اساساً آمريکاييها توان جنگ با جمهوري اسلامي را در منطقه راهبردي غرب آسيا ندارند. امروزه آمريکاييها دچار شکستهاي راهبردي و ضعفهاي بنيادين شدهاند. آنها در اين سالها در هر عملياتي که وارد شدهاند، از جمله در افغانستان، عراق و سوريه شکست خوردهاند.
صبر راهبردي جمهوري اسلامي ايران در سالگرد خروج آمريکاييها از برجام به پايان خود نزديک شد و جمهوري اسلامي ايران به بدعهديهاي آمريکاييها و بازگرداندن تحريمها واکنش نشان داد. در پي اين واکنش، بيانيهاي از سوي شوراي عالي امنيت ملي صادر شد که در آن آمده است؛ جمهوري اسلامي ايران به استناد بندهاي ۲۶ و ۳۶، از اين پس به تعهدات خود پايبند نخواهد بود.
اجماع ملي براي ايستادگي
در اين دوران يک ساله، به تدريج در داخل کشور نوعي وحدت و اجماع در برابر دشمنيهاي غرب و به ويژه آمريکاييها حاصل شد و مردم، مسئولان،گروهها و جريانهاي سياسي همه به اين اجماع نظر رسيدند که آمريکاييها به هيچ عنوان حاضر نيستند به تعهدات خود عمل کنند و اروپاييها هم متأسفانه در عمل به تعهدات برجامي خود پايبند نيستند.
در حال حاضر، آمريکاييها در حال تبليغات عليه کشورمان هستند و با حرکت دادن يکي از رزم ناوهايشان به سمت منطقه، به ما اينگونه القا کردهاند که اگر جمهوري اسلامي بخواهد کاري انجام دهد، ما واکنش جدي خواهيم داشت.
راهبرد آمريکاييها؛ به خيابان کشاندن مردم
در اينجا داشتن يک تحليل بسيار مهم است و آن، اينکه راهبرد آمريکاييها تحت تأثير قرار دادن اقتصاد ايران و در پي آن در تنگنا قرار دادن معيشت مردم است تا به تعبير خودشان مردم ناراضي شده و به خيابانها بيايند؛ يعني آمريکاييها تنها هدفي که دنبال ميکنند، به خيابان کشاندن مردم است تا از اين طريق جمهوري اسلامي پاي ميز مذاکره بيايد. در واقع ميتوان گفت، هدف آمريکاييها از خروج برجام و تبليغات و تهديدها تحميل گزينه مذاکره به جمهوري اسلامي ايران است.
آمريکاييها توان جنگ با جمهوري اسلامي را ندارند
اين در حالي است که تجربه برجام نشان داد که نتيجه مذاکره چيست؛ البته آمريکاييها اين توهم را در ذهن خود ميپرورانند که جمهوري اسلامي چارهاي جز ادامه راه مذاکره ندارد؛ اما درباره اينکه مطرح ميشود اگر جمهوري اسلامي به مذاکره تن ندهد، جنگ در راه خواهد بود، بايد گفت که اساساً آمريکاييها توان جنگ با جمهوري اسلامي را در منطقه راهبردي غرب آسيا ندارند. امروزه آمريکاييها دچار شکستهاي راهبردي و ضعفهاي بنيادين شدهاند. آنها در اين سالها در هر عملياتي که وارد شدهاند، از جمله در افغانستان، عراق و سوريه شکست خوردهاند.
از طرفي متحدان آمريکاييها در منطقه، از جمله رژيم صهيونيستي در جنگ اخير غزه و عربستان در جنگ با يمن ناتواني خود را آشکار کردند؛ از اين رو بايد به اين نکته توجه کرد که آمريکاييها در موقعيت جنگي قرار ندارند؛ چرا که به خوبي ميدانند هر نوع خطاي راهبردي چه پيامدهاي سنگيني را براي آنها خواهد داشت.
چندي قبل يکي از کارشناسان غربي به آمريکاييها گفته بود اگر شما به فکر جنگ هستيد، بايد اول به فکر اين باشيد که در روز اول جنگ 20 هزار جنازه آمريکايي را از منطقه ببريد و در کشورتان دفن بکنيد؛ اين يک واقعيت است که جمهوري اسلامي در منطقه راهبردي غرب آسيا متحداني دارد که مانند سرپنجههاي قوي ميتوانند منافع آمريکا را به چالش بکشانند؛ به اين ترتيب اين بحث جنگ يک نوع عمليات رواني است. آنها عمدتاً به دنبال بيثباتسازي و برهم زدن وضعيت داخلي ما هستند و از اين طريق ميخواهند گزينه مذاکره را تحميل بکنند.
وحدت ملي و اعتماد به وعده نصرت الهي
راهکاري که در اين زمينه بايد به کار بست، اين است که توليد قدرت را به طور جدي پي بگيريم و اهدافمان را از قبل وحدت و انسجام در داخل به نتيجه برسانيم. در ماه مبارک رمضان هستيم و خداوند به مؤمنان وعده داده است که اگر شما متحد و منسجم باشيد و در مقابل دشمن بايستيد، ما شما را پيروز خواهيم کرد.
در طول ۴۰ سال گذشته، تجربه ملت ايران اين را به اثبات رسانده که در چنين صحنهاي که دشمن با ملت ايران به دليل آنکه مسير توحيد و عبوديت را طي ميکند، مبارزه ميکند، خداوند جبهه حق را رها نخواهد کرد و به وعده نصرت خود عمل ميکند. ما با توجه به اين ارتباط و اتصال به قدرت حق مطمئن هستيم که خداوند در اين مقطع حساس ملت ما را ياري خواهد کرد؛ به ويژه آنکه جمهوري اسلامي عملاً در منطقه دست برتر را دارد و دشمنان جمهوري اسلامي در منطقه در نهايت ضعف قرار دارند.
قدرت منطقه اي جمهوري اسلامي، ناکام کننده سياست آمريکا
مشکل اصلي آمريکاييها اين است که در منطقه متحمل شکستهاي راهبردي شده و روز به روز ضعيف شدهاند. ترامپ با صراحت گفته است، ما ۷ هزار ميليارد دلار در منطقه هزينه کردهايم و امروز هيچ دستاوردي نداشتيم؛ از اين رو جمهوري اسلامي در منطقه نفوذ راهبردي پيدا کرده است. گفتني است دليل برهم خوردن موازنه قدرت در منطقه به نفع جمهوري اسلامي و به ضرر آمريکاييها اين است که ملتهاي منطقه با الهامبخشي جمهوري اسلامي بيدار شدند و به همافزايي با ملت ايران روي آوردند و ما امروزه در منطقه شاهد شکلگيري يک جبهه مقاومت قدرتمند و توانمند هستيم. امروزه ملتها در منطقه ديگر حاضر نيستند مانند گذشته در مقابل آمريکاييها سر تعظيم فرود بياورند و ما اين ملتها را در هر يک از اين کشورها به گونهاي در صحنه ميبينيم که براي دفاع از محور مقاومت آمادگي بالايي دارند.
چندي قبل تحليلگر سياسي قطر با صراحت اعلام کرد اگر بخواهند کساني در منطقه دست از پا خطا کنند، حشدالشعبي- و نه ايران- اگر بخواهد عربستان سعودي را اشغال کند، با اپليکيشن اوبر [تاکسي اينترنتي Uber] آن را اشغال خواهد کرد! اين قدرت مقاومت در منطقه در برابر نفوذ آمريکا و رژيم صهيونيستي است.
اگر آمريکاييها ميخواهند جمهوري اسلامي را تحت تأثير و فشار قرار دهند، اقدام آنها واکنشهاي جبهه مقاومت را در برخواهد داشت. به همين دليل آمريکاييها خود را عاجز از اين ميبينند که در چنين صحنهاي بخواهند دچار نوعي خطاي راهبردي شوند و اقدامي کنند؛ بنابراين بايد بگوييم که تمرکز آمريکاييها عمدتاً بر تشديد فشارهاي اقتصادي است.
تلاش براي تحريم نفتي
بحث به صفر رساندن صادرات نفت جمهوري اسلامي، يکي از نکات مدنظر آمريکاييهاست. از سوي ديگر ميخواهند از ورود دلار و ارزهاي خارجي به جمهوري اسلامي جلوگيري کنند؛ چون تصورشان اين است که اگر از صادرات نفت ايران جلوگيري کنند، نفت ايران را به صفر برسانند و مانع شوند که دلار و ارز خارجي وارد ايران شود، همچنين هر نوع قراردادي را به نوعي خنثي يا لغو کنند و جمهوري اسلامي را از هر جهت در تنگنا قرار دهند، جمهوري اسلامي دچار نوعي خفگي اقتصادي ميشود و در نتيجه نارضايتيهايي داخل کشور به وجود ميآيد.
ايرانِ تحريمناپذير
بايد توجه داشت که به دليل موقعيت جمهوري اسلامي در منطقه ميتوان گفت ايران تحريمناپذير است. خود آنها نيز به زودي متوجه خواهند شد که نه ميتوانند نفت جمهوري اسلامي را از حيث صادرات به صفر برسانند و نه قادرند جلوي قراردادها و مبادلات را بگيرند. امروزه جمهوري اسلامي ژئوپليتيک خودش را در منطقه باز کرده و ميتواند آنچه را که ميخواهد دنبال کند.
در سالهاي گذشته، مشخص شد که آمريکاييها از دنبال کردن اهداف خود ناتوان هستند. همچنين صهيونيستها و متحدان آمريکاييها مثل آلسعود و اماراتيها نميتوانند به اهداف خود دست يابند. آنها با صرف هزينههاي چند ده ميلياردي شکستهاي راهبردي را متحمل شدند؛ اما جمهوري اسلامي به برکت جبهه مردمپايه مستضعفان در منطقه، آنچه را که خواسته دنبال کرده و به آن اهدافي که خواسته رسيده است. بايد با صراحت گفت آمريکاييها در اينکه بتوانند جمهوري اسلامي را در محاصره راهبردي اقتصادي قرار بدهند قطعاً ناتوان هستند؛ البته طبيعي است وقتي به عمليات رواني ميپردازند و برخي مسائل را مطرح ميکنند تاحدودي بر اقتصاد ما تأثير ميگذارند تا ما شاهد نوعي گرانيها و کمبودها باشيم.
دو ملاحظه براي ايستادگي در برابر دشمن
در اينجا اگر دو عامل مدنظر قرار بگيرد، قطعاً اين وضعيت بهبود خواهد يافت.
1. هوشمندي مسئولين
نخست بحث هوشمندي دولتمردان و مسئولان است. به هر حال با توجه به اينکه ما در شرايط جنگ اقتصادي قرار داريم، متناسب با برنامههاي دشمن به اقدامات لازم ميپردازيم و ضروري است مديريت داشته باشند؛ مديريتي انقلابي در صحنه همراه با نظارتها، کنترلها و مراقبتها؛ زيرا به هر حال دشمن نفوذ دارد و از عواملش استفاده ميکند. افراد سودجو نيز استفاده ميکنند تا نفع اقتصادي خودشان را داشته باشند. در اينجا اگر دولتمردان ما و قواي سهگانه دستگاهها ورودي بههنگام داشته باشند، قطعاً وضعيت اقتصاد، بازار و قيمتها متفاوت از آن چيزي که اکنون است خواهد بود.
2. رفتار اقتصادي مردم
دوم رفتار اقتصادي مردم خواهد بود؛ زيرا اگر مردم ما به اين شايعات و اين تبليغات بياعتنا باشند و بدانند ما از نظر منابع، ذخاير، نيروي کار و زيرساختها در وضعيتي قرار داريم که اگر هوشمندي مسئولان و درايت مردم در رفتار اقتصادي و خريدها وجود داشته باشد، قطعاً به راحتي از اين مرحله عبور خواهيم کرد و آنگاه مشخص خواهد شد که پيروز اصلي اين ميدان در اين نبرد چه کسي است.
نبرد آخر
ما در نبرد آخر و در مقطعي از زمان قرار داريم که طي چهل سال گذشته آمريکاييها هر آنچه را در دست داشتند رو کردند و هر کاري را که توانستند انجام دادند. امروزه نيز تنها اميدشان اين است که از طريق اين جنگ اقتصادي و عمليات رواني و به کارگيري عوامل خودشان در صحنه، براي ايجاد اخلال شرايط ما را تحت تأثير قرار دهند که قطعاً با هوشمندي مردم ما اين هدف آمريکاييها حاصل نخواهد شد.