رسانههای غربی شروع به برجسته کردن حضور ناوها و هواپیماهای امریکایی در خلیجفارس کرده و تلاش دارند اینطور القا کنند که خلیجفارس در آستانه جنگی تمام عیار قرار دارد، از طرفی مسئولان ایالت متحده هم با سیاست چماق و هویج (چماق) تلاش دارند تا اینطور وانمود کنند که نمیخواهند شروعکننده جنگی باشند و تنها ممکن است جهت دفاع از خود! وسط خلیجفارس با کیلومترها فاصله از خاکشان جنگی شروع شود!
همه اینها به علاوه آنهایی که در داخل کشور خواسته یا ناخواسته سخنگوی غربیها شده و دلهره آغاز یک درگیری را در دل مردم میاندازند و آنهایی که با رفتارهای عجیب و غریب و سخنرانیهای مشکوک بر طبل اختلافات داخلی میکوبند آمدهاند تا مردم را به این باور برسانند که برای جنگ نشدن بها بدهد! بهایی به قیمتی گزاف، میخواهند مردم برای جنگ نشدن دستانشان را بالا ببرند و تسلیم شوند تا مانعی برای ایجاد جنگ شده و مسیر سلاخی شدن را هموار کنند! برای درک بهتر باید سکانس آخر فیام مختار را ببینیم، آنجا که دشمن از ترس جنگ از سپاهیان مختار خواست دروازهها را گشوده و تسلیم شوند، مختار به تنهایی جنگید و شهید شد و مردمی که دروازهها را با فریب اماننامه از دشمن گشودند همگی دست بسته گردن زده شدند!
جنگ روانی آمریکاییها
اما در همین راستا کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که آوردن ناو جنگی و صحبت از جنگ یک بلوف توسط امریکاییهاست و میگوید: اگر صحبت از آوردن ناو میشود فقط بحث روانی است وگرنه به طور واقعی و از نظر تاکتیکی، اگر قصد جنگ داشته باشند باید از خلیجفارس خارج شوند زیرا در تیررس موشکهای ما هستند. حسین شیخالاسلام درباره تهدید آمریکاییها درخصوص جنگ نظامی و حضور ناو آنها در خلیجفارس و همچنین مطرح نمودن بحث مذاکره توسط مقامات آمریکایی، گفت: اگر آمریکاییها بخواهند بجنگند باید ناوهای خودشان را از خلیجفارس بیرون ببرند، به این علت که این یک سیبل برای ماست و میتوانیم به طور موثر آنها را زیر رگبار موشکهای خود قرار دهیم. پس اگر صحبت از آوردن ناو میشود فقط بحث روانی است وگرنه به طور واقعی و از نظر تاکتیکی، اگر قصد جنگ داشته باشند باید از خلیجفارس خارج شوند زیرا در تیررس موشکهای ما هستند.
وی افزود: این گواه این است که آمریکاییها نمیخواهند جنگ را شروع کنند، حداقل نمیخواهند الان این کار را انجام دهند و هر وقت حضور نظامیشان را از خلیجفارس و از تیررس موشکهای ما دور کردند، آن وقت میشود تصور جنگ داشت و این قضیه جنگ روانی است تا داخل ایران و در اقتصاد ما ایجاد تشنج کنند. آمریکاییها توان جنگیدن با ما ندارند چون نیروهای زیادی در منطقه مستقر دارند و ترامپ و هر رئیسجمهور دیگری در دنیا که دوره اولش است میخواهد کاری کند که دور دوم انتخاب شود و از شعارهای انتخاباتی ترامپ این بود که سربازهای آمریکایی را به خانههایشان برمیگرداند.
شیخالاسلام اظهار کرد: طبق رسم و رسومات آمریکا، باید رئیسجمهورشان برای هر آمریکایی که در جنگ کشته شود نامهای برای خانوادهاش بنویسد و ترامپ اعلام کرده که بدترین امضا برای من این است که برای خانواده کشتهشدگان امضا کنم. او با این تبلیغات سرکار آمد و تلاش دارد نیروهایش را از افغانستان خارج و یا کم کند. علت اصلی این است که ترامپ میداند اگر قرار شود جنازههای سربازهایش را در واشنگتن تشییع کند حتما انتخاب نخواهد شد و او میداند که ما حتما به هر تجاوزی پاسخ خواهیم داد و حتما او کشته خواهد داد و این کشتهها را باید برگرداند.
وی ادامه داد: تجربه ساقط شدن کارتر و یکی از علتهای عدم انتخاب او در دور دوم این بود که آن موقع حماقت طبس را انجام داد و هشت جنازه سوخته سربازهای آمریکایی را با هزار خواهش و تمنا و واسطه قراردادن تحویل گرفت و در حالی که ناچار بود آنها را در واشنگتن تشییع کرد و این اثر خیلی بدی در مردم آمریکا گذاشت و کارتر مجددا انتخاب نشد. این تجربه جلوی چشم ترامپ است و اقدامات آمریکاییها اقدامات سیاسی و روانی است و آنها میخواهند ایران را مجبور کنند تا مذاکره کند.
تهدید واقعی یا جنگ روانی
نگاهی به حضور ناوگان نظامی آمریکا در خلیجفارس بهخوبی نشان میدهد که حداقل در یک دهه اخیر ناوهای هواپیمابر آمریکایی بهجز مواردی معدود حضوری مستمر در خلیجفارس داشتهاند.
اما در همین تغییرات معمولی با صحبتهای مسئولین امریکا تلاش شده تا توهم جنگ برای ایران برجستهسازی شود در همین راستا جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت که دولت ترامپ در حال استقرار یک گروه از ناوهای جنگی و بمبافکنها در منطقه خاورمیانه است که این اقدامات در واکنش به "نشانهها و هشدارهای" ایران خواهد بود و واشنگتن قصد دارد با این اقدام نشان دهد که با نیروی بیرحمانهای در برابر هرگونه حملهای واکنش نشان خواهد داد. ایالات متحده بهدنبال جنگ با ایران نیست ولی کاملاً برای پاسخ دادن به هرگونه حملهای از سوی نیروهای ایرانی یا نیروهای نیابتی آنها آماده هستیم.
از سوی دیگر برخی رسانههای آمریکایی مانند وال استریت ژورنال در گزارشی مدعی شدهاند که دلیل اعزام این ناوگروه به خلیجفارس مطلع شدن آمریکاییها از قصد حمله ایران به مواضع نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه است. همچنین این رسانه در گزارش خود مدعی شده است که ایران قصد دارد با تحریک نیروهای تحت حمایت خود در یمن حملاتی را در تنگه بابالمندب علیه منافع آمریکا ترتیب دهد. اما آیا اعزام این ناو به خلیجفارس جنبه تهدیدآمیز و بر آغاز فاز جدیدی از آمریکا درباره ایران دلالت دارد؟
از اواسط دهه ۶۰ و در اثنای دفاع مقدس آمریکا ناوگان خود را بهصورت جدی برای حمایت از ارتش صدام در جنگ با ایران وارد خلیجفارس کرد. نگاهی به سابقه حضور ناوگان آمریکا در خلیجفارس نشان میدهد که در طول ۳۰ سال گذشته ناوگان نیروی دریایی ارتش آمریکا حضور مستمری در خلیجفارس داشته و در این بین ناوهای هواپیمابر آن نیز جز مواردی معدود که برای تعمیر و اورهال به آمریکا اعزام شدهاند از این حضور مستمر مستثنی نبودهاند. ازسرگیری فعالیت ناوگان پنجم ارتش ایالات متحده در بحرین از سال ۱۹۹۵ خود گویای این امر است، چه اینکه حضور نیروهای آمریکایی در منطقه خلیجفارس از سال ۲۰۰۱ به بعد بهدلیل جنگهای عراق و افغانستان پررنگتر هم شده است.
در یک دهه گذشته همواره ناوهای هواپیمابر آمریکایی در خلیجفارس حضور داشتهاند و طولانیترین غیبت این ناوها مربوط به سال ۱۳۹۷ است که طی آن پس از خروج ناو تئودور روزولت در ۲۹ فروردین سال ۹۷ از خلیجفارس، تا دی ماه همان سال هیچ ناو هواپیمابری به خلیجفارس اعزام نشد تا اینکه در اول دیماه سال ۹۷ ناو هواپیمابر جان سی استینس همزمان با رزمایش نیروی زمینی سپاه در خلیجفارس وارد این منطقه شد. این یعنی در طول ۱۰ سال گذشته طولانیترین عدم حضور ناوهای هواپیمابر آمریکایی در خلیجفارس تنها ۱۰ ماه بوده است و بهغیر از آن ناوهای هواپیمابر آمریکایی حضور مستمری در خلیجفارس داشتهاند. حالا قرار است این ناو مانند سایر ناوهای هواپیمابر آمریکایی که طی سالیان گذشته همواره در منطقه خلیجفارس تردد داشتهاند به خلیجفارس بیاید. این حضور البته از دید نیروهای ایرانی پنهان نمانده است و سخنگوی شورای عالی امنیت ملی گفته است که براساس رصد دقیق نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن ۲۱ روز قبل (۲۶ فروردین) وارد دریای مدیترانه شده است و بیانیه بولتون استفاده ناشیانه از یک رویداد سوخته برای جنگ روانی است.
با توضیحات یاد شده باشد پرسید که مقصود امریکاییها از این عملیات روانی چیست؟! برای یافتن پاسخ لازم است به چند سال قبل برگردیم. همان زمانهایی که دولتیها علیالخصوص اصلاحاتیها از برداشتن سایه جنگ با مذاکره و امضای توافق میگفتد، رئیسجمهوری هم رسما یکی از نتایج برجام را برداشتن سایه جنگ!! دانست. او در دهم فروردین ۹۶ در سخنرانی خود با بیان اینکه برجام سایه جنگ و تهدید و تحریم ظالمانه را از کشور برداشت و فضای کار و تعامل با جهان را مساعدتر کرد، گفت:«باید از فضای پسابرجام در مناطق آزاد تجاری - صنعتی به خوبی استفاده شود.» البته این تنها باری نبود که از برداشتن سایه جنگ با مذاکره سخنی از میان دولتیها و اطرافیان رئیسجمهوری بیان میشد. اما یادمان نرفته که همان زمانها افرادی بودند که این فرضیه وجود سایه جنگ را باور نداشتند، مثلا معاون سابق شورای عالی امنیت در سال ۹۶ و ۹۷ در دو مصاحبه تفضیلی با روزنامه سیاست روز، آنجا که همه از برداشته شدن سایه جنگ میگفتند، چه گفت؛ علی باقری گفت: «من میگویم، هر جریان و تفکری که حامی تسلیم موشکی جمهوری اسلامی باشد، قطعاً جنگطلب است، چراکه با از بین بردن توانمندی دفاعی ملی ایران، دشمن برای تهاجم به ملت ایران تحریض و تشویق خواهد شد. خواست ملت ایران از غربگرایان این نیست که انقلابی باشند، بلکه از آنها میخواهند لااقل ایرانی باشید» همان موقع او گفت که ما بر سر توهم سایه جنگ بحث داریم نه سایه واقعی جنگ. رهبری هم بر همین نکته تاکید داشته و فرمودند که سایه جنگی در کار نبود.
اصلا اگر دقیقتر بررسی کنیم شاید همان حرفها و عملکرد باعث شده که ترامپ فکر کند با ایجاد سایه جنگ میتواند به مذاکره امید داشته باشد و برای همین سایه جنگ را علنیتر کرده و شماره فرستاده تا همین دولتی که از توهم سایه جنگ به مذاکره پناه برد حالا با دیدن ناو جنگی به ترامپ تلفن بزند! اما باید یادآوری کنیم که اگر مقاومتمان را از توهم جنگی خیالی بشکنیم و تسلیم شویم و یا حتی از جنگی واقعی بترسیم و دروازهها را باز کنیم پایانی تلخی جز سلاخی و کشتار دستهجمعی برایمان متصور نیست. مانند تسلیم لیبی و تسلیم یاران مختار سقفی.
نویستده : مائده شیرپور