تحریم ابزاری برای تنبیه و تحمیل خواستههایی است که یک فرد یا کشور بر فرد یا کشور دیگر اعمال میکند تا بتواند به اهداف و آرمانهای خود برسد. با توجه به اینکه در طول تاریخ از این حربه در موارد گوناگون استفاده شده است، روزبهروز پیچیدهتر، گستردهتر ویرانگرتر میشود و مطابق با زمان و مکان خاص خود تغییر مییابد.
در حال حاضر برخی کشورها در دنیا میخواهند در عین حال که مستقل باشند (سیاستهای کلان خود را متکی به توانمندیهای خود به دست بیاورند) رابطهای محترمانه و عزتمندانه نیز با دیگر کشورها برقرار کنند؛ کشورهایی مانند ایران، ترکیه، چین، روسیه، هند، پاکستان، ونزوئلا و... از جمله این کشورها هستند؛ اما از سوی دیگر برخی کشورها خود را ابرقدرت، جهان اول و توسعهیافته مینامند و با ذات و خوی استعمارگرایانه، قلدرمآبانه، غارتگرانه و یکجانبهگرایانه میخواهند بر منابع و ذخایر خرد و کلان و راهبردی کشورهای کمتر توسعهیافته، ضعیفتر و جهان سومی مسلط شوند و آنان را به استثمار بگیرند؛ مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و....
آنها با ایجاد نظم جهانی کاذب در حال انجام برنامههای خود برای رسیدن به این اهداف هستند و هر کشوری را که خلاف این رویه قدم بردارد تنبیه و تحریم میکنند.
پس از روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، ورود سیاستهای خصمانه این کشور به مرحله تازهای از روابط بینالملل و ارتباط دیپلماتیک با کشورهای جهان، مسائل اقتصادی نیز دستخوش تغییرات محسوسی شد. خروج از برجام، تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران، بلوکه کردن حسابهای مالی ایران در خارج، نبود ارتباط بانکی و مالی کشورها با ایران، وضع تعرفههای سنگین علیه واردات کالاهای چینی به آمریکا تا میلیاردها دلار، کاهش روابط اقتصادی با روسها، اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه، درگیری اقتصادی با اتحادیه اروپا و تهدید آنان بر اعمال تعرفههای کالاهای وارداتیشان به آمریکا و... نمونههای ملموسی است که میتوان به آنان اشاره کرد.
در چند سال گذشته، آمریکا با چنین اقدامات ماجراجویانه، سردرگمکننده و تهدیدبرانگیز در حوزه مسائل اقتصاد بینالملل مرز دیوانگی را رد کرده و به جنون رسیده است. همه میدانیم که این کشور چند سالی است دوران افول خود را آغاز کرده که این افول به فروپاشی ختم میشود؛ اما با روشی که در پیش گرفته است تنها میخواهد رسیدن به عاقبت خود را به تأخیر بیندازد.
مراکز علمی و تخصصی اقتصادی و اندیشکدههای بینالمللی که در حوزه مسائل اقتصادی فعالیت دارند، یکی از دلایل مستند و متقن خود مبنی بر ورشکستگی اقتصاد آمریکا و البته دلایل دیگر را بدهی افسانهای این کشور بیان میکنند که میتواند کمر اقتصادش را بشکند؛ اما از سوی دیگر کشورهای رقیب روزبهروز در حال قدرتمند کردن اقتصاد خود هستند و استقلال اقتصادی آنها در حوزههای مختلف از جمله پول ملی آنان در برابر دلار سرعت میگیرد تا از قافله رفاه و توسعه اقتصادی مردم خود عقب نمانند. همه اینها نشان میدهد عدم وابستگی اقتصادی به کشورهای بیگانه نه تنها کشوری را از رکود خارج نمیکند، بلکه رفاه اقتصادی با استقلال اقتصادی و روابط عزتمندانه و پایاپای با دیگر کشورها زودتر و سهلتر حاصل میشود.