صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۱۹۱۱۲

اشرافیت علیه جمهوریت و معیشت!

پایگاه بصیرت / سیدروح‌الله امین‌آبادی

نگاهی به سیر حوادث سی سال گذشته به خوبی نشان‌ می‌دهد اشراف سیاسی و اجتماعی که جز در مقاطعی بسیار کوتاه در قدرت بوده و از مواهب آن به خوبی بهره برده‌اند، در دوره مدیریت با ناکارآمدی علیه معیشت مردم و در دوره ناکامی از تصاحب همه کرسی‌های قدرت علیه جمهوریت دست به آشوب و فتنه‌گری زده‌اند. این ادعای گزافی نیست. کافی است نگاهی از سر دقت به عملکرد دولت‌های سازندگی، اصلاحات و تدبیر و امید بیندازیم تا دریابیم زورمداران و اشراف سیاسی و اجتماعی چه بر سر «جمهوریت» و «معیشت» مردم آورده‌اند.در این گزارش کوتاه به مرور آنچه در این سه دهه رخ داده است خواهیم پرداخت.

 

پل‌هایی که خراب شدند!

 

آنچه با آغاز دولت سازندگی رخ داد، قطع رابطه مردم و حاکمان بود. دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با این ذهنیت و هدف که پس از جنگ، نوبت سازندگی فرا رسیده و نمی‌شود همواره بر طبل جنگ و آنچه در دهه شصت ارزش بوده کوبید، فاصله‌های مردم را زیاد و زیادتر کرد. از سوی دیگر نسل جدیدی از مدیران به اصطلاح نوکیسه سر برآوردند و مردم عادی زیر چرخ‌های بایسته‌های این زندگی نوساخته له شدند.

معیشت مردم در این دوره با نوسانات تورمی به شدت تحت فشار قرار گرفت. مدیران دولت سازندگی این را بایسته دوران گذار می‌دانستند و ایرادی بر آن نمی‌دیدند.

به دنبال آغاز برنامه پنج ساله اول توسعه و طرح تعدیل ساختاری در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، همچنین تورم ۵۰ درصدی حاصل از آن در ۱۰ خرداد ۱۳۷۱، مشهد شاهد تظاهراتی خشونت‌آمیز شد؛ اما این تظاهرات به این شهر محدود نماند و اراک، مبارکه، چهاردانگه تهران و... را نیز در برگرفت. فارغ از آمار کشته‌های اعلام شده و اینکه اعتراضات معیشتی مردم از مسیر منحرف و به خشونت کشیده شد، این آشوب‌ها نشان‌دهنده پل‌های فرو ریخته‌ای بود که میان مردم و دولتمردان قرار داشت و ارتباط قطع شده بود.

در آن روزها، بزرگانی چون مرحوم «حجت‌الاسلام حاج‌سیداحمد خمینی» دردمندانه به بیان فاصله‌گیری‌های مسئولان از آرمان‌های امام می‌پرداختند؛ برای نمونه یادگار امام در همان روزی که آشوب‌های مشهد به وقوع پیوست، یعنی ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ طی سخنانی در نخستین کنگره بررسی اندیشه‌های اقتصادی امام(ره) گفته بود: «نظریات اقتصادی امام بر محور حمایت از محرومان و ضدیت با زراندوزی استوار است.»

ایشان همچنین در این سخنرانی هشدار داده بود: «اقتصاد اسلامی موافق با سرمایه‌داری ظالمانه نیست و اندیشه‌های اقتصادی و سیاسی امام باید مبنای عملکرد مسئولان نظام باشد.»

این سخنان دردمندانه به خوبی نشان‌ می‌دهد سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی از مسیری که باید فاصله گرفته است و این فاصله مردم را نگران و در امرار معیشت گرفتار کرده است. مدیران دولت سازندگی در دوره به اصطلاح «تدبیر و امید» نیز دست بر معیشت مردم گذاشته و همان کاری را کردند که در خرداد ۱۳۷۱ به آشوب‌های مشهد و... منتهی شد.

 

بر سر شاخ و بن می‌برید!

 

۱۵ تیر ۱۳۷۸، به دنبال انتشار سندی محرمانه در «روزنامه سلام» ارگان مطبوعاتی «مجمع روحانیون مبارز» این روزنامه با شکایت «وزارت اطلاعات» توقیف شد. شکایت وزارتخانه تحت امر دولت اصلاحات از روزنامه سلام و توقیف این نشریه زمینه‌ساز غائله ۱۸ تیر ۱۳۷۸ شد. در این روز «کوی دانشگاه تهران» با مدیریت تعدادی از مدعیان اصلاحات شاهد آشوب و حمله به اقامتگاه دانشجویان از سوی عده‌ای خودسر بود؛ آشوب‌هایی که به سرعت به هدف اصلی خود، یعنی براندازی شیفت پیدا کرده و برخی خیابان‌های تهران را برای چند روز ناآرام کرد. با پیام تاریخی ۲۲ تیر ماه رهبر معظم انقلاب و درخواست ایشان از بسیجیان مبنی بر اینکه «ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیاری مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران همکاری کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خودفروخته‌ دشمن، تنگ نمایند و به خصوص فرزندان بسیجی‌ام باید آمادگی‌های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه‌ای که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منکوب سازند.» چهارشنبه ۲۳ تیر ماه ۱۳۷۸ حماسه‌ای بزرگ در تهران روی داد و به اذعان رادیوهای آمریکا، انگلیس و فرانسه صدها هزار نفر در تهران به خیابان‌ها آمده و آشوبگران را محکوم کردند.

این آشوب‌ها از سوی جریانی مدیریت می‌شد که خود در قدرت نقش داشت و در ادامه نیز توانسته بود قوه مقننه را تصاحب کند. مدعیان اصلاحات در این دوره علاوه بر قوه مجریه قوه مقننه را نیز در دست داشتند و در صدد بودند دیگر ارکان قدرت را نیز با خود همسو کنند. نظریه «سعید حجاریان» تئوریسین اصلاح‌طلب، مبنی بر «فشار از پایین، چانه‌زنی در بالا» جامعه را در این دوره دستخوش فتنه‌های خیابانی کرد. جریان اصلاحات درصدد بود با آشوب‌های خیابانی زمینه را برای باج‌گیری از حکومت طی مذاکرات محرمانه در سطوح بالای حکومت فراهم کند این خواسته با حضور میلیونی مردم در خیابان‌ها به هدف نرسید.می‌توان اقدامات جریان اصلاحات را در این دوره «بر سر شاخ و بن بریدن» توصیف کرد؛ زیرا آنان با در دست داشتن قوه مجریه، مردم را به حضور در خیابان‌ها فرا می‌خواندند و این آشوب‌ها نه ساختارهای دیگر نظام، که در نهایت کل جمهوری اسلامی را که قوه مجریه نیز جزو آن بود هدف می‌گرفت و اگر آشوبگران در برنامه‌های خود موفق می‌شدند سهمی برای مدعیان اصلاحات نمی‌گذاشتند!

 

اشراف علیه جمهوریت!

با اعلام پیروزی «میرحسین‌موسوی» نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و آن هم ساعتی باقی مانده به پایان انتخابات، فتنه‌ای عظیم شکل گرفت که می‌توان آن را شورش اشراف علیه جمهوریت دانست. پیش از برگزاری انتخابات، خیابان‌های سراسر کشور آوردگاه حامیان نامزدهای انتخابات شده بود. در این میان فتنه‌گران امید داشتند این جمعیت انبوه را پس از پیروزی در خیابان‌ها نگاه دارند و از طریق آن نظام اسلامی را تحت فشار قرار دهند، این با تئوری «سعید حجاریان» مبنی بر «فشار از پایین، چانه‌زنی در بالا» منطبق بود.با شکست نامزدهای جریان اصلاحات در انتخابات شوکی عظیم این جریان را فرا گرفت و آنان نتیجه گرفتند می‌شود با نگاه داشتن مردم در خیابان‌ها «جمهوری اسلامی» را وادار به عقب‌نشینی کرد. «اردوکشی‌های خیابانی» ماه‌ها و علی‌رغم همراهی کلیت نظام اسلامی با بررسی شکایت‌های انتخاباتی و گفت‌وگو با سران فتنه ادامه یافت تا سرانجام حضور میلیونی مردم در یوم الله «۹ دی» این فتنه را نیز منکوب کرد.

«فتنه ۸۸» را می‌توان به درستی «شورش اشراف علیه جمهوریت» خواند؛ چرا که هدف این آشوب‌ها رأی مردم و نظر نهایی آنان در انتخاب مسئولان قوه مجریه بود. اگر فتنه ۸۸ موفق می‌شد و نظام به «ابطال انتخابات» تن می‌داد، دیگر صندوق‌های رأی حجیت خود را از دست می‌دادند و کشور دچار آشوب‌های دامنه‌داری در آستانه هر انتخابات می‌شد.

 

در دام فتنه معیشت!

ناکارآمدی مدیران دولت «تدبیر و امید» زمینه‌ساز آشوب‌های معیشتی دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ شد. در این دوره علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی اردیبهشت ۱۳۹۶ مبنی بر لغو تحریم‌های باقی مانده، آمریکا از برجام خارج شد و تحریم‌های بی‌سابقه‌ای علاوه بر تحریم‌های گذشته که کوتاه زمانی به محاق رفته بود، اعمال شد.

تورم افسار گسیخته دو سال گذشته که روی تورمِ دولت سازندگی را سفید کرد، نوسانات شدید و همه روزه در بازار سکه و ارز، بی‌تدبیری در اصلاح قیمت سوخت و... زمینه را برای اعتراضات مردم فراهم کرد. در پی اعتراضات معیشتی مردم، عده‌ای که از مدت‌ها قبل  آموزش دیده و منتظر فرصت بودند تا بر موج سوار شوند، در برخی شهرها که گستردگی بیشتری از دی ماه ۱۳۹۶ و فتنه سال‌های ۱۳۷۱، ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ داشت، دست به اسلحه بردند و تعدادی از هم وطنان را کشته و مجروح کردند. در این درگیری‌ها بسیاری از مأموران امنیتی و انتظامی نیز به شهادت رسیدند یا مجروح شدند. کشته‌‌سازی یکی از اهداف آشوبگران از این اقدام رذیلانه بود که نمونه آن را در فتنه ۸۸ شاهد بودیم؛ اما این بار با تجربه گذشته و ابزار جدید که از سوی اربابان غربی در اختیار فتنه‌گران گذاشته شده بود ابعاد جدیدی شکل گرفت.

 

حماسه دربرابر فتنه

 

کوتاه سخن اینکه زمینه‌های فتنه‌های سی سال گذشته را کسانی فراهم کردند که سهم و نقشی در قدرت داشته و در سامان‌دهی امور زندگی مردم ضعیف عمل کردند. آنان یا با سیاست‌های اقتصادی خود معیشت مردم را به گروگان گرفته و آنان را به اعتراض وا می‌دارند، یا برای چانه‌زنی و گرفتن سهم بیشتر از قدرت، مردم را به خیابان‌ها می‌کشند. در واقع می‌توان آنچه را که رخ داده و رخ می‌دهد، فتنه‌ای علیه دو گانه «جمهوریت» و «معیشت» خواند.

اما مردم با حضور حماسی خود پس از هریک از توطئه‌های پیچیده دشمن که برای فشار به نظام اسلامی در کف خیابان طرح ریزی شده بود، با حمایت از نظام اسلامی و اعلام برائت از فتنه‌گران و حامیان خارجی‌آنها ،حرکت کشور در مسیر استقلال، پیشرفت، عزت و سربلندی را تداوم  بخشیدند.  بی‌شک فتنه علیه «معیشت مردم» شدیدتر و دیرپاتر از فتنه علیه جمهوریت است. اگر بتوان فتنه‌هایی را که با هوس‌های سیاسی شکل می‌گیرد با بصیرت‌افزایی پاسخ داد و ناکام کرد، باید فتنه علیه معیشت مردم را با مدیریت اقتصادی صحیح پاسخ داد و دولت را در رسیدن به این هدف  از طریق اقتصاد مقاومتی کمک کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات