یادداشت: چرا مذاکره با آمریکا، به ویژه در شرایط کنونی، نتیجهای ندارد؟ کافی است در این پرسش تأمل کنیم که چرا ترامپ از برجام خارج شد؟ ترامپ با خروج از برجام، بازگرداندن تحریمهای گذشته و وضع تحریمهای جدید و در نهایت اجرای راهبرد فشار حداکثری میخواست ایران را دوباره پای میز مذاکره بکشاند؛ اما این بار بر اساس آنچه به طور مکرر آمریکاییها بیان کردهاند، موضوع مذاکره توانمندیهای موشکی جمهوری اسلامی ایران و تعهداتی است که ایران مانند صنعت هستهای باید در بخش موشکی خود بپذیرد. جدای از اینکه رئیسجمهور کنونی آمریکا سعی دارد ضمن برقراری تماس یا مذاکره محدود با ایران و گرفتن چند عکس یادگاری، عملاً ایران را به کارتی برای نشان دادن توان دیپلماسی خود و بازی در رقابتهای انتخاباتی2020 آمریکا تبدیل کند، از منظر آمریکاییها همین حالا، هم دستور کار و موضوع مذاکره مشخص است و هم نتایج مذاکره و امتیازاتی که باید از ایران بستانند.
البته نباید نقش دیپلماسی و تلاشهای دیپلماتهای کشورمان را نادیده گرفت؛ اما در سالهای اخیر به تجربه آموختهایم که پیوند حل مسائل اقتصادی کشور به برجام و خارج از کشور، خطایی راهبردی و پرمخاطره است. هنگامی که اقتصاد و معیشت مردم به برجام وابسته میشود، صاحبان کار و سرمایه در داخل چند ماه منتظر امضا شدن یا نشدن برجام میمانند و پس از آن هم منتظر اجرا شدن یا اجرا نشدن آن هستند. سپس منتظر میمانند که ببینند آیا آمریکا در برجام میماند یا نمیماند. حال نیز با طرح مجدد مذاکره، مردم و فعالان اقتصاد کشور در انتظار اقدامات اروپا و آمریکا نگه داشته میشوند. در نهایت اینکه با شرطی کردن بخش اقتصادی، جامعه همیشه معطل خارجیهاست. مسیر اصلاح اقتصاد کشور از راه مذاکره با اروپا و آمریکا نمیگذرد. بیان روز گذشته مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه عملیاتی شدن کانال مالی زمانبر است و نیز پیش کشیدن مذاکرات غیر هستهای با ایران، نشانهای دیگر بر ضرورت جدا کردن راه اقتصاد کشور از وعدههای اروپایی است. گفتنی است مشکلات اقتصادی با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و همسایهها قابل حل است و نسخههای غربی نه در زمینه اقتصاد و نه در عرصههای دیگر حلال مسائل و دشواریهای کشور نیستند.