ظریف را چرا تحریم کردهاند؟!
کیهان: تحریم آقای ظریف در فاصله کوتاهی بعد از انتشار خبر آن با انبوهی از اظهارنظرهای داخلی و خارجی روبرو شده است که همچنان نیز ادامه دارد. تقریبا در تمامی این اظهار نظرها، از اقدام ترامپ با عناوینی نظیر نسنجیده، احمقانه، دور از عرف دیپلماتیک و... یاد شده است که قابل انکار نبوده و پذیرفتنی است. اما این سکه روی دیگری نیز دارد که نباید از آن غفلت کرده و نادیده گرفته شود. روی دیگر این ماجرا که درسآموز و عبرتانگیز است اینکه تحریم آقای ظریف نشان داد دولت محترم طی ۶ سال گذشته در اعتماد به آمریکا و گره زدن همه مسائل -حتی آب خوردن مردم- به مذاکرات هستهای، به بیراهه رفته است و علیرغم توصیهها و هشدارهای پیدرپی صاحبنظران، سراب را آب پنداشته و با این خطای بزرگ بسیاری از امکانات و ظرفیتهای کشور برباد رفته است! به بیان دیگر، تحریم آقای ظریف خط بطلان پُررنگی است که بر مواضع چند سال گذشته دولت کشیده شده است.
نیم نگاهی به ۶ سال گذشته بیندازید! چه میبینید؟! امتیازات فراوانی که دادهایم! و یک مشت وعده نسیه که گرفتهایم! با این حساب، دولتی که اینهمه امتیاز نقد داده و در مقابل فقط وعده نسیه گرفته است نباید با مخالفت آمریکا روبرو شود تا آنجا که وزیر امور خارجه ایران که مقام ارشد مذاکرات مورد اشاره بوده است نیز تحریم شود! باید توجه داشت که ترامپ بارها اعلام کرده است خواهان ادامه مذاکرات با ایران است و یکی از انگیزههای رسما اعلام شده خود برای خروج از برجام را وادار کردن ایران به مذاکره اعلام کرده بود و تاکنون برای تحقق این خواسته خود به چندین و چند میانجی ریز و درشت متوسل شده است، بنابراین نباید آقای ظریف را که مقام ارشد مذاکرهکننده بوده است، تحریم کند! اما چرا ایشان را تحریم میکند؟! درباره این اقدام ترامپ اگرچه احتمالات متعددی هست ولی از آن میان، سه احتمال قویتر از سایر احتمالات به نظر میرسد، بخوانید!
۱- بعد از تاکید رهبر معظم انقلاب که مذاکره با آمریکا را «سم» و اکیدا ممنوع اعلام کرده بودند، این باب برای همیشه بسته شده است. از این روی، وقتی قرار بر مذاکره نباشد، چرا آمریکا برای حفظ حیثیت سیاسی و ترمیم آبروی از دست رفته خود پیشدستی نکرده و آقای ظریف را تحریم نکند؟! اهمیت آقای ظریف برای آمریکا حضور ایشان در مذاکرات بوده است بنابراین، وقتی مذاکرهای در میان نباشد با عرض پوزش باید گفت دیگر حفظ جایگاه ایشان برای آمریکا ضرورتی ندارد!
۲- بعید نیست که تحریم آقای ظریف با این انگیزه صورت گرفته باشد که دولت را به سوی مذاکره با اروپا ترغیب کند! و از آنجا که تروئیکای اروپا بارها به صراحت اعلام کرده است که در برخورد با ایران با آمریکا اختلاف راهبردی ندارد،
۳- زمینهای برای ادامه روند قبلی دولت فراهم آورده و برجامهای ۲ و ۳ و... را نیز در پوشش کنوانسیون پالرمو، FATF ، CFT و... به ایران اسلامی تحمیل کند! و بالاخره آنچه به وضوح دیده میشود بطلان راهی است که دولت محترم طی ۶ سال گذشته در اعتماد به آمریکا و اروپا و گره زدن مسائل اصلی کشور به مذاکرات و برجام بدفرجام پیموده است و سند گویایی بر ضرورت تغییر ریل دولت از خارج به داخل است.
حمله تمام عیار به اقتصاد چین
دنیای اقتصاد: روز پنجشنبه، رئیسجمهوری آمریکا در رشتهای از پیامهای توییتری، چین را تهدید تعرفهای کرد. ترامپ در پیامهای خود نوشت: «نمایندگان ما تازه از چین بازگشتهاند، جایی که آنها مذاکرات سازندهای برای توافق تجاری آینده داشتند. سه ماه پیش فکر میکردیم یک توافق با چین داریم، اما متاسفانه چینیها پیش از امضای آن، تصمیم گرفتند دوباره مذاکره کنند. به تازگی آنها برای خرید مقدار زیادی از محصولات کشاورزی آمریکا توافق کردند، هر چند تاکنون این کار را انجام ندادهاند.» در ادامه پیامهای او آمده است: «مذاکرات تجاری ادامه دارد و طی مذاکرات دولت آمریکا از تاریخ اول سپتامبر مقدار کم تعرفه ۱۰ درصدی را بر باقی مانده ۳۰۰ میلیارد دلاری کالاها و محصولاتی که از چین به کشور میآید اعمال خواهد کرد. البته این تعرفهها شامل ۲۵۰ میلیارد دلاری که تاکنون هدف تعرفه ۲۵ درصدی قرار گرفتهاند نمیشود. ما چشم انتظار ادامه گفتوگوهای مثبت برای دستیابی به توافق تجاری جامع با چین هستیم و احساس میکنیم روابط دو کشور آینده بسیار مثبتی دارد.»
مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا نیز که در نشست کشورهای جنوبشرقی آسیا حاضر بود، روز جمعه بهخاطر آنچه سیاستهای تجاری غارتگرانه و سوءاستفاده از حقوقبشر که مانع از توسعه اقتصادی است خواند، چینیها را بهشدت مورد انتقاد قرار داد. پمپئو که در جمع مدیران کسبوکارها و سایر مقامات در بانکوک سخن میگفت اظهار کرد: «برای دههها، چین از تجارت مزیت کسب کرده و اکنون زمان توقف این است. مشکلات چین ساخته داخل این کشور هستند. مقابله رئیسجمهور ترامپ با سیاستهای تجاری ناعادلانه این کشور تنها کمک کرد این مشکلات نمایان شوند.»
با این حال برخی از مدیران کسبوکارهای آمریکایی از تهدید تعرفهای ترامپ ابراز نگرانی کردهاند. کریگ آلن، رئیس شورای کسبوکار آمریکا-چین در بیانیهای مینویسد: «ما نگرانیم تصمیم امروز، چینیها را از پای میز مذاکره فراری دهد، و امیدهایی که در مذاکرات آخر هفته گذشته در شانگهای زنده شد کاهش یابد. ما نگرانیم این تعرفههای اضافی شهرت ما را بهعنوان عرضهکننده، کشاورزان و نیرویکار قابل اطمینان خدشهدار کند، و مصرفکنندگان ما از این تصمیم متضرر شوند.» به گفته این صاحبنظر، هر نوع تلافی احتمالی از جانب چین میتواند اثرات نامتناسبی بر شرکتهای آمریکایی که خارج از کشور فعالیت میکنند به همراه داشته باشد.»
کارآمدی نظریه مقاومت
فارس: تحولات چند ماه گذشته، حقیقتی درس آموز را پیش روی ما قرار می دهد.حقیقتی که اگر چه جدید نیست لیکن بدلیل شرایط سالهای اخیر کمتر به این وضوح خودنمایی کرده بود.
این حقیقت عبارتست از سربرکشیدن اقتدار و عزت ایران اسلامی در سایه عمل به "نظریه مقاومت".《معنای مقاومت چیست؟ معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند، راه درست میداند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقّف کند؛ این معنای مقاومت است》۹۸/۳/۱۴
از ۱۸ اردیبهشت سال جاری که بیانیه شورای عالی امنیت ملی صادر شد و گام اول کاهش تعهدات برجامی آغاز گردید تا امروز، برخی از رویدادهای مهمی که پشت سر گذاشته ایم عبارتنداز: سفر نخست وزیر ژاپن برای اولین بار طی دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پاسخ عزتمند و غرورآفرین رهبر انقلاب، سفر هیات های بلند پایه اروپایی برای رایزنی در باره برجام و اینستکس، زدن پهپاد متجاوز آمریکایی، توقیف کشتی نفتکش متجاوز انگلیسی، شروع گام دوم کاهش تعهدات برجامی، سفر های مکرر مقامات برخی کشورهای منطقه برای رایزنی، خروج امارات از یمن و تجدید نظر در برخی رفتارها در باره ایران.
قابل توجه اینکه همزمان با این رویدادهای شگفت انگیز، وضعیت عمومی بازار کشور در آرامش کامل و بازار ارز و طلا روند کاهش قیمت را طی کرد. این وضعیت را مقایسه کنید با زمان خروج آمریکا از برجام و رجزخوانی مقامات هتاک این کشور. در آن زمان ما عملا "منفعل بودیم و منتظر اقدامات اروپا و همزمان شاهد تلاطم بازار و نوسانات نگران کنند ارز و طلا هم بودیم. آیا اثبات کارآمدی نظریه ای مثل نظریه مقاومت، به نتایجی بیش از این نیاز دارد؟ آنهم نظریه ای که پیش از این نیز نتایجش را بارها طی چهل سال گذشته هم در کشور خودمان مشاهده کرده ایم و هم در لبنان و سوریه و عراق و یمن و افعانستان و ونزوئلا.
《 هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطهی بازدارندگی. هم در اقتصاد، هم در مسائل سیاسی کشور، هم در مسائل اجتماعی، هم در مسائل نظامی باید به نقطهای برسیم که این نقطه بازدارنده باشد، یعنی بتواند جوری خود را نشان بدهد که دشمن را از تعرّض به ملّت ایران در همهی زمینهها منصرف کند؛ دشمن ببیند فایدهای ندارد و با ملّت ایران نمیتواند کاری بکند. ما امروز در بخش نظامی تا حدود زیادی به این بازدارندگی رسیدهایم. این هم که میبینید روی مسئلهی موشک و مانند این حرفها اصرار میکنند، به خاطر همین است؛ میدانند که ما به بازدارندگی رسیدهایم، به نقطهی تثبیت رسیدهایم، میخواهند کشور را از این محروم کنند، و البتّه هرگز نخواهند توانست.》
آمریکا از چه عصبانی است؟
خراسان: آمریکایی ها که 15 ماه پیش مدعی بودند با «کمپین فشار حداکثری»، ایران را وادار خواهند کرد مقابل 12 خواسته آمریکا زانو بزند و در حقیقت با جنگ اقتصادی و تهدید نظامی به دنبال تغییر نظام سیاسی ایران بودند، دست خالی تر - و البته عصبانی تر- از همیشه تیغ کشیده اند؛ این بار اما تیغ را روی «صدا» کشیده اند. تحریم سکاندار دیپلماسی یک کشور، آن هم کشوری که نقطه مقابل غرب است، نشان دهنده قدرت دیپلماسی عمومی و ضربات موثر بر پیکر دیپلماسی عمومی مهاجم غرب توسط ظریف است. طبعا هیچ کس مدعی درست بودن همه راهبردها و اقدامات آقای ظریف نیست اما اگر کسی سوال کند که چرا آمریکا یک وزیرخارجه را تحریم می کند؟ یکی از پاسخها را باید در ضربات بی محابا و پی در پی ظریف بر پیکر سیاست های آمریکا در ماه های اخیر دانست. به خصوص پس از آن که آقای ظریف توانست کلید واژه «تیم ب» را علیه بولتون و متحدانش، توسط رسانه های آمریکایی، ادبیات سازی کرده و جابیندازد. دلیل دوم تحریم ظریف، در بهم ریختگی نظام محاسباتی آمریکا راجع به ایران است. در کمال شگفتی و در تناقض آشکار با واقعیت، برخی از تصمیم گیران آمریکایی تصور می کنند که در ایران اعتراض های مداوم وجود دارد تاجایی که حتی ترامپ گفته بود «هرجمعه در ایران اعتراض خیابانی وجود دارد»! این نوع داده های غلط، دقیقا مشابه ادعاهای واهی است که روزانه در کانال های خبری و رسانه ها و اکانت های متعلق به سلطنت طلب های وابسته به دیکتاتور پهلوی و گروهک تروریستی منافقین منتشر می شود. در 15 ماه اخیر تقریبا هرآن چه توسط این طیف های برانداز مطرح شده، در توئیتر پمپئو و بولتون و دیگر مقامات آمریکایی بازتاب داشته و تکرار شده است. براساس این اطلاعات غلط آمریکا تصور می کند با تحریم ظریف در حقیقت مشغول حمایت از فرایند و اتفاقات واهی و خیالی است که گروهک تروریستی منافقین از ایران تصویر می کنند! غافل از این که بر اساس آخرین نظرسنجیها ظریف هم اکنون یکی از محبوبترین چهرههای ایران است.
اما تحریم ظریف چه پیامی دارد؟ همان طور که دربالا اشاره شد، این تحریم یک اقدام عصبی و منفعلانه در برابر شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران است. هرچند در این 15 ماه بر مردم ایران روزهای سختی گذشته که نیاز به تدبیر بیش از پیش دولت دارد اما به لطف ایستادگی هوشمندانه مردم، نشانه های شکست راهبرد آمریکا هر روز بیش از گذشته هویدا می شود. دو ماه پیش بانک جهانی گزارش داد که اثر تحریم ها بر اقتصاد ایران «کاهش یافته» و این اثر «در سال آینده تخلیه می شود و اقتصاد ایران در این سال از رکود خارج خواهد شد». دو هفته پیش نیز شبکه خبری بلومبرگ گزارش داد: «ارزش ریال در بازارهای موازی جهان بالا میرود و طی دو ماه گذشته 30 درصد در برابر دلار گران تر شده است.» جالب این جاست که در این دو ماه اتفاقات مهمی همچون اتهام زنی به ایران درباره حادثه فجیره و انفجار نفتکش ها، انهدام پهپاد متجاوز آمریکایی، جنگ نفتکش ها علیه کشورمان و ... نیز رخ داده است که ثبات اقتصادی ایران دربرابر این شوک های سیاسی و نظامی نشان دهنده مقاومت منطقی و هوشمندانه در مقابل فشارها و غلبه بر جنگ اقتصادی است. حتی به تازگی کشورهای منطقه و برخی کشورهای مطرح اروپایی به ائتلاف آمریکا در خلیج فارس دست رد زده اند تاجایی که دیروز نشریه پولیتیکو این ائتلاف را «ائتلاف یک نفره» ترامپ نامید! در این شرایط عصبانیت آمریکایی ها قابل درک است اما مسلم آن است که صدای ایران خاموش شدنی نیست و ترامپ و همپالگی هایش مانند مقامات پیشین آمریکا خوراک مار و مور خواهند شد، ولی جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد.