حماسه و جهاد >>  حماسه وجهاد >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۶۲۳۱۳

الزام تسلط نظامی بر دریاها/ اقتدار در خلیج‌فارس پشتوانه حضور جهانی

تسلط نظامی بر دریا هم می‌تواند قدرت‌آفرین باشد و هم امنیت اقتصادی یک کشور را تضمین کند. باید در نظر داشته باشیم که یمن چطور توانسته است دنیا را از طریق دریا تحت تاثیر قرار دهد و شرایط را بر کشورهای متخاصم و سلطه‌گر سخت کند
پایگاه بصیرت / گروه حماسه و جهاد

موقعیت ایران در سطح جهان به گونه‌ای است که بخشی از مثلث طلایی تجارت محسوب می‌شود. بخشی از مثلث طلایی تجارت، خلیج‌فارس و تنگه هرمز است، بخش دیگر آن تنگه مالاکاست که حجم زیادی از کشتی‌های تجاری از آن عبور می‌کنند و بخش سوم مثلث معطوف به دریای سرخ و عبور کشتی‌ها از باب‌المندب می‌شود. خلیج‌فارس به عنوان هارتلند دنیا، عبور نزدیک به 40 درصد اقتصاد دنیا را باید تضمین کند. از سوی دیگر منابع انرژی‌ای که در خلیج‌فارس قرار دارد بر اهمیت این نقطه افزوده است.

ناو شهید مهدوی، پنجمین ناوگروه سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی از نیروی دریایی سپاه در قالب ماموریتی چندروزه، از مدار صفر درجه و خط استوا عبور کرد و وارد نیمکره جنوبی شد. ماموریت نام شهید مهدوی 39 روز طول کشید و اواخر اردیبهشت سال جاری به بندر عباس بازگشت. برای نخستین‌بار است که یک ناو ایرانی چنین ماموریتی را انجام می‌دهد و از خط استوا می‌گذرد، بویژه آنکه پیش‌تر در تقسیم‌بندی وظایف نیروی دریایی ارتش و سپاه، عنوان می‌شد حیطه حضور سپاه از تنگه هرمز تا خلیج‌فارس را شامل می‌شود و ارتش به پهنه اقیانوس‌ها ورود می‌کند اما اکنون شاهدیم یکی از ناوهای نیروی دریایی سپاه، صدها کیلومتر را طی کرده و به عمق آب‌های بین‌المللی ورود می‌کند.
* توجه به لایه دفاعی دریایی
تاکنون محوریت دفاعی ایران به صورت زمین‌محور بود و ایران دفاعی دریامحور نداشته است. کشورهایی مانند آمریکا نیروی نظامی‌شان دریامحور است. پایه نیروی نظامی انگلیس نیز دریامحور است اما در کشور ما تا چند دهه پیش چندان به این لایه‌ دفاعی نگاه نمی‌شد. فرماندهان ما نیز اغلب نگاه زمین‌محور داشتند و به سمت دریامحور بودن حرکت نمی‌کردند اما این نگاه چند سال است در حال تغییر است. در همین راستا حالا گام‌هایی برداشته شده است تا محوریت دفاعی از زمین به دریا انتقال یابد، چرا که اهمیت بعد اقتصادی دریا بیش از پیش درک شده است.
اهمیت حضور در دریا از آن دست موضوعاتی است که همه ما اغلب درباره آن شنیده‌ایم. تاکید قرآن کریم نیز بر این موضوع در جهت اهمیت دریا و قدرت آن است. با آنکه کشور ما دارای سواحلی گسترده است اما مساله توسعه دریایی ما مغفول مانده است. درک اهمیت دریا اگرچه مساله‌ای بدیهی است اما در کشور ما تا همین چند دهه پیش چندان مهم تلقی نمی‌شد. مهم‌ترین رهاورد دریا برای یک کشور نیز توسعه اقتصادی است، چرا که اگر شما به دریا دسترسی داشته باشید، به نوعی به همه کشورهای دیگر نیز دسترسی دارید. طول سواحل ایران در خلیج‌فارس، با احتساب جزایر حدود ۱۸۰۰ کیلومتر است. برخی کشورها از این ظرفیت برخوردار نیستند؛ برای نمونه همسایه ایران، کشور افغانستان دسترسی به دریا ندارد و این موضوع برای این کشور چالش‌آفرین است. حتی روسیه نیز با آنکه به دریا دسترسی دارد اما دسترسی به دریای گرم ندارد. ماجرای ارتباط با دریا اما صرفا به سواحل خلاصه نمی‌شود، چرا که دریا زمانی مهم است که بتوان بهره‌برداری اقتصادی از آن کرد. حضور دریایی رویای شاهان ایرانی بوده است. تنها در دوره باستان ما دسترسی محدودی به دریا داشتیم و بعد از آن نوعی فاصله با دریا آغاز می‌شود و تا پیش از انقلاب اسلامی این شرایط ادامه می‌یابد. 

موقعیت ایران در سطح جهان به گونه‌ای است که بخشی از مثلث طلایی تجارت محسوب می‌شود. بخشی از مثلث طلایی تجارت، خلیج‌فارس و تنگه هرمز است، بخش دیگر آن تنگه مالاکاست که حجم زیادی از کشتی‌های تجاری از آن عبور می‌کنند و بخش سوم مثلث معطوف به دریای سرخ و عبور کشتی‌ها از باب‌المندب می‌شود. خلیج‌فارس به عنوان هارتلند دنیا، عبور نزدیک به 40 درصد اقتصاد دنیا را باید تضمین کند. از سوی دیگر منابع انرژی‌ای که در خلیج‌فارس قرار دارد بر اهمیت این نقطه افزوده است. همچنین شاهد بودیم رهبر معظم انقلاب سیاست‌های کلی توسعه دریامحور را سال 1402 ابلاغ کردند. در بخشی از متن سیاست‌های کلی توسعه دریامحور آمده است: «دریاها بویژه دریاهای آزاد و اقیانوس‌ها از مواهب الهی و ذخایر و منابع سرشاری برای زمینه‌سازی رشد علم و فناوری، افزایش کار و ثروت، تأمین نیازهای حیاتی و تولید اقتدار و بستر مناسبی برای تمدن‌سازی هستند». پس از ابلاغ فرمان 9 ماده‌ای رهبر انقلاب که در آن سیاست‌های کلی توسعه دریامحور را مطرح کردند، حرکت به سمت توسعه دریایی آغاز شده است، هرچند هنوز شتابان نیست. البته نمی‌توان نادیده گرفت که پیشرفت در دریا امری است که تکلف‌های بسیاری دارد. با آنکه رژیم بعث عراق در دوران دفاع‌مقدس بخش کمی ساحل در اختیار داشت، بسیار به دنبال آن بود بتواند بر خلیج‌فارس تسلط یابد تا بتواند به قدرت بلامنازع خلیج‌فارس تبدیل شود. حتی در همان سال‌های دهه 60 شمسی، آمریکا در مسیر تسلط بر خلیج‌فارس حرکت کرد. 
«آلفرد ماهان» که در کتاب خود چگونگی پیروزی انگلستان بر رقیبان خود را تشریح می‌کند، معتقد است «تسخیر و دفاع از مستعمرات یک امپراتوری به توان کنترل دریا بستگی دارد». امروز کشورهایی بر دریا تسلط یافته‌اند که به عنوان ابرقدرت شناخته می‌شوند، ادامه حرکت آنها در دریاها هم مبتنی بر همین قدرت است. اگر چه شعارهایی درباره مبارزه با دزدی دریایی، تامین امنیت دریا و کنترل مهاجرت داده می‌شود (عنوایی زیبا که مردم بدان علاقه‌مند باشند) اما پشت پرده عمده این حضور نظامی، مساله اقتصاد است. بخش مهم دیگر موضوع نیز کنترل انرژی است تا همان‌گونه که می‌خواهند این انرژی توزیع شود. لذا اگر در حوزه اقتصاد شما دریامحور نبوده و دارای ناوگان قوی نباشید، همچنین اگر دیپلماسی قوی دریایی نداشته و امنیت دریایی نداشته باشید، نمی‌توانید به سمت دریامحوری حرکت کنید. برای نمونه یک کانتینر برای آنکه از چین به ایران برسد 14 روز زمان لازم دارد و هر کانتینر 4500 دلار کرایه می‌خورد. از سوی دیگر هر شناور می‌تواند چند هزار کانتینر حمل کند. برای نمونه کشتی کانتینربر «ام‌اس‌سی‌آریز» (MSC Aries) که توسط سپاه توقیف شد، از همین دست شناور‌ها بود. .

تسلط نظامی بر دریاها
تسلط نظامی بر دریا هم می‌تواند قدرت‌آفرین باشد و هم امنیت اقتصادی یک کشور را تضمین کند. باید در نظر داشته باشیم که یمن چطور توانسته است دنیا را از طریق دریا تحت تاثیر قرار دهد و شرایط را بر کشورهای متخاصم و سلطه‌گر سخت کند. حتی در عملیات «وعده صادق» ایران علیه پایگاه‌های نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نیز بخشی از فعالیت پدافندی آمریکا و کشورهای اروپایی در حمایت از رژیم صهیونیستی از طریق دریای سرخ و دریای مدیترانه انجام شد. حتی آمریکا در فاصله‌ 2000 مایلی ایران یعنی جزیره دیه‌گو گارسیا در مجمع الجزایر چاگوس مستقر می‌شود تا بتواند بر ایران اعمال فشار کند. سرنوشت این جزیره نیز جالب است؛ سال ۱۹۷۳ بریتانیا همه مردم این جزیره را بیرون کرد تا آمریکا بتواند در آن پایگاه نظامی بسازد.
می‌دانیم که در حال حاضر بخشی از حرکت تامین امنیت در دوردست‌ها توسط نیروهای دریایی سپاه و ارتش آغاز شده است، حرکتی که در مسیر تکامل اقتصاد دریامحور در حال انجام است. تحلیل رفتار نظامی جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد در این مسیر، نقاطی طراحی شده است که ایران باید بدان دست یابد. ساخت ناو شهید مهدوی نیز که اسفند ۱۴۰۱ به نیروی دریایی ملحق شد، در این نقشه راه قابل تحلیل است. آن زمان کمتر کسی از اهداف ساخت این ناو مطلع بود، چرا که سپاه اعلام کرده بود در خلیج‌فارس حضور دارد و این حضور مقابله با روش‌های لجستیکی مرسوم و معمول نیست.

باخبریم که این روزها آمریکا به همراه متحدانش در کشورهای خلیج‌فارس بیش از 40 و کمتر از 50 شناور مستقر کرده‌ است. این روند هرچند رو به کاهش است اما حضوری نسبتا پررنگ محسوب می‌شود. در همین زمان هم شاهد تحریم‌های نفتی هستیم و آمریکا قصد دارد شیوه کنترل انرژی را در دست داشته باشد، لذا ایران باید به سمت تغییر موازنه حرکت می‌کرد. رونمایی از ناوهای مختلف و اخباری که این روزها از ساخت ناوهای جدید در رسانه‌ها منتشر می‌شود، گویای تغییر راهبرد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.

اما ناو شهید مهدوی کدام بخش از پازل تغییرات راهبردی ایران را قرار است تکمیل کند؟
1- تأمین امنیت خطوط کشتیرانی
حرکت نیروی دریایی سپاه نشان‌دهنده اهمیت حضور در دریاها به منظور تامین امنیت خطوط کشتیرانی است. سال 1384 نخستین کشتی ایرانی مورد دزدی دریایی قرار گرفت و دزدان دریایی بر کشتی ما مسلط شدند. این اقدام در حالی انجام شد که ما حضور مستقیمی در دریا نداشتیم. این اقدام نشان داد نیاز است حداقل به منظور تامین امنیت در دریاها حضور داشته باشیم. حال بخشی از حرکت ناو شهید مهدوی در تامین امنیت دریایی در همین مسیر تعریف می‌شود. البته این حرکت پیش از این توسط نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شده بود و به نظر می‌رسد سپاه در حال تقویت و تکمیل مسیر تامین امنیت است.

2- گسترش انقلاب اسلامی به دیگر کشورها
سال 1389 شاهد ایجاد موج بیداری اسلامی در منطقه بودیم؛ بیداری اسلامی نشان داد محوریت انقلاب اسلامی از خلیج‌فارس فراتر رفته و گسترش یافته است، لذا ما باید به کشورهای دیگر نیز دسترسی سریع و امن داشته باشیم. انقلاب اسلامی موجودی پویاست که امروز حتی به بخش‌هایی از آمریکای جنوبی رسیده است. همچنین ایران متحدانی دارد که در شرایط بحران نیاز است تجهیزات و امکانات خود را به دست آنها برساند. این مهم از طریق دریا به صورت جدی‌تری قابل تحقق است. برای نمونه سال‌ 1394 جنگ یمن آغاز شد، لذا برای تثبیت موقعیت، لازم بود ایران رابطه خود را از طریق دریا تنظیم کند.

3- اگر ما نباشیم دیگران هستند!
تا پیش از سال 1386 آمایش دریایی خلیج‌فارس، دریای عمان و دریای شمال به صورت مشترک توسط ارتش و سپاه صورت می‌گرفت. سال 1386 این الگو تغییر کرد و از آن پس آمایش خلیج‌فارس توسط سپاه و آمایش دریای عمان و دریای شمال توسط ارتش انجام شد. سال 1387 در دیدار فرماندهان بلندپایه نیروی دریایی ارتش با رهبر معظم انقلاب، ایشان از یک خط راهبردی جدید سخن گفتند؛ راهبردی که بخشی از آن موجب توسعه سواحل مکران شد. اما مهم‌تر آنکه رهبر انقلاب به نوعی یک فرمان مستقیم به نیروی دریایی دادند که حضور همه‌جانبه در همه نقاط داشته باشد. نیروی دریایی ارتش از همان زمان دست به کار شد و ناوگروهای آن از سال 1388 برای تامین امنیت به زیر مدار 22 درجه فرستاده شدند و عمدتا در خلیج عدن یعنی نقطه‌ای که سال 1384 دزدی کشتی ایرانی رخ داده بود، مستقر شدند. سال 1390 در دیدار پرسنل و فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران با رهبر انقلاب در بندرعباس، ایشان مجددا راهبرد حضور همه‌جانبه در همه نقاط را خطاب به سپاه تاکید کردند. این فرمانی بود که نیروی دریایی سپاه و ارتش را به آب‌های دوردست فرستاد تا اجرای ماموریت کنند.
لذا اگر ما نباشیم حتما کشورهایی حضور خواهند یافت که به دنبال ایجاد تک‌قطبی قدرت هستند. برای شکستن این تک‌قطبی اهمیت حضور ما در دریا مسجل شد و دانستیم باید حضور مستحکمی در دریا داشته باشیم.
4- اقتدار در خلیج‌فارس پشتوانه حضور جهانی
خلیج فارس مرزهای ساحلی 8 کشور را تشکیل می‌دهد که بیشترین سهم ساحلی برای ایران است. امروز قدرت بلامنازع در خلیج‌فارس در دست ایران قرار دارد، اقتداری که حتی فرمانده ناو سنت آمریکا نیز بدان اعتراف کرده و گفته است قدرت در خلیج‌فارس در دستان ایران است و ایران قدرت کامل را دارد. خلیج‌فارس یعنی نقطه‌ای که اکثر کشورهای جهان باید از آن عبور کنند، لذا اقتداری که در حال حاضر نیروی دریایی سپاه کسب کرده، پشتوانه‌ای شده است که اگر ما در نقاط دیگر جهان حضور یافتیم کسی نتواند ما را تهدید کند، چرا که می‌دانند ناوگان این کشورها بالاخره در خلیج‌فارس حاضر می‌شوند، از این رو اقتدار در خلیج‌فارس پشتوانه‌ای شد که دیگر کشورها نتوانند ایران را تهدید کنند. اکنون این اقتدار پشتوانه حرکت به سمت مسائل دیگر شده است.
* اجرای دفاع نامتقارن از دوردست
چرا سپاه ناو شهید مهدوی را در این فرم ساخت؟ این شاید مهم‌ترین سوالی باشد که باید به آن پرداخت. تا این لحظه به دلایل ساخت ناو شهید مهدوی و اینکه چرا باید به سمت دریاهای دوردست حرکت کرد، پرداختیم. در ادامه باید به این مساله بپردازیم که آیا سپاه نمی‌توانسته همانند ناوهای کلاسیک فوق‌سنگین در جهان به طراحی ناو بپردازد؟
در سال‌های اخیر ما شاهد ایجاد نوعی نظم دریایی توسط سپاه در خلیج‌فارس هستیم که شبیه شیوه‌های مرسوم سپاه نیست. رزم نزدیک و نامتقارن سپاه در خلیج‌فارس، انبوهی از قایق‌های تندرو پیشرفته را در برابر دشمن قرار می‌دهد اما بررسی مشخصات و امکانات به‌کاررفته در ناو شهید مهدوی و اقیانوس‌پیماهای کلاس شهید سلیمانی نشان می‌دهد «نظم نیروی دریایی سپاه» تغییر نکرده است بلکه جغرافیای آن تغییر کرده است، از این رو سپاه به دنبال طراحی و ساخت ناوهایی است که بتواند با تغییر جغرافیا، ابزار و منابع و الزامات انتقال رزم «نزدیک نامتقارن را به دوردست» فراهم کند. از این رو ناو شهید مهدوی را می‌توانیم نخستین ناوی بدانیم که بستر انتقال رزم نزدیک به دوربرد را فراهم کرده است. لذا مشهود است که سپاه به دنبال آن نیست که بخواهد به سمت جنگ کلاسیک پیش رود. حرکت بدین سمت نیز آغاز شده و ناو شهید رودکی و ناو شهید مهدوی از همین جهت ساخته شده است. 

اما در حرکت بدین مسیر، سپاه باید به چه مسائلی توجه می‌کرد؟ یعنی ناو شهید سلیمانی باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد که بتواند «رزم نزدیک در دوردست» را فراهم کند. در حال حاضر ۲ بحث درباره ناوهای نظامی وجود دارد. نخست آنکه بتوانند در دریا بمانند که به آن «دریامانی» می‌گویند و سپس بحث «دریاپیمایی» یا «دریانوردی» است. نخستین لازمه دریامانی این است که شناورهای بزرگ با تناژ 3 هزار تن در اختیار داشته باشید تا بتوانند در دریا بمانند و برای دریاپیمایی، شناورهای کلاس شهید سلیمانی را در اختیار داشته باشید. 
طی روزهای گذشته رسانه‌ها تصاویری هوایی منتشر کردند که نشان می‌دهد ایران در حال ساخت ناو نظامی جدید است. موسسه دریانوردی آمریکا (USNI) با انتشار یک تصویر ماهواره‌ای ادعا کرد ایران در حال ساخت یک ناو پهپادبر است، لذا این را نیز می‌دانیم که ایران به سمت ساخت پایگاه شناوری - پهپادی حرکت کرده است. اما ناو شهید مهدوی‌ دارای چه مشخصاتی است که به ماموریت مدار صفر درجه فرستاده شده است؟

نخستین مرحله ارتباط با دریا این است که کشتی یا ناو بتواند با تهدید اقلیمی مقابله کند. در واقع شناور باید با عامل‌هایی در دریا و اثری که دریا بر آن کشتی می‌گذارد، مقابله کند. لذا شناور باید یکسری ویژگی‌های طراحی مهندسی داشته باشد تا در دریا بماند و مشکل ایمنی برای آن به وجود نیاید لذا مرحله نخست این است که ایمنی لازم را برای ماندن در دریا داشته باشد. موضوع دوم مبارزه با عامل بیرونی است. اینکه ناو باید بتواند با دشمن و تهدید مبارزه کند. در این مسیر نیز ۲ تهدید مقابل ناو است. یکی تهدید شناور نظامی توسط تیم‌های تروریستی و امنیتی است. اگر پشتوانه این حمله گروه‌های دارای هویت باشند که حمله تروریستی قلمداد می‌شود و اگر بدون پشتوانه باشند، دزدی دریایی محسوب می‌شود. مساله دوم تهدیدات نظامی‌ای است که ممکن است علیه کشتی نظامی به وجود آید. اغلب در زمان صلح یا زمان درگیری یا زمان بحران این تهدید را شاهد نیستیم. آنجا که باید نسبت به این تهدید آمادگی داشته باشیم، زمان جنگ است. یعنی در زمان جنگ این تهدیدها را شاهد هستیم. در تهدید اقلیمی سازه باید قابلیت ایستادگی داشته باشد. در برابر تهدیدات تروریستی - امنیتی باید شناور تجهیزات دفاع نزدیک داشته باشد. مولفه‌های رزمناو شهید مهدوی، شناورهای سبک، سامانه جنگ الکترونیک، سامانه‌های ارتباطی، تیم واکنش سریع، سامانه‌های پهپادی و مقابله با ریزپرنده‌ها، سامانه‌های بالگردی و سامانه‌های دفاع زیر آبی است. در واقع ما با یک نیروی دریایی کامل در مقیاس کوچک مواجه هستیم. به همین دلیل می‌توانیم نام آن را پایگاه متحرک دریایی شهید مهدوی بگذاریم. 

چرا ناو شهید مهدوی به مدار صفر درجه رفت؟
برای اینکه یک ناو بتواند در تمام دنیا حاضر شود، بایسته‌هایی وجود دارد. یکی از این بایسته‌ها توانایی ناو برای عبور از چند نقطه است. مدار صفر درجه و خط استوا دارای ویژگی‌های ابعادی است که وقتی ناو شهید مهدوی از آن عبور کرد، به مثابه یک گواهینامه افتخار است. لذا نخست عبور از این خط یک نوع نمایش برای ناوی است که از این پس هم می‌تواند در تمام کره زمین دریانوردی صلح‌آمیز داشته باشد. مسافتی که ناو شهید مهدوی طی کرده به این گونه بوده است که بیش از 2500 مایل از چابهار تا مدار صفر درجه رفته و همین میزان را برگشته است. زمانی که یک ناو می‌تواند بیش از 5 هزار مایل حرکت کند حتما می‌تواند مسافت‌های 12 و 18 هزار مایلی را هم برود.

پس نخست حضور در مدار صفر درجه پیامی است به کشورهایی که نیروی دریایی سپاه را تحریم کردند تا به آنها گفته شود سپاه در شرایط تحریم نیز می‌تواند به پیشرفت دست یابد. سپس دریانوردی ناو شهید مهدوی حامل پیام دوستی برای 32 کشوری بود که در شمال اقیانوس هند واقع شده‌اند.

حضور ما و پیام خاص به آمریکا
اما به جز ۲ پیام عبور از تحریم و پیام صلح به کشورهای دوست، حضور ناو شهید مهدوی پیامی هم به آمریکا داشت. سپاه ۲ سال است حرکت به این سمت را آغاز کرده و اکنون با ناو شهید مهدوی، در مرحله نخست نزدیک به 900 مایل حرکت کرده تا به انتهای کشور هند رسیده است، بعد به سریلانکا و سپس به مجمع الجزایر مالدیو رفت و بعد نزدیک مدار استوا شد. ناو شهید مهدوی تا جایی پیش می‌رود که برد موشک‌های آن به جزیره دیه‌گو گارسیا می‌رسد. یعنی ناو شهید مهدوی تا جایی پیش می‌رود که 600 مایل تا این جزیره فاصله دارد. یعنی برد عملیاتی ناو شهید مهدوی به جزیره دیه‌گو گارسیا می‌رسد.

بعد از ترور شهید فخری‌زاده بود که هواپیمای‌های B52 آمریکا از بیم انتقام ایران به پرواز درآمدند و نوعی نمایش را در منطقه داشتند. انطباق برد موشک بالستیک ناو شهید مهدوی تا این جزیره نوعی پیام آشکار بود که کشور‌های استکباری بدانند سرعت پیشرفت ما گسترش داشته است، همچنین آمریکا بداند که ما دشمن خود را فراموش نمی‌کنیم. در همین حال این ناو به کشور استرالیا و قاره اقیانوسیه نیز نزدیک شده که پیامی نیز برای این کشور به همراه داشته است. در نهایت اینکه می‌دانیم ناو شهید مهدوی طرح کوتاه‌مدت سپاه است؛ تنها چند سال پس از آنکه فرمان تشکیل نیروی دریایی متحرک صادر می‌شود ناو شهید مهدوی ساخته و عملیاتی می‌شود. لذا دستوری که صادر شد در کوتاه‌مدت به ناو شهید مهدوی ختم شد و ما می‌دانیم این شروع یک راهبرد است که به طرح‌های بلندمدت ختم خواهد شد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات