همین چند روز پیش بود که دکتر روحانی در روز کارگر و در جمع کارگران اعلام کرد که «کارگران ما نخواهند گذاشت امریکا بر ما پیروز شود، ما امریکا را به حول و قوه الهی به زانو در خواهیم آورد...»
این گفته های رئیس جمهور پاسخی شفاهی بود به اقدامات دولت امریکا طی ماه های گذشته که با خروج از برجام مجدداً تحریم های اقتصادی را بر ایران افزایش داد و در اقدامی جدید معافیت های نفتی را برای شرکای ایران برداشت و اعلام کرد که من بعد کسی حق ندارد از ایران نفت بخرد!
دکتر روحانی در سیامین جشنواره ملی قدردانی از کارگران نمونه کشور، این اقدام امریکا را بی اثر دانست و گفت:
«همه مسئولان کشور ما بر این مسئله اتفاق نظر دارند که تصمیم آمریکا مبنی بر اینکه صادرات نفت ایران باید به صفر برسد تصمیم غلط و نادرستی است و ما نخواهیم گذاشت این تصمیم عملی و اجرایی شود. آمریکاییها در ماههای آینده خودشان خواهند دید که صادرات نفت ایران ادامه مییابد، ممکن است آمریکا یک راه را بر ما ببندد اما این کار یک در و یک راه ندارد بلکه هنوز راههای دیگری وجود دارد که آمریکا خبر ندارد و ایران از 6 راه نفت خود را صادر میکند.»
در واقع پیام اصلی دکتر روحانی در این مراسم به طرف امریکایی این بود که جمهوری اسلامی مصمم است فروش نفت خود را همچون گذشته ادامه دهد و از این طریق بخشی از هزینه های داخلی خود را تأمین کند؛ این برای ایران امر محالی نیست و ایران با استفاده از راه های مختلف قادر به انجام این کار است.
مسیرهای مختلفی مثل عرضه نفت در بورس انرژی، فروش نفت خام به پتروشیمی های خصوصی داخلی و توسعه صنعت پتروشیمی در داخل با ایجاد و راه اندازی پتروشیمی های خصوصی کوچک، مبادله نفت با کالاهای اساسی و مورد نیاز داخل با شرکای خارجی و ....
قطعاً این مسیرها برای فروش نفت ایران طی چند ماه گذشته به وجود نیامده است و در تمامی سال های عمر دولت آقای روحانی و دهه های گذشته امکان بهره برداری از این روش ها برای فروش نفت وجود داشته، کما این که این روش ها نیز بارها توسط دولت فعلی و دولت های گذشته مورد استفاده قرار گرفته است.
نتیجه:
مسیرهای مختلف فروش نفت که رئیس جمهور محترم به آن اشاره می کنند، در کنار سایر ظرفیت ها و توانمندی های داخلی، می توانست از همان ابتدای شروع به کار دولت تدبیر و امید مورد توجه قرار گیرد تا به جای طرح دو قطبی های هسته ای/ معیشت، مذاکره/ تحریم و به جای اظهار نظرهای ناامید کننده و گفتن این که بدون برداشته شدن تحریم ها توان تأمین هزینه های کشور وجود ندارد و خزانه مملکت خالی است و ... و خبر پراکنی های کذب دیگر که موجب شد تا اقتصاد کشور چندین سال معطل بستن برجام و اجرای آن شود، امروز شاهد شروع مجدد مسیر صحیح بعد از عقب ماندگی چندین ساله و خسارات روانی جبران ناپذیر بر جامعه نباشیم. دلیل این امر را باید در نظر کارشناسان اقتصادی یافت که معتقدند 35 درصد علت افزایش ارز و گرانی بیسابقه کالاها در جامعه ناشی از جو روانی شکل گرفته طی سالیان اخیر می باشد.