با اوج گرفتن نهضت اسلامی ملت ایران پس از دی ماه 1356، یکی از پرسشهای مهم در میان مبارزانی که مشی و مرام اسلامی در مبارزه را انتخاب کرده و معتقد بودند در مسیر مبارزه باید مبتنی بر منطق اسلام عمل و نظرات مراجع عظام شیعه را کسب کرد، این بود که آیا در برابر رژیم طاغوت که دست به کشتار مردم میزند، میتوان برای رسیدن به پیروزی میتوان وارد مرحله مسلحانه گسترده شد یا خیر؟
در این میان نظر حضرت امام(ره) در مقام رهبر بلامنازع نهضت اسلامی ملت ایران و مرجع عالیقدر شیعه از اهمیت به سزایی برخوردار بود.
گروههایی چون گروه توحیدی صف با محوریت «شهید محمد بروجردی» و گروه فلاح با مسئولیت «مرتضی الویری» به نجف سفر کردند تا مواضع امام را شنیده و تکلیف خود را برای چگونگی مبارزه کسب کنند که همگی با مخالفت امام در مبارزه مسلحانه مواجه شدند.
اکبر فلاحی در کتابش با عنوان «تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات امام خمینی(ره) در نجف» که مرکز اسناد انقلاب اسلامی در چهارده فصل تدوین کرده، به مواردی در این زمینه اشاره کرده است. در بخشی از این اثر به نقل از آیتالله موسوی بجنوردی میخوانیم:
«امام (رحمتاللّه علیه) با ترور و اقدام مسلحانه به شدت مخالف بود. هدف ایشان این بود که باید از راه حرکت مردمی و اکثریت آرا مبارزه را پیش برد. از ابتدا امام همین حرفها را میزدند.
یعنی از همان اول دو رکن را برای حکومت اسلامی همیشه در کنار هم بیان میکردند و میگفتند که حکومت اسلامی بر دو رکن استوار است:
یکی احکام اسلام و دیگری مردم. امام در عین اینکه به قیام مسلحانه ترغیب نمیکردند، اما از افرادی که قیام مسلحانهشان رنگ اسلامی صرف داشت، در مواقع حساس حمایت میکردند.
مثلاً اگر محکوم به اعدام میشدند، از آنها حمایت میکردند؛ اگر به زندان میرفتند، به اینها کمک میکردند.»