تجربه کشورهایی که چنین عملیات پولی را اجرا کردهاند، نشان میدهد که کشورهایی که در شرایط عدم ثبات اقتصادی و تورم بالا دست به این کار زده اند در اندک فاصلهای مجدداً به معضل صفرهای اضافی دست و پا گیر دچار شده اند که این امر نیز بر اقتصاد و پول ملی کشور متصور است.
اغلب فعالان و کارشناسان اقتصادی در واکنش به طرح حذف چهار صفر از پول ملی، مسئله تورم و نبود ثبات قیمتی در بازار کشور را پیش میکشند. بر این اساس، اقتصاددانها معتقدند که برای موفقیت آمیز بودن این عملیات پولی، علاوه بر حذف ظاهری چند صفر، باید اصلاحات عمیق ساختاری هم انجام شود؛ به این معنی که اگر دولت صرفاً با حذف چند صفر و اصلاح واحد پولی به دنبال کنترل تورم در کشور است، به بی راهه میرود و نتیجه دلخواه خود را بدست نخواهد آورد.
با این حال، به نقل از خبرگزاری ایسنا، هم سخنگوی دولت و هم رئیسکل بانک مرکزی رسماً گفتهاند که طرح جدید دولت برای حذف صفرها اساساً برای مقابله با تورم طراحی نشده است. رئیسکل بانک مرکزی با تأکید بر این که حذف چهار صفر از پول ملی بر خلاف نظر برخی کارشناسان، هزینهای به دنبال ندارد، بر ضرورت اصلاح رابطه ظاهری ریال با ارزهای خارجی تأکید میکند.
عبدالناصر همتی نیز درباره برخی اظهار نظرها مبنی بر این که حذف چهار صفر بر روی تورم و رشد اقتصادی اثرگذار نیست، میگوید: ما هم میگوییم این کار بر تورم تأثیری ندارد و اولویت اول ما هم نیست، اما جزء کارهای ماست... در حال حاضر ریال در زندگی روزمره مردم جایگاهی ندارد و واحد تومان مهم است؛ دولت هم تصمیم گرفت به آنچه رایج است پاسخ بدهد.
پیش از همتی، علی ربیعی سخنگوی دولت هم با تأکید بر این که حذف چهار صفر از پول ملی ارتباطی با تورم و قدرت خرید ندارد، گفت که با اجرای این طرح صرفاً به دنبال افزایش کارایی پول ملی هستیم.
البته در این گفته دکتر ربیعی که حذف چهار صفر از پول ملی با وجود این که تورم را کاهش نمیدهد، ولی موجب افزایش کارایی پول ملی میشود! جای بسی ابهام است. هر چند وی در چرایی و چگونگی این افزایش کارایی سخنی به میان نیاورده است، ولی با این حال باید گفت؛ هر چند به اذعان تمامی کارشناسان و مسئولینی که طی روزهای اخیر در خصوص این لایحه پولی دولت اعلام موضع کرده اند، برداشتن صفرها از پول ملی حتماً بر کاهش تورم نقش مثبتی نخواهد داشت، اما آیا بر افزایش تورم نیز مؤثر نخواهد بود؟
تجربه کشورهایی که چنین عملیات پولی را اجرا کردهاند، نشان میدهد که کشورهایی که در شرایط عدم ثبات اقتصادی و تورم بالا دست به این کار زده اند در اندک فاصلهای مجدداً به معضل صفرهای اضافی دست و پا گیر دچار شده اند که این امر نیز بر اقتصاد و پول ملی کشور متصور است. از طرف دیگر، تأثیر روانی حاصل از اجرای این تصمیم دولت بر جامعه، بخصوص بر تورم بالای کالاهای خرد بسیار جدی است. به عبارت دیگر امروز که برخی کالاها با هزار و دو هزار تومان خریداری میشوند، با اجرای تصمیم دولت ارزش آنها به ترتیب ۱ و ۲ تومان میشود. آیا دولت تضمین میدهد که این رقمهای جدید با تورم ۴۰ درصدی کشور به جای افزایش به رقمهای ۱.۴ و ۲.۸ تومانی به ۳ و ۴ تومان و یا بالاتر افزایش نیابد؟ البته در کالاهایی با قیمتهای بالاتر نیز به تناسب، احتمال این گونه سیر صعودی قیمتها، بالاتر از تورم موجود کشور وجود دارد.
نویسنده: اکبر کریمی