حوزههای علمیه از دیرباز نقش مهمی را در ارتقاء سطح فرهنگی و تربیتی و مخصوصاً اعتقادی جامعه بر عهده داشتهاند، اما شرایط کشور ایجاب میکند اولاً؛ این نقشآفرینی به روز و متناسب با نیاز فعلی کشور برنامهریزی شود و ثانیاً گسترش یافته و همه موضوعات جامعه حداقل در بخش فرهنگی و اجتماعی را شامل شود.
برای تحقق این موضوع باید ضمن آسیبشناسی در سطح ملی، هدفگذاری و برنامهریزی راهبردی برای دستیابی موفقیت آمیز به اهداف نیز صورت پذیرد؛ همه ابعاد کار در همه بخشها و در همه موضوعات در سه بازه زمانی بلندمدت، میان مدت و کوتاهمدت مورد توجه قرار گرفته و پیامدهای هر طرح نیز به دقت ارزیابی و مورد سنجش قرار گیرد.
بیشک دامنه کار در این مسیر بسیار وسیع و گسترده است، بنابراین در گام نخست باید به مهمترین اولویتها و نیازهای جامعه و کشور پرداخته شود.
برخی از اقدامات قابل اجرا توسط حوزههای علمیه در این زمینه عبارتند از:
تربیت کادر نیروی انسانی برای مدارس؛ از آنجا که حضور حداقل یک روحانی واجد شرایط (متناسب با نیاز نسل جوان و نوجوان و کاربلد ارتباط و تعامل با این گروه سنی) در هر مدرسه میتواند، باعث ایجاد و تقویت رابطه دوستانه و صمیمانه متربیان با دین و جامعه مذهبی و تا حدود زیادی متضمن ارتقاء سطح تربیتی آنها باشد، لذا حوزههای علمیه باید بخشی از توان خود را به این موضوع اختصاص دهند.
قطعاً اگر این موضوع از ابتدای انقلاب مورد توجه نظام آموزشی کشور بخصوص حوزههای علمیه قرار میگرفت، هم اکنون پیوندی ناگسستنی و گستردهتری بین دین و جامعه ایجاد شده بود و کشور شاهد معضلات فرهنگی و اجتماعی و بخصوص تربیتی موجود که بخشی از جامعه را فرا گرفته، نبود.
با توجه به توضیح فوق پیشنهاد میشود، حوزههای علمیه به عنوان متولیان مبانی اعتقادی جامعه، مسئولیت هماهنگی با سایر مراکز ذیربط در این زمینه از جمله وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفته و بخشی از ظرفیت حوزههای علمیه را در قالب تربیت مربی پرورشی یا مشاور تربیتی، به این موضوع اختصاص دهند.
ارتقاء سطح فرهنگی و اعتقادی در محیط کسب و کار؛ درس مکاسب یکی از موضوعاتی بوده و هست که با توجه به اثربخشی آن بر سلامت محیطِ کسب و کار و مبانی اعتقادی فعالان در این بخش، همواره تدریس آن برای اصناف مورد تأکید علما قرار داشته و متأسفانه به علل مختلف، چندین سال با مهجوریت مواجه بوده و اقدام جدی و اصولی در این زمینه صورت نگرفته است.
بنابراین؛ شایسته است این موضوع مجدداً با محوریت حوزههای علمیه و البته به شکل نوین و متناسب با شرایط روز جامعه، در دستور کار قرار گیرد و با هماهنگی و همکاری سایر دستگاههای ذیربط و ذینفع مانند؛ اتحادیه اصناف، سازمان آموزش فنی و حرفهای، آموزش و پرورش، اداره کار، دانشگاهها و سایر دستگاههای ذیربط، عملیاتی و اجرا شود.
ایجاد رشتههای تخصصی در حوزههای علمیه؛ این موضوع نیز چند سالی است که در برخی از حوزههای علمیه از جمله حوزه علمیه قم در حال پیگیری است.
این در حالی است که با توجه به تنوع و گسترش دامنه علوم جدید و نیاز جامعه، باید علاوه بر ارائه علوم عمومی و مشترک حوزوی به طلاب، گرایشهای تحصیلی جدیدی نیز در حوزهها ایجاد شود تا علمای بزرگوار بتوانند به شکل کاملاً تخصصی و حرفهای به تحقیق و مطالعه در آن بپردازند.
بدیهی است الگوسازی منطقی و کاربردی برای کشور و ایضاً سایر کشورهای جهان و همچنین پاسخگویی به سوالات جامعه در خصوص رابطه بین علم و دین و به ویژه طراحی و پیادهسازی الگوهای مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی، نظیر دولت اسلامی، کشور یا جامعه اسلامی، تمدن نوین اسلامی و یا الگوهای اجرایی مانند؛ الگوی اقتصاد اسلامی، فلسفه اسلامی، هنر اسلامی، طب اسلامی، مدیریت اسلامی و حتی تبیین رابطه دین با علوم جدید مثل؛ علوم فضایی یا فضای مجازی و نیز جامعهشناسی و روانشناسی و امثال آنها، مستلزم ایجاد کرسیهای نظریهپردازی اسلامی به شکل کاملاً تخصصی در حوزههای علمیه است.
البته بدیهی است که یک عالم دینی در سطوح اولیه و مقدماتی باید نسبت به تمام موضوعات مورد اشاره، اشرافیت نسبی داشته باشد، اما طبیعی است که برای اظهار نظر دقیق و منطقی و طراحی الگوهای اسلامی در زمینههای مختلف، باید از دانش تخصصی لازم نیز برخوردار باشد.
گسترش دامنه مسئولیت روحانیون به خارج از حیطه مساجد؛ اصولاً رسالت انبیاء (ص) و ائمه (ع) بر این اصل استوار بوده که با حضور در متن جامعه و در بین مردم، نقش و مسئولیت خود را ایفا نمایند.
به عبارت دیگر هیچ یک از این بزرگواران برای ابلاغ پیام الهی فقط به حضور در اماکن و محافل دینی و مذهبی اکتفا نمیکردند، بلکه با حضور در بین مردم و حتی مشارکت در فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بعضاً اقتصادی ایشان و به کار بردن ابزار و روشهای مختلف، تلاش میکردند تا از هر فرصتی برای این مهم یعنی دعوت مردم به سوی معارف الهی بهره ببرند.
مصداق امروزی این رویکرد و نگاه عالمانه و اثربخشی آن را میتوان در حضور گسترده و مردمی روحانیون بزرگوار در برنامههای امدادرسانی به هموطنان آسیبدیده در سیل سال جاری به خوبی مشاهده کرد.
حضور مؤثری که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، آثار آن به مراتب بیش از بسیاری از برنامههای فرهنگی بوده و توانسته است با اصلاح و بهبود نوع نگاه جامعه به قشر روحانی، تا حدود زیادی به بهبود و تقویت بیش از پیش رابطه بین مردم با روحانیت منجر شود.
درست به همین دلیل است که بسیاری از علمای اسلام پیوسته تأکید میکنند که روحانیون بزرگوار نباید فقط به حضور در مساجد اکتفا کنند، بلکه باید با مراجعه به محیطهای مختلف اجتماعی و حتی منازل و اصناف گوناگون، و در صورت لزوم، پیگیری مشکلات آنها، عملاً طعم شیرین جامعه اسلامی را به آنان بچشانند و طبیعی است که این تعامل به قدری کارساز است که گاهی فقط ابراز همدردی با آنها نیز می تواند اثربخش باشد.
کادرسازی و تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی؛ یکی دیگر از موضوعاتی که متأسفانه از گذشته مورد غفلت نظام آموزشی قرار داشته، کادرسازی و تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب است، که با وجود گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، این امر همچنان به عنوان یک نیاز ضروری در کشور مطرح است و لذا به شدت نیازمند برنامهریزی جدی و عملی است.