تروئيكاي اروپايي همچنان سيگنالهاي گفتاري قاطعانهاي را براي استمرار توافق هستهاي ارسال ميكند! «امانوئل مكرون» رئيسجمهور فرانسه سعي دارد در اين معادله خود را فردي پيشتاز نشان دهد كه حتي با وجود مخالفت ترامپ در صدد حفظ توافق هستهاي با ايران و كاهش تنشها در نظام بينالملل برآمده است! از سوي ديگر، «جوزف بورل» جانشين آتي «فدريكا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا بر لزوم حفظ برجام تأكيد ويژهاي دارد. با اين حال به نظر ميرسد ميان رفتار ظاهري مقامات اروپايي و آنچه در پشت پرده مراودات واشنگتنـ بروكسل رخ ميدهد، تناسب چنداني وجود ندارد! اگرچه دونالد ترامپ اعلام كرده است كه مكرون نماينده و پيامآور وي در قبال ايران نيست، اما همپوشاني بازي پاريس و واشنگتن عليه ايران از ابتداي حضور ترامپ تاكنون بر همگان مسجل است. در چنين شرايطي مرزبندي صورت گرفته از سوي ترامپ (با مكرون) در قالب تاكتيك «جابهجايي اجزاي بازي» قابل تفسير است. اين روش به بازيگران امكان ميدهد تا در عين حفظ هدف اصلي و نهايي خود، فرصت تنفس و قدرت مانور بيشتري در مصاف با حريف به دست بياورند. كاخ سفيد و كاخ اليزه نيز همچنان «مهار همهجانبه ايران قدرتمند» در ابعاد هستهاي، موشكي و دفاعي را هدف غايي خود ميدانند؛ بنابراين مجادله ظاهري و كلامي ترامپ و مكرون بر سر ايران، نبايد ما را نسبت به بازي مشترك و خطرناك اين دو عليه كشورمان بيتفاوت كند. اين بيتفاوتي و انفعال، همان فاكتوري است كه رؤسايجمهور آمريكا و فرانسه به دنبال آن هستند.
نكته ديگر اينكه «جوزف بورل» جانشين آتي موگريني، درباره لزوم «بسترسازي» براي مذاكرات جديد سخن ميگويد. به راستي منظور وي از «مذاكرات جديد» چيست؟ بدون شك منظور وي در اين باره مذاكرات ايران و اعضاي 1+4 (اعضاي باقيمانده در برجام) نيست؛ زيرا اين مذاكرات به صورت طبيعي در حال انجام است. در واقع مقامات اروپايي همچنان درصدد چينش ميز مذاكره ميان ايران و ايالات متحده آمريكا هستند. دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريكا نيز با توجه به نتايج نظرسنجيهاي اخير در كشورش و فاصله يك ساله باقيمانده تا انتخابات، درصدد مديريت مناقشه با ايران و جلوگيري از افزايش بيشتر هزينههاي خود در منطقه و نظام بينالملل است. مطابق نظرسنجيهاي اخير، كمتر از 30 درصد شهروندان آمريكايي با سياست خارجي ترامپ موافق هستند؛ از اين رو سياست خارجي وي ميتواند به پاشنه آشيل او در انتخابات رياستجمهوري سال 2020 تبديل شود. بر اساس شواهد موجود، تروئيكاي اروپايي به دنبال آن است تا در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك، براي ملاقات مقامات ايراني و آمريكايي زمينهسازي كرده و به عبارت بهتر، دوباره تركيب 1+5 را آن هم بدون اعلام بازگشت آمريكا به برجام شكل دهد. بدون شك اين بازي خطرناك بايد به صورتي دقيق و هوشمندانه مورد رصد دستگاه ديپلماسي كشورمان قرار گيرد.
آنچه دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي كشورمان را در مواجهه با اين بازي پيچيده غرب مقاوم ميكند، «تمركز بر مقوله كاهش تعهدات برجامي» و تأكيد بر اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است. هرگونه لغزش و توقفي كه در مسير كاهش تعهدات برجامي كشورمان صورت بگيرد، منجر به تقويت موقعيت ايالات متحده و اتحاديه اروپا در مواجهه با كشورمان خواهد شد؛ از اين رو اصرار جمهوري اسلامي ايران بر كاهش تعهدات برجامي خود و برداشتن گام سوم كاهش تعهدات برجامي نه تنها پاسخي به بي تعهدي آمريكا و انفعال اروپا در قبال توافق هستهاي خواهد بود، بلكه منجر به بر هم ريختن تاكتيكهاي رقيب در مواجهه با كشورمان ميشود. در اين مسير، بايد استوار ماند و مقهور و مغلوب وسوسهها و زمزمههاي بازيگران اروپايي مبني بر توقف روند كاهش تعهدات برجامي ايران نشد.