داستان یمن در ماههای پایانی
کیهان: عربستان سعودی در اداره جنگ یمن و در برونرفت از آن دچار بحران اساسی است. حدود 52 ماه پیش، رهبر معظم انقلاب اسلامی با قاطعیت از شکست متجاوزین به یمن و به طور خاص از شکست خفتبار عربستان سعودی خبر داده بودند و این در حالی بود که در آن زمان همه علائم به نفع سعودی بود. هواپیماهای بسیار پیشرفته آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی کوچه و بازارها را بمباران میکردند.
در این میان جمهوری اسلامی متجاوزان را مثل همیشه محکوم کرد و تلاش خود را به توقف این جنگ معطوف نمود اما با این وجود به دلیل محاصره هوایی و دریایی یمن و عدم اتصال زمینی، ایران نیز کار زیادی نمیتوانست انجام دهد. در اینجا یک ملت فقیر بود که در معرض دو جنگ قرار گرفته بود، جنگ رژیم سعودی و مؤتلفین آن و جنگ «برادران» که آلت دست واقع و بعضاً به امید موقعیتی کنار سعودیها و اماراتیها قرار گرفته بودند. اما این باز برای غلبه بر مردم یمن کفایت نمیکرد بر این اساس سعودیها و اماراتیها، وارد مذاکره رسمی با کشورهای مختلف از جمله مصر، پاکستان، افغانستان، ترکیه، موریتانی، اریتره و سودان شده و از آنان خواستند که یگانهایی را برای کمک به ارتشهای سعودی و امارات در نظر بگیرند که البته در اکثر این موارد با پاسخ منفی مواجه گردیدند. در این میان سه کشور مصر، پاکستان و ترکیه اگرچه انصارالله را محکوم کردند اما به مشارکت در جنگ رژیم سعودی نیز تن ندادند. پس از این بود که دولت سعودی به خصوص در مذاکره با دولتهای پاکستان و افغانستان از آنان خواست، جهت اعزام نیروهای غیرنظامی خود در قبال دریافت مبالغی پول با ارتش عربستان همکاری نمایند. براساس برخی اخبار دولت نوازشریف در پاکستان قبول کرد که در مقابل دریافت روزانه 9 دلار، به ازای اعزام هر نفر، افراد را به جنگ علیه یمن گسیل کند و البته علاوه بر آن یک خانه مجلل در ریاض نیز از دولت سعودی دریافت کرد. کما اینکه چنین فرمولی در کابل نیز مورد بحث قرار گرفت، ولی در نهایت تعداد افغانی و پاکستانیهایی که در قالب گروههای مزدور به عربستان گسیل شدند از 30 هزار نفر کمتر بود.
عکس یادگاری ترامپ با طالبان نزدیک است ؟
خراسان: هشتمین دور مذاکرات طالبان و آمریکا در دوحه قطر در حالی پایان یافت که طرفین، بدون ارائه جزئیات دقیق، از حصول یک توافق کلی و امضای قریب الوقوع توافق نامه سخن گفته اند.
زلمی خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات صلح با طالبان، پس از پایان هشتمین دور گفت وگوهایش با ملا برادر، فرد شماره دوی طالبان، به دهلی رفته تا به گفته خودش، همکاری های بین المللی را برای رسیدن به صلح در افغانستان جلب کند. او در رشته توئیت هایی، گفته است که مذاکرات، پیشرفت های خوبی داشته و گفت وگوهای طرفین، اکنون بر سر تعیین مکانیسم اجرای توافقات در جریان است. این اعلام مواضع در حالی صورت می گیرد که برخی از آگاهان معتقدند امضای اولیه توافق نامه مذکور صورت گرفته اما دو طرف، از رسانه ای کردن آن خودداری می کنند.
این مطلب تا حدی قوت یافته است که سفر روز گذشته آلیس ولز معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا در امور آسیای مرکزی و جنوبی به اسلام آباد پاکستان نیز در همین راستا قلمداد شده و برخی رسانه های پاکستانی مدعی شده اند که سفر خانم ولز، با هدف فراهم کردن مقدمات سفر ترامپ به کابل و امضای رسمی توافق نامه صلح با طالبان و گرفتن عکس یادگاری مقامات آمریکایی با رهبران طالبان صورت گرفته است.
مسئله خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تضمین طالبان بر استفاده نکردن از خاک افغانستان توسط گروه های تروریستی، دو مسئله اصلی اختلافی میان دو طرف بود که به نظر می رسد در این دور از گفت وگوها، راه حلی برای آن پیدا شده است. اظهارات طرفین، نشانگر آن است که آمریکا، جدولی برای خروج از افغانستان را پیش روی خود دارد و طالبان نیز تعهد هایی برای قطع همکاری با القاعده و دیگر گروه های تروریستی به آمریکا داده اند. انتظار می رود پس از امضای رسمی این توافق نامه، بخش دیگری از این پروسه، شکل عملیاتی به خود بگیرد. بخشی که به نظر می رسد جنجال های آن، کمتر از توافقات صورت گرفته تاکنون نباشد.
آغاز مذاکرات میان دولت افغانستان با طالبان و چگونگی ورود طالبان به قدرت سیاسی، همواره از اصلی ترین مسائل اختلافی بوده است که تا این لحظه، آمریکا کوشیده به گونه ای ، آن را به حاشیه براند.
طالبان، تا این لحظه، هرگز حاضر نشده اند که با دولت افغانستان وارد مذاکره شوند و اکنون که توافق صلح آمریکا و طالبان، قریب الوقوع به نظر می رسد، نحوه حضور آن ها در ساختار قدرت از یک سو و تعیین تکلیف وضعیت نظام سیاسی کنونی از دیگر سو، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
طالبان، همواره بر عنوان «امارت اسلامی طالبان» تاکید داشته اند و نظام کنونی، بر اساس قانون اساسی، «جمهوری اسلامی» است و هنوز، این مسئله روشن نیست که آیا پس از اجرایی شدن توافقات آمریکا و طالبان، شاهد حکومت امارت اسلامی خواهیم بود یا طالبان به جمهوری اسلامی افغانستان آری خواهند گفت.
کریخوانی يک بازنده
رسالت: قرار نيست همه موفق باشند؛ گاهي يک سياستمدار هر چقدر هم انگليس درسخوانده و آشنا به روش غربيها باشد، ممکن است از آنان رودست بخورد و مملکتي را چندين و چند سال معطل کند. حتما اعتقاد داريم بناي دولتمردان به موفقيت و پيشرفت کشور بوده است، اما آنان را به مثابه جواناني ميدانيم که هر چند مو سپيد کردهاند اما تجربه نبرد با گرگ را نداشتهاند. از قضا گوش استماع هم نداشتند و رهنمود پير طريق را به جاي آويزه گوش کردن، پشت گوش انداختند.
رئيس جمهور در ديدار با وزير، معاونان و مديران ارشد وزارت امور خارجه صحبتهايي کرده است که نميشد از آنها به سادگي گذشت و به حساب خدا قوت به تيم ديپلماسي نوشت؛ فلذا براي جلوگيري از تحريف تاريخ بايد نکاتي بنويسيم تا مثل ماجراي شهيد و جلاد، غالب و مغلوب مذاکرات هم جابه جا نشود.
آقاي روحاني گفتند: «دوست و دشمن نتوانستند بگويند برجام به ضرر ملت ايران بوده است.» نميدانم جناب رئيسجمهور، ما را در کدام دسته قرار ميدهند ولي ما هيچگاه برجام را نهتنها به نفع ملت ايران ندانستيم که مايه عبرت و به تعبير رهبري تجربه تلخ ميدانيم.
ايشان در ادامه بيان داشتهاند: «وقتي نظام به تصميمي رسيد باز هم بايد امانتدار بوده و همان تصميم را با امانتداري کامل به طرف خارجي منتقل کنيم.» اين هم متأسفانه رخ نداد و رهبري صريحا فرمودند «از خطوط قرمز نظام عبور شد». آقاي روحاني افزوده است: «اگر وزير خارجه کشورمان در نيويورک با وزير خارجه آمريکا از نزديک گفتوگو نميکرد و من به تلفن آقاي اوباما جواب نميدادم، شايد روند رسيدن به توافق به کندي صورت ميگرفت. اينکه توانستيم در طول کمتر از ۱۰۰ روز با ۶ قدرت جهاني به توافق ژنو برسيم…» اي کاش هيچوقت وزير خارجه کشوري که علمدار مقاومت است کنار يک آدمکش بيشرف قدم نميزد تا دل رزمندگان مقاومت، آزرده شود. اي کاش رئيس جمهور ايران اسلامي اينقدر خود را عزيز ميدانست که آمريکاييها را شايسته مبادله پيام نداند؛ نه اينکه بعد از مدتها از مکالمه تلفني با اوباما ذوق کند. اي کاش شما هم هشت سال مذاکره ميکرديد و به توافق خسارتبار نميرسيديد که درس عبرت براي تاريخ شويد. در پايان جناب روحاني گفته است: «دنيا فهميد اگر ايران عهد و پيماني را ببندد، پاي آن ميايستد و اين يک امتياز جاودانه براي ملت ايران است و امروز بعد يک سال صبر به عنوان ملتي که به عهد و قول خود وفادار هستيم، در تاريخ ثبت شد.» براي بار هزارم! برجام قرار بود تحريمها را به قول شما بالمره بردارد نه اينکه به دنيا درس اخلاق دهد، نه اينکه حسن نيت ايران ثابت شود و نه اينکه ابزاري شود که ناکارآمدي دولت را بپوشاند، چرا که خود برجام را اگر از ما ميشنويد به نحوي بپوشانيد و هر روز به مداحي آن اقدام نکنيد.
امنیت در برابر امنیت
صبح نو: رویکرد جدید جمهوری اسلامی در برخورد با متخاصمان، روز گذشته از زبان دکترروحانی، رییسجمهوری کشورمان، عنوان شد. امنیت دربرابر امنیت، تنگه دربرابر تنگه، صلح دربرابر صلح و نفت دربرابر نفت. این سخن رییسجمهوری را میتوان فصل جدید کنشگری جمهوری اسلامی در صحنه بینالمللی قلمداد کرد؛ همچنانکه پیشازاین نیز، فرمانده سپاه پاسداران تأکید کرده بود درصورت خطای محاسباتی دشمنان، استراتژی نظامی ایران از راهبرد دفاعی به تهاجمی تبدیل میشود. امنیت دربرابر امنیت، بیانکننده قدرتگیری فزاینده ایران در مناسبات جهانی است که دربرابر هر تهدید عناصر تهدیدزا آماده دفاع از حریم خود است. براساس همین راهبرد تهاجمی، رییسجمهوری تأکید میکند: ما دیگر از خطاها چشمپوشی نمیکنیم و وقتی کشتی ما را میگیرند، ما هم کشتی آنها را گرفتیم. آمریکا و متحدانش باید بدانند آن روزگار که هشت سال مهمات تهاجمی رژیم بعث علیه ملتی مظلوم تأمین شد و هواپیمای مسافربری کشوری با بیش از 200 مسافر نشانه رفت و صدایی از هیچ نهاد بینالمللی درنیامد، دیگر تکرار نخواهد شد. ایران از مدتها پیش دوران جدیدی در دنیا آغاز کرده است؛ دورانی که محور اصلیاش، پایان بزنودررویی است.
آمریکا چین را به لیست سیاه برد
دمیای اقتصاد: بالاگرفتن آتش جنگ تجاری، تفاضل بازدهی اوراق خزانه ۱۰ ساله و ۳ ماهه آمریکا را منفیتر از قبل کرد. این فاصله که بهعنوان معیار پیشبینی رکود (یا برعکس احیای اقتصادی) از آن استفاده میشود، پس از تنشهای تجاری روزهای اخیر میان دو غول اقتصادی جهان، باز هم عمق خود را در محدوده منفی بیشتر کرد. ظرف ۵۰ سال گذشته، هرگاه این معیار به محدوده منفی وارد شده، یک دوره رکود، پیامد آن بوده است. در حال حاضر تفاوت بازدهی اوراق بلندمدت و کوتاهمدت به منفی ۳۲/ ۰ درصد رسیده و در حال گسترش بهنظر میرسد. پس از آنکه پکن اجازه شکسته شدن سد «۷» (نرخ برابری دلار آمریکا به یوآن چین) را صادر کرد تا رنمینبی (یوآن) در برابر دلار تضعیف شود، واکنش اوراق خزانه آمریکا نیز با ترسیم یک منحنی معکوس بازدهی مشخص شد. روز سهشنبه، پس از اینکه آمریکا چین را در فهرست دستکاری تعمدی نرخ ارز قرار داد، با تشدید سریع اختلافات تجاری بین دو کشور، نرخ برابری دلار به یوآن رکورد نزولی دیگری که پایینترین سطح ۱۱ ساله است را به ثبت رساند. همگام با شکسته شدن سد مقاوم ۷ و تضعیف یوآن در برابر دلار، بازارهای جهانی سهام نیز فرآیند سقوط خود را با شدت بیشتری ادامه دادند.
ورود چین به لیست کشورهایی که بهصورت تعمدی نرخ ارز خود را تعیین میکنند، پس از تصویب در وزارت خزانهداری آمریکا به نهادهای بینالمللی برای اقدامات آتی سپرده خواهد شد. واشنگتن اعلام کرده است پرونده آلایش ارزی چین را از طریق بانک جهانی پیگیری خواهد کرد تا رقابت ناعادلانه چین در تجارت بینالملل پایان یابد. تعرفهگذاریهای پیاپی از سوی ترامپ تا حدی پیشروی خود را ادامه داد که ابعاد جنگ تجاری پس از اعلام آمادگی دونالد ترامپ برای اعمال تعرفه بر کل واردات از چین به آمریکا گستردهتر از هر زمانی شد. وضع تعرفه بر ۳۰۰ میلیارد دلار از صادرات چین به ایالاتمتحده تنها بخشی از تهدیدهای اخیر واشنگتن محسوب میشود. اقدام تقابلی پکن نیز با وضع تعرفه بر محصولات کشاورزی وارداتی از ایالاتمتحده و باز کردن سقف نرخ برابری دلار به یوآن برای عبور از آستانه کلیدی «۷» همراه شد. پس از آن، رئیسجمهوری آمریکا خواستار بازخوانی پرونده اتهام دستکاری تعمدی (آلایش) ارزی توسط دولت چین شد. اقدامات دولت دونالد ترامپ و گامهای اخیر دولت چین از وقوع جنگ اقتصادی پرده بر میدارد که جبهه ارزی و تجاری دو بخش اصلی آن هستند. تنشهای تجاری میان آمریکا و چین مهمترین عامل اثرگذار بر روند بازارهای جهانی روزهای اخیر است. تحلیلگران تضعیف کمسابقه یوآن در برابر دلار آمریکا را به معنای تصمیم جدی پکن در بهکارگیری سلاح ارزی در راستای مقابله با تعرفهگذاری کاخ سفید عنوان میکنند