همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز می فرمایند؛ برخی با هدف «تحریف تاریخ» در صدد هستند تا در افکار عمومی و به ویژه در بین نسل جوان و سوم انقلاب اینگونه القاء کنند که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، منشأ و مبدأ اختلافات و دشمنی آمریکا با ایران است، در حالی که چنین پنداشتی، تصور باطلی بوده و بیشتر در صدد است تا تاریخ دشمنی ایران و آمریکا را تنها به تسخیر لانه جاسوسی «تقلیل» دهد و به قول معروف «تمام کاسه و کوزهها را بر سر انقلابیون بشکند». اگر این فرضیه پذیرفته شود و در بین افکار عمومی جا بیفتد، طرفداران سازش با آمریکا، از طریق آسانتر میتوانند مسیر مذاکره و تعامل با آمریکا را همواره نموده و موانع پیشرو را بردارند! ضمن اینکه پذیرش این فرضیه منجر به تطهیر آمریکا و چشم بستن بر تمام جنایات ۷۰ ساله دولتمردان آمریکایی علیه ملت ایران میشود.
اساساً دشمنی ملت ایران با آمریکا دارای ریشههای عمیق، منطقی و شناخته شده تاریخی و سیاسی است که باید آن را در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که منجر به حمایت و تحکیم پایههای حکومت استبدادی محمدرضا شاه خائن گردید، جستجو کرد. کمااینکه در بسط این دشمنی و اختلافات، تحمیل قوانین و مقررات سلطهطلبانه از قبیل قانون کاپیتولاسیون و همچنین نفوذ عمیق و دامنهدار آمریکا در تمام سازمانها و ساختارهای شکل دهنده عصر پهلوی به ویژه پهلوی دوم دانست که بیش از پیش به تحقیر تاریخ و تمدن ملت مسلمان ایران در دوره پهلوی مزید بر علت گردید. حضور و نفوذ بیش از ۶۰ هزار مستشار آمریکایی در ایران دوره پهلوی، تنها یک مثال و مصداق ساده است که با تعمق و تأمل در آن میتوان به تنوع ریشههای دشمنی آمریکا با ایرانیان پی برد. به عبارت دیگر، دشمنی ملت ایران با آمریکا را نیز باید در اینگونه مسائل ریشهیابی کرد که بنا به فرمایش امام خمینی (ره) «ملت ایران را از سگ¬های آمریکایی پست¬تر کردند! اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد او را باز خواست می¬کنند، ولی چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد کسی حق تعرض ندارد ... ما را جزء دول مستعمره حساب کرد. ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشی¬ها عقب مانده¬تر معرفی نمود».
پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که در تحریف تاریخ دشمنی و اختلافات ایران و آمریکا چه جریانها و عناصری دخیل هستند؟ چهار گروه و جریان در این زمینه قابل شناسایی است:
۱- «مدعیان دروغین استکبارستیزی»، از عناصر مهم در تحریف تاریخ دشمنی ایران با آمریکا هستند؛ آنهایی در ابتدای انقلاب مواضع سوپر انقلابی داشته و شعارهای تندی علیه آمریکا و اردوگاه غرب میدادند. سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) و بهارخوابهای فدایی خلق در زمره این جریان قرار دارند که در مجموع جزو اردوگاه چپ مارکسیستی - مائوئیستی، محسوب میشدند.
۲- «مخالفان استکبارستیزی» و مبارزه با آمریکا، جریان دیگری است که تلاش میکنند تاریخ دشمنی ایران و آمریکا را به تسخیر لانه جاسوسی و یا موضوعات جزئی دشمنی امریکا با ملت ایران تقلیل دهند. صرفنظر از دستهای از این مخالفان که در زمره دوستان اردوگاه استکبار و دستنشاندهها و نفوذیهای آنها به شمار میآیند و اقلیتی که با سلطنت طلبان گره خورده اند، مهمتر از آنها گروهی هستند که ایادی و دستنشاندگان مستقیم استکبار به حساب نمیآیند، اما اغلب دانش آموختگانی هستندکه دوران تحصیل خود را در غرب گذرانده و مفتون و دلبرده حکومت لیبرالیستی غرب شدهاند و نگاه منفی به غرب و استکبار جهانی ندارند. این افراد که خود را در پس عنوان فریب دهندهای، چون ملی گرایی پنهان کرده اند، به واقع لیبرالهای داخلی بودند که چارچوب و مبانی تمدن غرب را قبول داشته و آمال و آرزوهای خود را در گرایش کشور به سوی نظام لیبرال سرمایه داری غرب میدیدند.
۳- «عافیت طلبانی» که از هرگونه مبارزه و سختی دلهره و ابا دارند، آسایش و بزم را بر لباس رزم و جهاد ترجیح میدهند، آنان که مقهور قدرت نظامی و استکباری آمریکا هستند و از هرگونه مقاومت و مبارزهای گریخته و دیگران را نیز به تسلیم و وادادگی دعوت میکنند، جزو عناصر دیگری هستند که منشأ آغاز دشمنی ایران و آمریکا را تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران میدانند.
۴- دسته چهارم، کسانی هستند که خود جزو تسخیرکنندگان لانه جاسوسی آمریکا بودند؛ کسانی که از دیوارهای سفارت آمریکا بالا رفتند و صاحبان حماسه انقلاب دوم نام گرفتند، اما بعدها و به تدریج و بنا به دلایل عدیده، از روحیه استکبارستیزی و مواضع ضدآمریکایی فاصله گرفتند و نسبت به کرده خویش پشیمان شدند و به صف مخالفان استکبارستیزی پیوستند! به قول رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنهای «از روی احساسات لانه جاسوسی را آن روز رفتند و با شجاعت تمام گرفتند، اما بعداً رفتند با آمریکاییها صحبت کردند و عذرخواهی کردند. چرا که آن انگیزه متکی به یک زیرساخت محکم نبود؛ انگیزه بود، امّا زیرساختش محکم نبود». به قول معروف کسانی بودند که «پس از تسخیر از لانه پریدند».
در پایان باید اذعان داشت، بنا به گواه تاریخ و اسناد و مدارک و شواهد موثق و زنده تاریخی، وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، در اصل پاسخی در مقابل روند گسترده مداخلات و جنایات و نیز عمق نفوذ و بهرهبرداریهای وسیع سیاسی، اقتصادی و... آمریکا در ایران و در مواجهه با ملت ایران بود. اصلاً آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲، یک واکنش و عکسالعمل در مقابل کنشهای مداخلهگرایانه و اعمال توسعهطلبانه آمریکا در ایران بود که از طریق مهرهای به نام محمدرضا انجام میشد. این در حالیاست که تسخیر لانه جاسوسی که امام آن را انقلاب دوم و حتی مهمتر از انقلاب اول نامیدند، نیز یک پاسخ منطقی به مداخلات فتنهانگیزانه آمریکا در ماههای پس از انقلاب بود. اینکه گفته یا نوشته شود که تسخیر سفارت آمریکا منجر به آغاز اختلافات دیرینه ایران و آمریکا شد، چیزی جز ترویج سهلاندیشی و سادهانگاری و نیز تحریف تاریخی که روشن، شناخته شده و دارای مبانی قوی منطقی و عقلانی است، نیست.