یادداشت: برای تحلیل برخی مواضع و رویکردها در سیاست داخلی، باید به بیرون مرزها نگاهی داشت! این نگاه نه توهم توطئه، بلکه واقعیتی است که هم در فتنه سال 88، غائله سال 78 و... آن را تجربه کردیم و هم خود سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی به صراحت از وجود یک شبکه همکار در داخل کشور و ضرورت تقویت آن سخن میگویند! در تازهترین این تصریحها و تأکیدها، بنیاد «کارنگی» با اشاره به دورنمای برنامههای ترامپ برای مقابله با کشورمان مینویسد: «تغییر حاکمیت ناشی از یک عامل بیرونی در ایران، یک توهم است. آمریکا با یک نظام مشروع در نظر میلیونها ایرانی مواجه است که توانسته به مدت چهار دهه جایگاه خود را حفظ کند. تصور اینکه واشنگتن بتواند تغییر حاکمیت در ایران را رقم بزند، خارقالعاده است. اگر قرار است این تغییر صورت پذیرد، این اتفاق باید در درجه اول داخل ایران هدایت شود؛ دولت ترامپ میتواند فشار شدیدی را بر ایران اعمال کند؛ اما نمیتواند ناآرامیهای داخلی عظیمی را به وجود آورد که باعث فروپاشی نظام یا تغییر اساسی در سیاستهای منطقهای آن شود.»
جملاتی که نشان میدهد خطر حقیقی در مصاف میان انقلاب اسلامی و استکبار جهانی در این سالها مسئله «نفوذ» است، که رهبر معظم انقلاب با دوراندیشی، مدتهاست بر آن تأکید ویژه میکنند! در این تقابل افزون بر اهمیت مراقبتهای امنیتی و اطلاعاتی، یکی از وجوه و ابزارهای مهم برای ظفر، مسئله رسانه خواهد بود! بیراه نیست اگر رسانهها و به معنای دقیقتر فضای مجازی را میدان اصلی این تقابل بدانیم! چرا که رسانهها به منزله ابزارهای قدرتمند شکلدهی و هدایت افکار عمومی میتوانند در شکلدهی شبکه همکار یا فروپاشی آن بسیار مؤثر باشند! در این میان، این سؤال مطرح میشود که آیا فضای رسانهای و نحوه مدیریت فضای مجازی در کشور برای چنین تقابل و شرایطی مناسب است؟