مادر به هر بهانهاي پسر جوانش را به حرف ميگرفت و او را به ازدواج دعوت ميكرد. برخي از دخترهاي فاميل و آشنا را پيشنهاد ميداد و ميگفت اگر دختري را زير سر دارد، فقط كافي است نام و نشانش را بگويد؛ اما پسر هر بار بحث را عوض ميكرد تا اينكه يك بار جوابش قلب مادر را بيقرار كرد: بيخيال مادر! دنيا عوض شده و همه چيز پيشرفت كرده است. كسي ديگر دنبال دردسر و سختي نيست؛ ازدواج يعني دردسر و مسئوليت... .
اين روزها، پدر و مادرهاي زيادي، از اين نوع طرز فكر و انديشه فرزندانشان رنج ميبرند و در تلاش هستند راهكاري براي ترغيب آنها به تشكيل خانواده پيدا كنند. آنها با ديدن رواج ولنگاريها و نيمهبرهنگيها در سطح جامعه، نگران جوانانشان ميشوند و از آسيبها و انحرافهاي پيش رويشان هراسان و بيمناكند؛ در حالي كه سن بلوغ عاطفي و جنسي روند كاهشي دارد و فرزندانشان به ازدواج راضي نميشوند. تقليد از سبك زندگي جوانهاي غربي ميان برخي از جوانان رواج يافته و آنها ازدواج را سختي توأم با مخارج هنگفتي ميدانند كه با قبول مسئوليت بزرگ و كمرشكن، بر دختر و پسر تحميل ميشود! همين نگاه نادرست است كه موجب ايجاد روابط آزادانه و خارج از حدود خانواده ميشود و آسيبها و خطرهاي جبرانناپذيري براي فرد و جامعه به همراه دارد. غافل از اينكه تعهد و رابطه عميق عاطفي با همسر، ميتواند ضامن آرامش روح و روان فرد باشد و در عين حال با فرزندپروري و تداوم نسل، لذتي ماندگار را براي او رقم بزند. در واقع، انتخاب آگاهانه و درست در اين رابطه، كاركردهاي عاطفي، جنسي، اخلاقي، اجتماعي و روانشناختي را در پي خواهد داشت كه با هيچ رابطه ديگري قابل مقايسه نيست.
البته علت ماجراي گريز جوانان از ازدواج تنها به اين تفكر نادرست محدود نميشود. عوامل و موانع متعددي، پيش روي جوانان و حتي خانوادههايشان قرار دارد كه نميتوان آنها را انكار كرد و ناديده گرفت؛ براي نمونه مشكلات اقتصادي يكي از اصليترين موانع هستند؛ از خريد جهيزيه و سرويس طلا و حلقه و اجاره خانه گرفته تا هزينههاي سرسامآور تالارهاي پذيرايي، آرايشگاه، لباس عروس و... ازدواج را به غول بزرگي تبديل كرده است كه روبهرو شدن با آن سخت و طاقتفرسا و در برخي مواقع حتي ناممكن به نظر ميرسد. در چنين شرايطي جوان، با حساب سرانگشتي اين هزينهها و محاسبه خرجهاي روزمره زندگي، خرج را افزون بر دخل ميبيند و قيد ازدواج را ميزند.
ميتوان با حذف برخي خرجهاي غيرضروري و پرهيز از چشم و همچشمي بخشي از اين مشكل را تقليل داد و مسير ازدواج را هموارتر كرد. ضمن اينكه مؤسساتي با عنوان «مراكز ازدواج آسان» با ارائه خدمات تسهيلگر تا حدي به كم شدن هزينهها كمك ميكنند؛ اما با اين همه نبايد وظيفه دولتمردان و نهادهاي فرهنگي را در اين زمينه ناديده گرفت. بدون شك، حل بحران اقتصاد و كاهش هزينههاي سرسامآور اقتصادي و ارائه كمكهاي مالي به زوجهاي جوان، نقش مؤثري در تسهيل امر ازدواج دارد. مشكل عمده ديگر در مسير ازدواج، بالا رفتن سطح توقعات دختر و پسر است كه با بالا رفتن سطح تحصيلات و رواج روحيه تجملگرايي و راحتطلبي ارتباط مستقيمي دارد. در حالي كه در گذشته، جوانها با توقع اندك و صبر و سازگاري وارد زندگي مشترك ميشدند و پس از گذشت چند سال، با تلاش و همدلي در كنار يكديگر به امكانات مالي و رفاهي هم دست مييافتند كه البته با شيريني و لذت خاص و خاطرات به يادماندني برايشان همراه بود. براي مراسم عروسي، اعضاي محله دست به دست هم ميدادند و مجلس زنانه و مردانه با هزينه محدود در خانه برگزار ميشد. خانوادهها وسايل محدود زندگي را براي عروس و داماد فراهم ميكردند و ورودشان به زندگي مشترك را جشن ميگرفتند. در عوض، با همين زندگيهاي ساده و محدوديتها مقاومت در برابر سختيهاي زندگي را تمرين ميكردند و با اين عقيده كه دينشان كامل شده و رزق و روزيشان هم با ازدواج گسترش مييابد، شاد بودند. افكاري كه اين روزها، ممكن است كهنه و سنتي به نظر برسد؛ اما ميتواند ازدواج راـ كه سنت نبوي استـ با تمام شاخصهها و اهداف آرمانياش تسهيل كند. سالگرد پيوند آسماني امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) بهانه خوبي است براي يادآوري لزوم حمايت نهادهاي مسئول از زوجهاي جوان و نيز همت دختران و پسران جوان براي رقم زدن ازدواجهاي آساني كه لذت بيمانندي را به همراه دارند: لذت همسري... .
قطعاً حل مشكلات پيش روي ازدواج جوانان كه ميتواند بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي را كاهش دهد و جامعهاي شادابتر از آنچه را كه امروز شاهدش هستيم، براي همهمان به ارمغان بياورد و اين قطعاً ميسر نميشود مگر با راهحلهاي جدي در زمينه فرهنگسازي بيشتر در اين زمينه و مهمتر از آن برداشتن موانع جدي اقتصادي از سر راه جوانان مانند كاهش بيكاري در سطح جامعه. به ياد داشته باشيم كه در حال حاضر موضوع كاهش جمعيت در كشورمان نيز كاملاً وابسته به بالا رفتن آمار ازدواج است و در تداوم و پابرجايي موانع ازدواج به جز ناهنجاريهاي اجتماعي بايد منتظر پيامدهاي بعدي آن يعني پيري جامعه هم باشيم؛ هر چند اين موضوع براي سالهاي پيش رو نيز تهديدي جدي براي كشورمان محسوب ميشود.