی متمرکز شد. زیرساختهای لازم برای یک دفاع همه جانبه را ایجاد کرد، جانمایی و اهمیتسنجی مناطق گوناگون کشور برای پدافند هوایی، برنامه دفاع موشکی و سیلوها، شهرهای زیرزمینی و... در این راستا انجام گرفت. در دفاع موشکی و دفاع ساحلی یا درگیری مرزی، مناطق مورد تهدید شناسایی شد و در مسیر ایمنسازی کشور استحکامات مورد نیاز به وجود آمد. در 15 سال گذشته، 20 برابر دوران جنگ استحکامات دفاعی در کشور ایجاد شد.
بخش قابل توجهی از توان دفاعی و بازدارندگی به واسطه زیرساخت است. به عبارت بهتر، پدافند غیر عامل همراه با دفاع مردممحور و پدافند عامل نوعی جدیدی از بازدارندگی را به نتیجه رساند؛ چنانکه امروز احتمال حمله زمینی دشمن به کشور زیر یک درصد است.
بخش دیگر فعالیت «سازمان پدافند غیر عامل» در حوزه کشوری است. خوشبختانه، در حوزههای گوناگون دستاوردهای بسیار خوبی داشت. در بسیاری از حوزهها توانست تداوم و پایداری خدمات کشور را تثبیت کند. برای نمونه، در حوزه رسانه ملی نزدیک به 90 درصد جغرافیای جمعیتی کشور تحت پوشش سیگنالرسانی موازی از طریق زمین قرار گرفت. زمانی که ارتباط ماهوارهای قطع شود، ارتباط رسانهای تداوم می یابد و اخلالی به وجود نمیآید؛ موضوعی که چندین بار در سال با برگذاری رزمایش امتحان میشود.
اقدام دیگر ایجاد زیرساخت ارتباطی کشور از طریق فیبر نوری است که احتمال قطع ارتباط را به صفر میرساند. به عبارت بهتر، ارتباطات کشور را از حالت «سازماندهی ستارهای» به سازماندهی به هم تنیده تبدیل می کند.
موضوع دیگر آنکه 60 درصد نیروگاههای برق کشور به گاز وابسته هستند. در یک برنامه چند ساله با کمک شرکت توانیر برای همه نیروگاههای برقی گازسوز، ذخایر سوخت مایع ایجاد شد. به این ترتیب، اگر تحت هر شرایطی گاز قطع شود، شبکه برق کشور با مشکل مواجه نخواهد شد و 45 تا 90 روز فعالیت خود را ادامه خواهند داد.
بصیرت: پیش از انقلاب و دوران پهلوی وضعیت پدافند غیر عامل در کشور چگونه بود؟
بر اساس اسناد موجود، در دوران پهلوی سازمانی با عنوان «دفاع غیر نظامی» زیر نظر نخستوزیری وجود داشت که تنها در حد اداره باقی ماند. کار اجرایی انجام نداد؛ بنابراین عملکرد رژیم پهلوی در حد تأسیس یک سازمان است. در زمان جنگ این موضوع به وضوح مشاهده میشد. درباره قوانین این حوزه، یک قانون مصوب 1337 وجود داشت که از ضرورت ایجاد چنین موضوعی سخن گفت. در حوزه دانشی، هیچ دانشی در این زمینه وجود نداشت و تجربه عملی هم تقریباً صفر بود؛ اما امروزه شرایط بسیار متفاوت است.
بصیرت: به نظر شما مهمترین عرصههای تهدیدزا و تهدیدگر برای جمهوری اسلامی کدام است؟
یکی از موضوعاتی که در حوزه تهدیدات اهمیت دارد، تهدید نظامی است. در این زمینه تلاش زیادی شد تا برای کشور مصونیت ایجاد شود. پس از دفاع مقدس، تهدیدات آمریکا و به تازگی عربستان و رژیم صهیونیستی که همپیمانان آمریکا هستند موضوعاتی را مطرح کردند در همین راستا، تلاش زیادی در حوزه دریا و خلیجفارس صورت پذیرفت تا کشور به بازدارندگی قطعی برسد. آمریکا به این نکته رسید که نمیتواند هیچ نوع اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، مگر آنکه خسارتهای هنگفتی را بپذیرد. با توجه به توانایی کشور، گزینه جنگ زمینی به طور کامل از روی میز آمریکاییها کنار گذاشته شد. در حوزه پدافند هوایی و موشکی نیز با ایجاد شهرکهای زیرزمینی و سیلوهای موشکی این حوزه به یک نیرو و ابزار غیر قابل حذف و آسیبناپذیر تبدیل شد که تضمینکننده قدرت دفاعی کشور است.
اما تهدید نظامی تنها تهدید کشور نیست؛ جهان شاهد ایجاد فناوریهای جدید است، در کنار خدمات و تواناییهایی که به وجود میآورد، تهدیداتی را به همراه دارد؛ مانند فناوری سایبری که یکی از تهدیدات مطرح برای کشور است. پیچیدگی این فناوری عرصههای تهدیدزا آن را متنوع میکند. اولین عرصه تهدیدزا در این زمینه، احتمال حمله سایبری به حوزههای مربوط به سایبر است، مانند حوزه دیسپاچینگ برق، زیرساختهای نفت، پتروشیمی، هستهای و... که شاهد حمله ای تحت عنوان استاکسنت در این حوزه در گذشته بودیم.
دومین تهدید در این حوزه ایجاد جنگ مردممحور با استفاده از شبکههای اجتماعی است. توسعه شبکههای اجتماعی و سازماندهی مردمی با کمک نارضایتیهای موجود در عرصه جنگ اقتصادی و کشاندن آن به مرحله آشوب و اقدام علیه امنیت ملی در دستور کار دشمن قرار گرفت.
سومین تهدید مسئله تروریسم است، اکنون کشور ایران جزء امنترین کشورهای منطقه است؛ اما منافقین، عربستان سعودی و آمریکا در فکر آن هستند که امنیت کشور را از بین ببرند.
چهارمین تهدید، تهدیدات حوزه فناوری است. برخی فناوریها ضمن اینکه در کشور از آنها استفاده میشود، فرصت نفوذ و اشراف اطلاعاتی را برای دشمن به وجود میآورد. این فناوریها در حوزههای مالی و اقتصادی شکل گرفت. امروز از آن به جنگ اقتصادی نام میبرند یا به تعبیر آمریکاییها «مسلحسازی شبکه مالی دنیا» به شکل یک تهدید است.
در حوزه شبکههای اجتماعی موضوع تبدیل این شبکهها به یک سلاح مطرح میشود، میتوان از آن به تهدیدات متکی بر تکنولوژی یاد کرد. نوع بهرهبرداری از این فناوریها مسئلهای است که تهدید یا خدمت این تکنولوژیها را تعیین میکند. اگر قوانین و مقررات به درستی تنظیم نشود و فضای سایبر با ولنگاری روبهرو باشد، ممکن است با تهدیدات جدی در این حوزه روبهرو شویم.
بصیرت: قدرت جمهوری اسلامی از بعد پدافند غیر عامل در مقابله با تهدیدات در مقایسه با دیگر کشورها؛ به ویژه کشورهای همسایه چگونه است؟
کشور ما از دو مؤلفه قدرت نظامی و غیر نظامی برخوردار است. در حوزه نظامی استحکامات ساختار، تجهیزات، راهبرد، ارتباط با شبکه فرماندهی، نوع مدیریت و بهکارگیری آنها مؤلفههای جدیدی است که قدرت زیادی برای کشور تولید کرد.
در مؤلفه غیر نظامی میتوان به قدرت نرم اشاره کرد؛ برای نمونه جمعیت وفادار به انقلاب اسلامی چون تحت پوشش یک ایدئولوژی و باور قرار دارند، با عنوان اسلام ناب محمدی در قالب جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
مؤلفه دوم وحدت ملی است. همه اقوام کشور به یک واحد سرزمینی به نام ایران معتقدند؛ ولی در دیگر کشورها این مؤلفه وجود ندارد.
مؤلفه سوم ولایت فقیه است که به منزله یک نیروی فراجناحی رهبری نهادهای نظامی را در اختیار دارد، انسجامدهنده بخشهای نظامی و غیر نظامی است که در حوادث متعدد نقش خود را نشان داد.
مؤلفه چهارم شخص رهبری است. رهبر ی مجتهد، با تدبیر، اندیشمند و سیاستمداری کشور را در وضعیتهای گوناگون از درون و بیرون نگه میدارد. توطئههایی که در چند سال اخیر علیه جمهوری اسلامی رخ داد، هر یک میتوانست حکومت یک کشور را براندازد.
مؤلفه پنجم باور به مکتب تشیع و اسلام ناب محمدی است.
مولفه ی ششم برخورداری کشور از موهبت بسیج دهها میلیونی است.
بصیرت: امروز یکی از اصلیترین حوزههای تهدید دشمن حوزه فضای مجازی است؛ برای مصونسازی کشور در این حوزه چه برنامهای دارید؟ آیا موضوع فیلترینگ میتواند برای رفع تهدیدات مؤثر باشد؟
فضای سایبری یک فناوری توسعهیافته است که با دیگر حوزهها تلفیق شد. مدل اداره جهان و حکمرانی، حکومتها و مؤلفههای قدرت را دگرگون کرد و در حوزه اقتصادی سازوکارها را به طور کل دگرگون و اعتبارات را متفاوت کرد. همچنین شکل پول و ارز تغییر یافت. به عبارت دقیقتر، مؤلفههای قدرت ملی تغییر یافت و این تغییرات میتواند به ضرر یا نفع کشور باشد.
مؤلفههای سایبری دانشپایه و انسانپایه هستند. در فضای سایبر کشورهای ناهمتراز میتوانند اعمال قدرت کنند مشروط بر آنکه از نیروی انسانی خوب استفاده کنند. به معنای دیگر، دانش سایبری شرایط قدرتسازی را به نفع کشورهای کوچکتر و جمعیت کمتر تغییر داد. کشورهای کوچکتر هم با استفاده از دانش سایبری میتوانند مؤلفههای قدرت خود را در سطح کشورهای بزرگ و ابرقدرت قرار دهند.
با این تفاسیر کشورهایی در این حوزه موفق خواهند بود که همگام با پیشرفت این فناوری در سازوکارها و ساختارهای خود تغییر ایجاد کنند. هر کشوری در این زمینه منفعل و مصرفکننده فناوریهای سایبری باشد، مطمئناً تغییرات برای آن تهدیدزا خواهد بود. اسناد عملیاتی آمریکا یکی از مؤلفههای آن زوال حکومتهای سنتی با توسعه فناوریهای سایبری است.
در میان مسئولان کشور باور و فهم لازم برای چگونگی مواجهه با این فناوری به صورت باور واحد وجود ندارد. هر مسئول، نهاد و بخش از منظر خود به منزله یک فرصت کاری به این مسئله نگاه میکند و میخواهد از آن استفاده کند.
اگر به سمت شبکههای اجتماعی برویم، این شبکهها ابتدا یک پیامرسان ساده بودند و تنها برای انتقال متن استفاده میشدند؛ به مرور زمان کارکردهای متعددی را ایجاد کردند تا جایی که به شبکههای چند کارکردی تبدیل شدند.
انتقال پیام در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ایجاد اشتغال در بستر شبکه اجتماعی، نظام بانکی، نظام ارزی جدید، حکومتگریزی و دولتی درون دولتها شکل میدهد. افراد مستقل از دولت کار، سرمایهگذاری، خرید و فروش و جابهجایی سرمایه را انجام میدهند.
برای بسیاری از حوزهها فرصت تلقی میشود؛ البته تا موقعی که با هیچ خلافی مواجه نشود، برای نمونه اگر فردی در جایی مثل بیت کوین سرمایهگذاری میکند، اما از توانایی بازگشت سرمایهاش اطلاع ندارد، راهی برای پیشگیری و برخورد با مجرم بیت کوین وجود ندارد. این موضوع به کاهش قدرت حاکمیت ملی منجر میشود. در نتیجه نظامها و ساختارهای داخلی متزلزل خواهد شد. باید برای این فضا راهبردی تدوین کنیم. فضای سایبر بیمرز و مرجع است؛ وظیفه ما تعریف مرز برای این فضا و تعیین تکلیف مرجعیت آن است. باید در فضای مجازی قلمرو ملی و محدوده سرزمینی سایبری ایجاد کنیم، یعنی اینکه اعمال حاکمیت و پیگیری حقوقی به وجود آوریم. فعالیتهای ما به حوزهای محدود شود که امکان اعمال حاکمیت ملی در آن وجود دارد.
چین یک شبکه اجتماعی به عنوان «وی چت» درست کرد که یک میلیارد و دویست میلیون عضو دارد و 800 نوع خدمات در آن ارائه میدهند. زبان، موتور سرچ، رایانامه و سیستم عامل چینی در آن حاکم است. گوگل، فیسبوک و توئیتر در این کشور فیلتر هستند. مردم اینترنت را با «وی چت» میشناسند. به عبارتی، چین موفق شد در فضای بدون مرز سایبری، مرز ایجاد کند.
افزون بر این، چینیها تقریبا 85 درصد از مفاسد اخلاقی را که در این فضا وجود دارد، حذف کردند. براساس هنجارهای فرهنگی چین محتوا تولید کردند، نکته دیگر اینکه سرعت این فضا از سرعت اینترنت جهانی بالاتر است. بنابراین دولت چین به نسبت هر حادثهای در این فضا پاسخگو است. احقاق حق میکند. مدل چین نشان میدهد، این موضوع شدنی است.
بیقانونی در فضای سایبری را به آزادی تعبیر می کنند و بعد مقابله با آن به فیلترینگ رضاخانی تعبیر میشود، نگاه غیر علمی و غیر منطقی است. کشور میتواند فضای مجازی را ایرانیزه کند. حاکمیت ملی در آن به وجود بیآورد. مفاسد را به حداقل برساند و از همه قابلیتهای آن استفاده شود. این مسئله به مثابه یک الگوی استاندارد، که از نظر علمی و عملی قابل دستیابی و سازمان پدافند غیر عامل به دنبال آن است.
بصیرت: برای مقابله با نسلهای جدید استاکسنت چه تدابیری اندیشیده شد؟
استاکسنت اولین سلاح سایبری که آمریکاییها و رژیم صهیونیستی، حداقل دو سال روی آن کار کردند. استاکسنت قابلیتهای فراوانی دارد؛ قابلیت نفوذ به شبکههای داخلی و عبور از fair wall و عبور از ضد بدافزارها، قابلیت مخفی شدن، فرمانپذیری از بیرون، جستوجو، ارسال اطلاعات و توانایی مکانسنجی را دارد. در زمان حمله ما غافلگیر شدیم. اطلاعات چندانی در این باره نداشتیم، اما به سرعت تغییر وضعیت دادیم. ضمن اعلام هوشیاری، تدابیر پدافند سایبری را پیادهسازی شد. به طوری که تلفات و ضایعات را به حداقل رساندیم.
هدف آمریکاییها از بین بردن تمام تأسیسات هستهای ما بود. تعدادی از سانتریفیوژهای کلاس A را آسیب بزنند، با توجه به آنکه تولید آن در داخل بود، سریع جایگزین کردیم. در حالی که فرمانده وقت سایبری آمریکا به آقای اوباما قول داد کل صنعت هستهای ایران مختل و از بین میرود. اوباما به اعتبار این سخن به طور رسمی مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت. اسم رمز آن را «بازی المپیک» انتخاب کرد، اما به هدف خود نرسیدند و در مقابل ایران پاسخهایی داد. آمریکاییها مدعی شدند 20 برابر خسارت وارده به ایران، خسارت متحمل شدند. آمریکا وابستگی بسیار زیادی به فضای سایبری دارد تعبیر وضعیت آسیب پذیری سایبری آمریکا مثل یک ساختمان با صدها پنجره شیشهای است. بعد از حمله استاکس نت اقدامات ویژهای برای رفع این نوع تهدیدات انجام گرفت و آمریکاییها دیگر نتوانستند حمله سایبری انجام دهند.
بصیرت: آیندهنگری شما درباره فضای سایبری در کشور با توجه به تلاش آمریکاییها برای ایجاد اینترنت ماهوارهای برای منطقه غرب آسیا چیست؟
بررسیهایی در حوزه امکانسنجی درباره این موضوع انجام شد. به علت آنکه برای کشور آمریکا و دشمنان توجیه اقتصادی ندارد، وارد مرحله عملیاتی نشد. اما اگر چنین اتفاقی بیفتد تهدیدهایی را در پی خواهد داشت. در حوزه تهدید، اولین و ابتداییترین آن از بین رفتن بنگاههایی است که خدمات اینترنتی ارائه میدهند. با فعالیت اینترنت رایگان ماهوارهای، این شرکتها تعطیل میشوند و موجب بیکاری عده زیادی از افراد خواهد شد. مهمتر اینکه دست دشمنان برای انجام توطئههای جامعه محور باز میشود. تا به امروز توسعه جدی پیدا نکرده است و سازمان پدافند غیر عامل هم طرح هایی برای مقابله با آن آماده کرده است.
بصیرت: برنامه شما برای سازماندهی شبکههای اجتماعی چیست؟ آیا وضعیت کنونی مطلوب شما است؟
خیر، وضعیت کنونی به هیچ وجه مطلوب نیست و برای کشور مخاطرهآمیز است. نظام ما مردمپایه و مبتنی بر رأی مردم است. تمام شئون اصلی کشور مبتنی بر انتخابات است. انتخابات ما معدل عمومی نظر مردم و افکار عمومی است. هر گروهی که افکار عمومی به آن اقبال نشان دهد، به قدرت میرسد و اجرای امور کشور را در اختیار میگیرد. بنابراین ما آزادترین و واقعیترین انتخابات را در جهان داریم.
این موضوع ما را به افکار عمومی وابسته میکند. افکار عمومی مهمترین سرمایه برای پیشرفت و نحوه اداره کشور است. در کشور همه امور به تصمیم عمومی مردم وابسته است؛ لذا حفاظت از افکار عمومی بسیار مهم است. نباید اجازه دهیم دشمن ابزارهای هدایت افکار عمومی را در دست داشته باشد. متأسفانه نزدیک به چهل میلیون ایرانی در پیامرسان «تلگرام» عضو هستند یعنی 100 درصد جمعیت فعال کشور را در اختیار شبکهای قرار دارد که خصومت و همراهی آن با دشمنان ملت ایران قطعی است.
در اتفاقات دی ماه 96، حملات تروریستی اهواز و... نقش تلگرام به وضوح قابل مشاهده بود. مشخص بود سازمانهای جاسوسی پشت این شبکه قرار دارند. تلگرام بخشی از تهدید مردم محور آمریکا علیه ایران است. اینکه دو پوسته به نام «طلاگرام» و «هاتگرام» به آن وصل شود و یک کنترل حداقلی به وجود آید، به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست؛ بلکه آنها در حد یک دوره گذار مفید خواهند بود.
«شرکت ملی زیر ساخت» زیر نظر وزارت ارتباطات موظف است زیرساختهای لازم ارتباطی در بخش بیسیم(سیمکارت همراه) و باسیم (تلفن ثابت) را فراهم کند، دولت نمیتواند از این موضوع شانه خالی کند و باید زیرساختها را به وجود آورد. متأسفانه این عزم تاکنون به طور مطلوب وجود نداشت.
بصیرت: حوزه بیوتروریسم که در سالهای اخیر مطرح شده است، تا چه حد جدی است؟ و برای جلوگیری از آن چه اقداماتی صورت گرفته است؟
این سؤال دو وجه دارد؛ یک، تروریسم و دو، بیولوژیک. وجه تروریسم آن را باید وزارت اطلاعات پاسخگو باشد و موضوع را دنبال کند، اما در وجه بیولوژیک چون مسئله پدافند زیستی است در حوزه فعالیت ماست. ما این مسئله را دنبال و از آن پیشگیری میکنیم، سه عامل که تروریستها از آنها برای رسیدن به اهداف خود سود میجویند عبارت است از؛ سموم یا تروریسم شیمیایی که شاهد استفاده مکرر صهیونیستها و تکفیریها در سوریه علیه مسئولان این کشور بودیم.
دوم موضوع بیو است؛ یعنی استفاده از موجودات زنده مانند میکروب و ویروس که میتواند به انسان آسیب بزنند مانند اتفاقی که برای آقای «یاسر عرفات» افتاد، کلاهی آلوده به پلوتونیوم به او هدیه شد و با استفاده از آن به سرطان مغز و استخوان مبتلا شد. موضوع سوم، عوامل بیولوژیک نوپدید هستند، که کیت آزمایشگاهی ندارد، شناخته شده نیستند و نمیتوان درباره آن اظهارنظر قطعی کرد.
یکی دیگر از راههای ترور، ترور از طریق شناسایی ژنتیک است. از برنامههای سازمانهای جاسوسی جمعآوری ژنتیک مردم و سیاستمداران است. بر همین اساس برخی از سران کشورها وقتی به کشورهای دیگر مسافرت میکنند، هیچ خروجی از بدنشان را در کشور باقی نمیگذارند؛ زیرا دستگاه اطلاعاتی با استفاده خروجیها به نقشه ژنتیک افراد دست پیدا می کنند و می توانند به آنها آسیب بزنند.
بصیرت: درباره تهدیدات اقتصادی پدافند غیرعامل چه تدابیری را در دستور کار خود قرار داده است؟
جنگ اقتصادی موضوع پنهانی نیست. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که در یک جنگ تمامعیار اقتصادی هستیم، کشور باید در برابر نقشه جنگ اقتصادی، نقشه دفاع اقتصادی داشته باشید. جنگ اقتصادی یک حوزه پاییندستی دارد که سفره و معیشت مردم است. کشور در نقشه دفاعی باید از معیشت و سفره مردم دفاع کند. بخش دوم در سطح ساختارهای حاکمیتی اقتصاد کلان را تنظیم میکند، در این زمینه باید نقشههای جامعی تدوین شود.
موضوع سوم عملکرد دولت است. در عملکرد دولت نقشه جامع دفاع اقتصادی برای حوزههای مختلف وجود ندارد. در جنگ اقتصادی، مردم هدف و محور هستند و ایجاد درگیری میان مردم و نظام بر سر مسائل اقتصادی هدف دشمن است. دولت باید با تدبیر و نقشه مدون رفتار خود را تنظیم و نقش مردم را تبیین کند؛ با نبود یک نقشه جامع دچار ناکارآمدی جدی میشود.
در اقتصاد کلان باید شر دلار را سر کشور برداشت. دلار برندهترین سلاح اقتصادی آمریکا علیه کشور است. اما سیاستهای دولت این جهتگیری را نشان نمیدهد. دلار، در حال حکمرانی است. اگر با کشورهای چین، روسیه، هند، کره جنوبی و چند کشور همسایه با ریال معامله کنیم، ۷۰ درصد از مشکلات ارزی کشور حل میشود، اما این عمل صورت نگرفت.
در حوزه تولید ملی متأسفانه عدم تعادل بین حوزه واردات و صادرات وجود دارد. واردات ما تولید ملی را قتل عام میکند.
چرا دولت دیگران فیلترینگ را به دوره رضاخانی تشبیه میکند، اما در توزیع کالاهای اساسی به روش دوران پیش از رضاخان اقدام میکند. درست کردن صف چند کیلومتری برای تقسیم و توزیع گوشت به دوران پیش از رضاخان برمیگردد، در حالی که میتوان با استفاده از شبکه فضای مجازی و کارت هوشمند این صف را شکست و ملت را برای دو کیلو گوشت تحقیر نکرد.
گفتگو: از فرهاد کوچکزاده