«معامله قرن» يك طرح آمريكاييـ صهيونيستي عليه مسئله فلسطين و محور مقاومت است. از اين رو همزمان با طرح اين موضوع تهاجم بيسابقهاي عليه ايرانـ مدافع، حامي و پشتيبان اصلي قضيه فلسطينـ در همه ابعاد پيگيري ميشود. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با هيئت بلندپايه حماس فرمودند، «عليرغم تمام شرايطي كه به ما تحميل ميشود، ما از مسئله فلسطين غافل نيستيم.» اين سخن بسيار مهم و راهبردي است؛ چرا كه يكي از اهداف حمله به ايران و فشارهاي اقتصادي، جنگ رواني و حتي تهديد به حمله نظامي، دور كردن ايران از مسئله فلسطين و اجراي معامله قرن به صورت روان و آسان است.
بنابراين، بحث معامله قرن را از دو منظر ميتوان قرائت كرد؛ منظر اول نگاه موافقان آن است، معامله قرن يك طرح غربيـ عبريـ عربي است، يك طرف آن كشورهاي اروپايي به سركردگي آمريكا هستند و طرف ديگر كشورهاي همپيمان آمريكا به سركردگي عربستان سعودي و با حضور امارات، بحرين و... قرار دارند البته كشورهايي مانند عمان و... هم با اينكه همراهي علني و جدي نميكنند، اما حتي جرئت مخالفت با اين موضوع را ندارند و منظر دوم روايت مخالفان اين طرح است اولين كشوري كه ميتواند در مقابل معامله قرن بايستد و آن را تا حد زيادي خنثي كند و الحمدلله تاكنون خنثي كرده، «ايران» است.
در اينجا اين سؤال مطرح ميشود كه آيا واقعاً معامله قرن، مو به مو اجرا خواهد شد و رژيم صهيونيستي و آمريكا مطابق ميل خود ميتوانند آن را پياده كرده و تومار مسئله فلسطين را بپيچند؟ قطعاً پاسخ منفي است و سيدحسن نصرالله با ضرس قاطع و قدرت تمام گفت، معامله قرن مرده به دنيا آمده است.
وقتي ترامپ، بحث انتقال سفارت آمريكا از تلآويو به بيتالمقدس را مطرح كرد و گفت، از اين پس بيتالمقدس، پايتخت يكپارچه و ابدي اسرائيل است و تأكيد كرد؛ سرزمينهاي اشغالي ارتفاعات جولان هم كه براي سوريه است، به خاك اسرائيل ملحق ميكنيم، يكسري موضعگيريهايي در مقابل اين اقدام ترامپ، رژيم صهيونيستي و كشورهاي توطئهگر منطقه اتخاذ شد. در اين زمينه سه موضوع مطرح است كه انشاءالله سبب خنثي شدن معامله قرن خواهد شد.
موضوع اول اين است كه اقدام آقاي ترامپ وجهه قانوني ندارد. بيش از 70 قطعنامه درباره همه مسائل مربوط به فلسطين، درگيري رژيم صهيونيستي با فلسطينيها، بحث سرنوشت قدس شريف، بازگشت پناهندگان فلسطيني و مسائل ديگر از سوي سازمان ملل و شوراي امنيت صادر شده است. اينكه او به راحتي همه اينها را كنار بزند و بگويد من تصميمگيرنده نهايي هستم و ميخواهم خارج از سازمان ملل و شوراي امنيت اين كار را انجام دهم، قطعاً مقبول جامعه جهاني و مردم دنيا نخواهد بود.
موضوع دوم اين است كه 14 عضو شوراي امنيت با انتقال سفارت و بحث يكپارچه اعلام كردن قدس به نفع رژيم صهيونيستي مخالفت كردند و اين طرح رأي نياورد. در مجمع عمومي سازمان ملل نيز رأيگيري شد و حدود 138 كشور، مخالفت خود را با اين اقدام ترامپ اعلام كردند، بنابراين ظرفيت جهاني در مقابله و معارضه با اقدام دونالد ترامپ وجود دارد. در سطح منطقه، محور مقاومت به رهبري ايران و همسويي سوريه، لبنان، عراق، فلسطين و يمن اعلام كردند با هر آنچه توان داريم و با هر وسيلهاي كه در اختيار داريم، با اين مسئله مخالفت خواهيم كرد. خوشبختانه، اين مخالفت هم تاكنون بيتأثير نبوده و اجراي معامله قرن را مختل كرده است.
موضوع و ظرفيت سوم در داخل فلسطين اشغالي بود. از لحظهاي كه اين معامله قرن مطرح و سفارت منتقل شد، مردم فلسطين قيام كرده و اين قيام را با عنوان تظاهرات يا قيام بازگشت مطرح كردند.
به طور كل ميتوان اميدوار بود كه يك مانع جدي، حقوقي، قانوني، بينالمللي و مردمي وجود دارد كه به سادگي اجازه نميدهد طرح معامله قرن را اجرا كنند.
از سوي ديگر، اين را هم بايد گفت كه دشمن قدرت دارد و آن نفوذ سياسي، مالي، تسليحاتي، منطقهاي و همپيمانانش است. در ارتباط با قدرت مالي دستور دادند كه همه كمكهاي كشورهاي عربي به فلسطين را متوقف كنند تا فلسطينيها تحت فشار قرار گرفته و تسليم اين طرح خيانتبار شوند. در بحث قدرت نظامي چندين مرتبه رژيم صهيونيستي به غزه حمله كرد تا آنها را بترساند، اما پاسخهاي دندانشكني دريافت كردند و خود آقاي نتانياهو پرچم سفيد را بالا برد و گفت، ما فعلاً خواهان جنگ با حماس نيستيم. در بحث فشارهاي ديپلماتيك هم در «ورشو» موضوع معامله قرن را مطرح كردند و خواستند اجماع به وجود بياورند كه خوشبختانه آن اجماع هم شكست خورد. پس از آن در «منامه» بحث كمكهاي مالي را مطرح كردند و گفتند، ما ميخواهيم مثلاً 65 ميليارد دلار براي بازسازي غزه و ايجاد فرصتهاي شغلي براي مردم فلسطين هزينه كنيم كه مردم فلسطين بر دهان آنها زدند و گفتند، كسي شرف و حيثيت سرزمين خود را نميفروشد. دشمن بعد از شكست در آنچه مطرح شد به حربههاي گوناگون ديگري متوسل شده است كه يكي از آنها بحث «عاديسازي» است.
اگر ظرفيت دشمن و ظرفيت خودي را كنار هم قرار دهيم، ميبينيم كه قطعاً ظرفيت خودي در حمايت از مسئله فلسطين در خنثيسازي «معامله قرن» اثرگذارتر و سنگينتر خواهد بود. بنابراين انشاءالله پروژه معامله قرن با اين ظرفيتهاي بينالمللي، منطقهاي و داخلي فلسطين راه به جايي نخواهد برد.