پس از حمله موفقیت آمیز انقلابیون یمن به تاسیسات نفتی آرامکو در شرق عربستان سعودی که منجر به سقوط بی سابقه حجم تولید روزانه نفت عربستان شد سران ریاض با هماهنگی کاخ سفید بازی ضد ایرانی جدیدی را با طرح ادعای نقش کشورمان در حمله پهپادی به پالایشگاه بقیق آغاز کردند.
بر مبنای این سناریوی ضد ایرانی که در ابتدا با خط دهی رسانه های صهیونیستی از جمله اینتلی تایمز آغاز گردید منطقه ای فی مابین ایران و عراق در نزدیکی آبادان و بصره به عنوان محل پرواز و شلیک پهپادها و موشک های کروز معرفی شد، در ادامه نیز رسانه های آمریکایی به برجسته سازی این شایعه صهیونیستی پرداخته و در نهایت برای بهره برداری رسمی از آن در مجامع بین المللی با برگزاری یک نشست خبری و نمایش لاشه چند موشک و پهباد مدعی شدند که ایران مسئول حملات اخیر به پالایشگاه بزرگ بقیق بوده است.
جالب اینکه این الگو و قالب سناریونویسی امر بدیع و تازه ای نیست و در سالیان گذشته بارها مقامات آمریکایی و سعودی با نمایش قطعاتی از آنچه باقی مانده موشک های ایرانی خوانده شده اقدام به طرح ادعاهایی بی اساس علیه کشورمان کرده اند که یک نمونه معروف آن هنوز در یادها باقی مانده است.
در دسامبر 2017 نیکی هیلی نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل متحد، در یک کنفرانس خبری شیئی آهنی و بزرگ را به نمایش گذاشت و مدعی شد این شی بزرگ آهنی قطعات باقیمانده از یک موشک شلیکشده ایرانی است که به سمت مناطق مسکونی عربستان پرتاب شده بود! با این حال رصد واکنش های جهانی در آن ایام نشان می دهد که تقریبا این نمایش ساختگی برای هیچ کشوری حتی آنها که در ردیف همپیمانان تاریخی آمریکا قرار دارند باورپذیر نبود اما آمریکایی بعد از این شکست با تکیه بر تاکتیک عملیات روانی "تکرار دروغ" بارها نمایش هایی از این دست را اجرا کردند تا به ظن خود زمینه را برای ایجاد یک ائتلاف بینالمللی علیه توان موشکی کشورمان مهیا کنند و با عبور از برجام هسته ای ، برجام موشکی را به تهران تحمیل نمایند.
اما فراتر از اینها می توان دلایل مهم دیگری را هم برای پاسخ به چرایی اجرای این کمدی ضد ایرانی ارائه کرد که یکی از مهمترین آنها نزدیکی محل استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به تاسیسات نفتی بقیق است.
دلیل اهمیت این مساله را باید در ماموریت ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا که از آن با عنوان United States Fifth Fleet یاد می شود جستجو کرد زیرا این ناوگان چند ده میلیارد دلاری رسماً مسئولیت حفاظت از منافع آمریکا در خلیج فارس، دریای عمان، دریای سرخ، خلیج عدن و بخشهایی از اقیانوس هند را بر عهده دارد اما با وجود انواع امکانات راداری و ماهواره ای در اختیار خود نتوانسته است که پیش از هدف قرار گرفتن پالایشگاه سعودی ها ، پهپادهای یمنی را در آسمان منطقه مجاور و تحت پوشش خود شناسایی کند که این مساله حکایت از ضعف شدید این پایگاه آمریکایی دارد.
از سوی دیگر سعودی ها در سال های گذشته با عقد قرار دادهای سنگین نظامی ده ها گردان پدافندی Patriot ساخت آمریکا را جهت پوشش دادن مرزهای خود با یمن و همچنین حفاظت از پالایشگاه های استراتژیکشان در مقابل موشک های یمنی بکار گرفته اند، با وجود این سامانه های پیشرفته باز هم پهپادهای یمنی توانستند از مرز عربستان عبور کرده و با طی صدها کیلومتر خود را به پالایشگاه مهم بقیق در شرق عربستان برسانند که این مساله خود گواهی بر فناوری پیشرفته پهپادهای یمنی و ضعف سامانه های پدافندی ساخت آمریکا است.
این دو واقعیت نشان از عمق شکست استراتژی نظامی – دفاعی آمریکا در منطقه دارد و پر واضح است که هویدا شدن این ضعف برای عموم شرکای منطقه ای و فرا منطقه ای آمریکا می تواند هزینه غیر قابل جبرانی را به وجهه سیاسی و نظامی این کشور تحمیل کرده و بازار تسلیحات این کشور را با چالش جدی روبرو کند.
در این رابطه شاهد بودیم که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه در اجلاس سه جانبه اخیر خود با مقامات ایران و ترکیه بصورت کنایه آمیز این واقعیت را یادآوری کرده و و از مشتریان آمریکا در منطقه دعوت کرد تا حفاظت از خود را به سامانه های پدافندی روسی مانند S300 و S400 بسپارند!
البته شکی نیست که ترامپ به راحتی دست از این سبک سناریوپردازی علیه کشورمان برنخواهد داشت به همین دلیل با تشدید جنگ نرم و حتی اعلام تشدید تحریم ها علیه کشورمان می کوشد تا با ایجاد انحراف در افکار عمومی جهان، پروژه شکست خورده "فشار حداکثری" علیه جمهوری اسلامی ایران را تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2020 به یک سرانجام مشخص و قابل بهره برداری مانند مذاکره برساند.
در چهارچوب پیشبرد این نیت ترامپ متاسفانه در هفته های گذشته برخی منابع و رسانه های داخلی با طرح احتمال دیدار و مذاکره مقامات ایرانی و آمریکایی در نیویورک آنهم در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تلاش داشتند یک فشار اجتماعی را برای تحمیل قبول مذاکره با آمریکا ایجاد نمایند که خوشبختانه بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) این توطئه را خنثی کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه در آغاز سال تحصیلی حوزههای علمیه با اشاره به ممنوعیت مذاکره با آمریکا فرمودند: "سیاست فشار حداکثری در مقابل ملت ایران پشیزی ارزش ندارد و همه مسئولان جمهوری اسلامی یکصدا معتقدند که با آمریکا در هیچ سطحی مذاکره نخواهد شد."
ایشان همچنین نقطه پایانی بر گمانه زنی های رسانه های زده و تاکید کردند: "چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هستهای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آنوقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت میکنند، آمریکا هم میتواند شرکت کند، اما در غیر اینصورت هیچ مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن."
در پایان باید دید که امریکا و شخص دونالد ترامپ پس از شنیدن بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب که منجر به شکست پروژه کشاندن ایران به میز مذاکره در نیویورک شد از چه توطئه ای برای فشار بر ایران و دریافت امتیاز انتخاباتی استفاده خواهند کرد.