یادداشت: آخر هفته نخستوزیر ژاپن به ایران سفر میکند. در روزها و هفتههای اخیر موج خبری و تحلیلی پر حجمی برای مهم و جدی جلوه دادن این سفر و مأموریت ویژه شینزو آبه برای میانجیگری سیاسی بین ایران و آمریکا در رسانههای غربی، عربی و بخشی از رسانههای داخلی مشوق مذاکره ایجاد شده است؛ اما دم خروس فقدان حُسننیت مقامات آمریکا خیلی زود با اقدام اخیر این کشور در اعمال تحریمهای جدید علیه شرکتهای پتروشیمی ایرانی بیرون زد. برخی از تحلیلگران همین اقدام را دلیلی کافی برای نمایش مسخره و دروغین مذاکره به سبک ترامپ میدانند که نباید وقعی به آن گذاشت. البته هدف ترامپ از اصرار بر مذاکره و عدول پلکانی از شروط دوازدهگانه دولتمردان تندرو آمریکا از سناریوهای گوناگونی، نظیر طرح فریب، مهار ایران با هزینه اندک مذاکره و... است که عطف به هر یک از آنها هم میتواند زوایای گوناگون و بیشتری از اهداف و انگیزههای کاخ سفید را در منظر ما قرار دهد و هم در راستای رفتارشناسی دقیقتر آمریکاییها برای آینده و تمهید نحوه مواجهه با آن مهم و حیاتی باشد؛ اما آنچه به نظر مهم میآید و مردم عزیز ایران به ویژه نیروهای دلسوز انقلاب و نظام باید در این رابطه بدانند، هدف ترامپ از مذاکره و ماهیت مذاکره آمریکایی است.
ترامپ برای دیده شدن در آستانه تبلیغات انتخاباتی 2020 آمریکا به این مذاکره نیاز دارد و از این رو نگاه راهبردی برای حل واقعی مشکل بین ایران و آمریکا برایش مطرح نیست و اساساً به شکلگیری نَفس میز جدید مذاکره میاندیشد تا رسیدن به نتایج مذاکره. در واقع، مذاکره با ایران همانند کره شمالی برای ترامپ از این زاویه اهمیت دارد که شوی «تنها من میتوانم» با ایران انقلابی، پس از چهار دهه مذاکره کنم و هیبت استکبارستیز انقلاب اسلامی را بشکنم، برایش جذاب است. مذاکره با آمریکا با فرض محال جدی بودن درخواست آنها نیز به کار ایران نمیآید؛ زیرا حاصل چندین سال مذاکره هستهای منتهی به برجام در رفتار عهدشکنانه آنها دیده شد و لذا هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی آمریکا زیر تعهدات مذاکره احتمالی با ترامپ نزند! البته اساساً مذاکرهای آمریکایی است که هیچ تعهدی برای آمریکا ایجاد نکند و این مقبول نظام جمهوری اسلامی نیست و اصل دعوا هم به همین برمیگردد؛ مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی در برابر فزونخواهیهای استکباری.