سال 1345 بود كه مستند نمايشي «خانه خدا» در سينماهاي تهران اكران شد؛ مستندي كه امروز پس از 53 سال به يقين ميتوان آن را اثري فاخر در زمينه تبيين آداب و رسوم حج دانست. مستند «خانه خدا» مراحل گوناگون مراسم حج، از هنگام ورود زائران از هر نژاد، كشور و سني را براي مخاطبان به تصوير ميكشد و اين روايت تا پايان مناسك حج و بازگشت مسلمانان به كشورهايشان ادامه دارد.
نه در آغاز فيلم و نه در پايان آن نامي از كارگردان نيست و در بسياري از منابع يك اشتباه بزرگ تاريخي صورت گرفته و «جلال مقدم» را كه مشاور اين مستند بوده، به عنوان كارگردان معرفي كردهاند؛ اما در حقيقت «ابوالقاسم رضايي» كارگردان اين اثر است و احمد شيرازي، نعمت حقيقي، محمود ايثاري و عباس دستمالچي، فيلمبرداران آن هستند و اسدالله پيمان و محمود سعادت گويندگي متن را بر عهده داشتهاند. بسياري معتقدند ابراهيم گلستان اين فيلم را تدوين كرده و گفتار متن آن را نگاشته است؛ اما به نظر ميرسد اين مسئله يكي از اشتباهات فاحشي است كه درباره اين مستند صورت گرفته است.
بهترين مثال در تعريف همكاري
ابراهيم گلستان درباره مستند «خانه خدا» ميگويد: «ابوالقاسم رضايي، كارگردان اين مستند است، اما اگر نظر شخصي من را جويا باشيد، بايد بگويم اين فيلم حاصل يك كار گروهي است، حتي فيلمبرداران اين اثر را بايد جزء گروه كارگرداني محسوب كرد، زيرا اصيلترين شاخصه مستند خانه خدا، تصوير است.»
نكته جالب توجه در مستند خانه خدا نگاه زيركانه و هوشمندانه فيلمساز است كه توانسته به بضاعت امكاناتش و با نگاهي فراتر از زمان مستندي درباره حج بسازد كه تاكنون در 85 كشور نمايش داده شده و جوايز فراواني از جشنوارههاي گوناگون كسب كرده است.
وحدت مسلمانان در كثرت حجاج
خانه خدا در تصويري ساده وحدتي را ترسيم ميكند كه در وجود خود حجاج به كثرت ميرسد و در اين فيلم اثري از افراطگرايي مشاهده نميشود. تصاوير اين فيلم كاملاً بيانگر يك روايت تاريخي از حج در دهه 40 است و امروز افزون بر ارزش روايياش، ارزش تاريخي فراواني هم دارد. خانه خدا نه درصدد بيان عشقي خارج از عرف است و نه درصدد بيان شكافها. تصويري از بزرگترين اجتماع تاريخ اسلام است با همه جوانب و گاهي كاستيهاي آن.
اين اثر نمايشي روايتگر انسانهايي با باورهاي گوناگون است و نشان از جذابيت اين واقعه عظيم دارد. صحنههاي تأثيرگذار اين مستند با صحنههاي كليشهاي كه اين روزها از رسانههاي مختلف با دوربينهاي ثابت بر فراز ساختمانهاي بلند ضبط ميشود، تفاوت فاحشي دارد. تصويربرداران اين اثر در همه مراحل همراه سوژهاند و گاهي تا فاصله چند قدمي به آن نزديك ميشوند و چه زيبا ريزش باران را از ناودان طلايي كعبه به تصوير ميكشند.
تأثير يك اثر در زمانه گاهي مانند جادو باقي ميماند و نميتواني «خانه خدا» را ببيني و دلت نلرزد و جالب اينجاست كه مخاطب هنوز هم ميتواند پس از گذر نيم قرن با آن همراه شود و پس از اتمام فيلم هم حال خوشش را فراموش نكند. اين فيلم روايتي ارزشمند و جذاب است؛ هم براي كساني كه فريضه حج را تجربه كردهاند و هم براي كساني كه هنوز به حج مشرف نشدهاند. «خانه خدا» در زمان خودش هم تافته جدابافتهاي بوده است. اين فيلم جزء معدود مستندهاي سينماي ايران بود كه به نمايش عمومي درآمد و در هنگام نمايش آن در سالنهاي سينما آداب خاصي حاكم ميشد و به واسطه اين فيلم پاي بسياري از خانوادههاي مذهبي هم به سينما باز شد. آنگونه كه در اظهارات بينندگان اين مستند ذكر شده است، سالنهاي سينما در هنگام پخش اين مستند از تصاوير و عكسهاي رايج خالي ميشد تا فضاي مناسبي براي علاقهمندان اين مستند فراهم كند. خانه ملي فيلم حالا اين اثر را ترميم كرده و به شكلي مناسب براي همگان قابل رؤيت است، اما وقتي اين فيلم را مشاهده ميكنيد، شايد اولين سؤالي كه به ذهنتان برسد، اين است كه چرا اثري كه اين چنين در سراسر جهان درخشيده است، چندان در كشورمان مطرح نيست و چرا از مستندي كه ميتواند فخري براي ايرانيان محسوب شود، در هيچ يك از نشستها و سمينارهاي تقريبي ياد نميشود؟! اين فيلم براي شركت دوبلهكننده هندياش سرمايه فراواني به بار آورد و حاصل فروش آن شايد به سادگي در ذهن نگنجد. درباره اين مستند بايد سؤال كرد، چرا چنين ساده از كنار ميراث ارزشمندمان ميگذريم، آن هم ميراثي كه شايد به بهترين شكل بتواند زمينه تقريب مذاهب و نگاه اصيل ايرانيان را به مناسك گوناگون ترسيم كند. اگر نگاهمان اينگونه باشد كه هنوز پس از نيم قرن نتوانستهايم اثري در خور در زمينه حج بسازيم به همين جهت اين مستند را به فراموشخانه سپردهايم، جاي افسوس و دريغ دارد.