یادداشت: شکست سیاستهای متعدد ضد ایرانی کاخ سفید و گام اول ایران در مقابله با بدعهدیهای ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپا چنان مقامات کاخ سفید و اتحادیه قاره سبز را سردرگم کرده است که بدیهیترین گزارهها را هم از یاد آنها برده است؛ در این میان چند گزاره را مرور میکنیم؛
1ـ عملیات روانی آمریکا تحت تأثیر جان بولتون پیر در فضای رسانهای به موضوع جنگ دامن میزند. اگرچه عقل میگوید آمریکا هیچ وقت دنبال جنگ با جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود؛ ولی حتی همین عملیات روانی و بازی رسانهای با جنگ نیز ممکن است آینده جیمی کارتر را برای دونالد ترامپ رقم بزند. کافی است مقامات کاخ سفید، جامعه داخلی آمریکا را نسبت به دو موضوع جنگ و افزایش قیمت حاملهای انرژی آگاه کنند تا رئیسجمهور آمریکا پاشنه آشیل خود را متوجه شود.
2ـ بر فرض محال آمریکاییها به فکر جنگ نظامی علیه ایران بیفتند، در این صورت در مرحله اول رژیم صهیونیستی به شدت ناامن خواهد شد. پس واضح است که امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه پاشنه آشیل آمریکاست که ناامنی آن پیامدهای بسیار سنگینی را برای آنها خواهد داشت.
3ـ ناامن شدن بندر «الفجیره» نشان داد، شبکه اطلاعاتی آمریکا و موساد اسرائیل درصدد اجرای سناریوی تکراری توجیه افکار عمومی جهان برای اتحاد دروغین علیه ایران هستند؛ اما شاید آنها متوجه نیستند که ایران نه عراق زمان صدام است و نه سوریه فعلی، بلکه جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت تأثیرگذار منطقهای امنیت انرژی جهان را تأمین میکند و این نشان از تعهد جمهوری اسلامی ایران به صلح بینالمللی است. بنابراین در تنگنا قرار دادن ایران و دلسرد کردن آن از تأمین امنیت انرژی جهان در منطقه در خوشبینانهترین حالت سبب ورشکستگی حکام چندین کشور منطقهای خواهد شد.
حال سؤال اینجاست که چرا مقامات کاخ سفید، با وجود همه این پاشنه آشیلها همچنان دیوانهوار سخن میگویند و حرف از جنگ میزنند؟! پاسخ همان عبارات ابتدایی این یادداشت است، مقامات آمریکایی تمرکز خود را در مقابل حرکت سنجیده و قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران با وجود تمام تحریمها و تهدیدها از دست دادهاند و راهی جز خودکشی سیاسی و انتحار برایشان باقی نمانده است.