وقتی «شیخ قیس خزعلی» مدتی قبل اعلام کرد، از ابتدای ماه اکتبر ۲۰۱۹ فتنه جدیدی در عراق با مدیریت آمریکا، رژیم صهیونیستی و مرتجعان فاسد و دیکتاتوری عرب منطقه در راه است، شاید افکار عمومی آن را چندان جدی نگرفتند؛ ولی با وجود اینکه دستگاههای اطلاعاتی و مقامات سیاسی عراق در جریان بودند، شاهد تدبیر مناسبی در سیر این فتنه نبودیم.
طبق برنامهریزی صورت گرفته برای این فتنه که با تدابیر وسیع و آموزش و سازماندهی و تدارکات و حمایت مالی حسابشدهای همراه بود، قرار بود در عراق و لبنان به منزله دو رکن اصلی نفوذ انقلاب اسلامی در منطقه، یک کودتای نرم به اجرا درآمده و همه پارامترهای سیاسی و اجتماعی و قدرت، وارونه شده و شیعه و مقاومت منطقهای، اعم از حزباللّه تا حشدالشعبی و سپس ایران به مثابه مقصر همه مشکلات مالی و معیشتی و... از صحنه اخراج و سپس سرکوب شوند. این سناریو در عراق همانند لبنان از عامل مشکلات معیشتی و مالی مردم سود جست و با شعارهایی که تیمهای رسانهای و میدانی آن را هدایت میکردند، به سرعت به سمت اهداف طراحی شده و گام به گام مسیر خود را نشان دادند. این گامها ابتدا با شعار مبارزه با فساد و دزدی و ناکارآمدی و ضرورت اسقاط نظام و سپس معرفی ایران و جریانهای طرفدار ایران یا جریانهای شیعه مقاومت به عنوان مقصر اصلی مشکلات هدایت شدند.
پیاده نظام این سناریو در عراق، جریانهای شیعه انگلیسی بودند که باید در کنار بعثیها، داعشیها، برخی گروهها و جمعیتهای سنی، سرویسهای اطلاعاتی یا هستههای NGO که از سوی آمریکاییها آموزش دیده بودند، نقش بازی میکردند. دلیل این بود که هدف پایه در فتنه اخیر، شکاف و واگرایی در بین گروههای شیعه و سپس درگیری در بین آنها بود و چهره کلیت شیعه باید بدنام و مخدوش میشد و در گام بعدی حکومت شیعه که جریان مقاومت در آن حضور داشت، باید ساقط میشد تا حکومتی تکنوکرات جایگزین شود و در گام نهایی باید همه ظرفیتها در کل عراق به سمت ضدیت و تقابل با ایران قرار میگرفت؛ از این رو بهکارگیری جریانهای فساد و منحرف و وابستهای همانند صرخی، یمانی و... و حتی برخی از جریانهای شیعی، بسیار حائز اهمیت بودند و برای آنها هزینههای زیادی صورت گرفته بود.
در این بین، شاید نوک پیکان تندروی و اقدامات ضد امنیتی و خرابکارانه در کنار بعثیها و جریانهای چپ، به صوفیها و شیرازیها و گاه به صدریها سپرده شده بود، که حمله به کنسولگری ایران در کربلا از این جمله است. البته حمله به دفاتر احزاب و گروههای شیعه،حشدالشعبی، مراکز دولتی، منازل نمایندگان پارلمان و دفاتر آنها در استانهای شیعه و حتی دفاتر مراجع شیعه از سوی این گروهکهای فاسد انجام گرفت. برای نمونه، شهادت فرمانده میدانی عصائب اهل الحق به دست جریان شیعی تندرو در دیوانیه صورت گرفت و حمله به کنسولگری ایران در کربلا با تلاش ۳۰۰ نفر از صرخیهایی که از طوریج به کربلا آمدند، انجام شد. تردید درباره حضور شیرازیها طی بیانیهای که در دفتر آقای شیرازی در قم صادر شد، منتفی گردید.
جریان سیدمحمد الحسنی الصرخی که یک بعثی همکار با دستگاه اطلاعاتی صدام بوده از زمان اشغال آمریکاییها شکل گرفت که وی خود را مرجع عظمای شیعه نامید و از شاگردان شهید باقر صدر، شهید محمدصادق صدر و آیتاللّه بشیر نجفی اعلام کرد که از سوی دفاتر این مراجع، انتصاب وی یا مرجعیت علوم دینی او تکذیب شد. حتی رئیس عشیره صرخی به نام «شیخ علی الصکبان» و سه طائفه آن در بیانیهای ضمن تکذیب همه ادعاهای وی، مسئله دیدار وی با امام زمان(عج) را تکذیب و او را فردی فاسد، فاسق، بیبند و بار و مرتکب «السوده» خواندند. سیدمحمود صرخی در دانشگاه بغداد درس مهندسی خوانده و جریان او از زمان داعش فعالیت مجدد خود را گسترش داده و علیه مرجعیت شیعه و به ویژه آیتاللّه سیستانی و ضرورت اعدام تمامی مراجع شیعه و مطابق رویکردهای سعودی و علیه منافع ایران، در مسائل منطقهای وارد میدان شدند.
این بعثی فاسد و مرتبط با سرویس اطلاعاتی سعودی و احتمالاً امارات و کویت دقیقاً خط بعثیها را در زمان اشغال عراق از سوی آمریکا در سال ۲۰۰۳ و سپس در دوره داعش در مسائل عراق و منطقه دنبال کرده و با حمایت مالی و تسلیحاتی که این سرویسها از آنها انجام میدادند، حدود سه هزار مسلح در اختیار دارند. حمله به کنسولگری ایران در دو نوبت شبانه از سوی این گروهک انجام شده که در شب اول، دیوار کنسولگری را آتش زده و سنگپرانی به ساختمان انجام دادند و در نیمه شب دوم، با بالا رفتن از دیوار، پرچم ایران را پایین کشیده و پرچم عراق را نصب کردند که با نیروهای امنیتی درگیر و آمار متفاوتی از کشته و زخمی و دستگیری آنها منتشر شده است. یکی از این آمارها که احتمالاً درست باشد، نشان میدهد در این اقدام ۱۴ کشته، ۲۵ زخمی و ۳۰ نفر دستگیر شدند.
این جریان انحرافی به موازات تلاشهای میدانی، فعالیتهای گستردهای در فضای مجازی و اینترنت دارد و سیدمحمود صرخی را یک مرجع عربیـ عراقی و در مقابل آیتاللّه سیستانی معرفی میکند، این در حالی است که نامبرده هیچ سابقه مورد تأییدی نزد مراجع شیعه عراق نداشته و سواد چندانی نیز ندارد. طرفداران این گروهک نیز همانند دیگر جریان انگلیسی شیعه، یعنی شیرازیها، رفتار غیرعادی در عزاداریها را تبلیغ میکنند. واکنشهای رسمی و غیر رسمی در محکومیت این اقدام علیه کنسولگری ایران در کربلا، در همه سطوح و از جمله تمامی عشایر شیعه کربلا و حتی برخی عشایر سنی صورت گرفته؛ ولی آنچه ماهیت این اقدام را بیش از پیش هویدا میکند، انتخاب زمان ۱۳ آبان بود که نشاندهنده هدایت و ماهیت واقعی و غیر عراقی حمله به کنسولگری ایران است.