تردیدی وجود ندارد که واقعه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین و سایر حوادث چند روز اخیر، بسیار تلخ و تأسف بار هستند، اما قطعاً این حادثه ناخواسته بوده و نباید بیش از حد افکار عمومی جامعه را متشنج و عظمت و آثار معنوی شهادت سپهبد سلیمانی و شهدای همراه ایشان و نیز پیروزی بزرگ ایران در برخورد نظامی با آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد.
عظمت این رخداد بزرگ (مراسم شهادت سردارسلیمانی و همرزمان ایشان) در حدی بود که؛ «بَری مککافری» ژنرال بازنشسته و چهار ستاره ارتش آمریکا اعتراف میکند که: «حضور دریای عزاداران ایرانی و مشارکت میلیونها نفر در مراسم تشییع پیکر سردار قاسم سلیمانی (فرمانده شهید نیروی قدس سپاه ایران)، ترامپ را تا حد مرگ ترسانده است.»
وی در ادامه میگوید؛ «امیدوارم ترامپ مسیر عاقلانهای در پیش بگیرد» و سپس ضمن اظهار نگرانی در مورد عواقب یک جنگ احتمالی، یادآوری میکند؛ «آمریکاییها به دنبال جنگ با ایران نیستند، البته [جنگ]از نظر سیاسی هم برای او (ترامپ) ویرانگر است».
البته عملیات موشکی سپاه علیه بزرگترین و مهمترین پایگاه نظامی آمریکا، شیرینی این رخداد را مضاعف ساخت و درست به همین دلیل است که رسانههای معاند طی چند روز گذشته تمام تلاش خود را بهکار بردهاند تا با بزرگنمایی بیش از حد حوادث تلخی که طی همین مدت رخ داد، پیامدهای رخدادهای اصلی را تحتالشعاع قرار داده و دستاوردهای آن را ناچیز جلوه دهند.
همانگونه که اشاره شد، خبر درگذشت هموطنان در این حوادث بسیار تلخ و دردناک است و نگارنده نیز بههیچ وجه قصد توجیه اتفاق رخ داده را ندارد، اما شاید ذکر چند نکته بتواند واقعیات را کمی روشنتر نموده و نقش احتمالی دشمن در این رابطه را مشخص سازد.
اول اینکه؛ طی چند روزگذشته با توجه به افزایش تهدیدات دولت آمریکا و حجم انبوه پرواز هواپیماهای نظامی آنها در اطراف مرزهای کشور و احتمال ماجراجویی یانکیهای جنگطلب، نیروهای مسلح کشور از نظر امنیتی و دفاعی در وضعیت اضطراری و آمادهباش کامل به سر میبردند و طبیعی است که در این مواقع امکان بروز اشتباه نیز بالا میرود.
دوم اینکه؛ در چنین شرایطی میبایست، موقتاً از پرواز هواپیماهای مسافربری و غیرنظامی جلوگیری میشد، بنابراین این سوال مطرح است که چه کسی و چرا در این رابطه کوتاهی کرده است؟
سوم اینکه؛ بنا بر اظهارات اپراتور پدافند منطقه، هواپیما در همان لحظات اول پس از برخواستن از فرودگاه به سمت پایگاه نظامی تغییر جهت ناگهانی داده که البته ممکن است سیستم آن حک شده باشد.
چهارم اینکه؛ اپراتور اعلام کرده، که قبل از شلیک موشک، ارتباطش با فرماندهی دچار اختلال شده که ممکن است ناشی از اقدام سیستم جمینگ، یگانهای جنگ الکترونیک دشمن باشد.
پنجم اینکه؛ طبق گفته فرمانده هوا فضای سپاه، با توجه به قطع ارتباط با فرماندهی، افسر شلیک موشک فقط ۱۰ ثانیه برای تصمیم گیری فرصت داشته است.
ششم اینکه؛ استفاده از هواپیماهای غیرنظامی برای حمله به اهداف نظامی (همانند حادثه یازده سپتامبر در آمریکا)، مسبوق به سابقه است و اظهارات کارشناسان نیز مؤید این نکته است که هواپیماهای بوئینگ طوری طراحی شده که همواره امکان حک کردن و کنترل از راه دور آن (در هر زمان و مکان) برای شرکت سازنده (آمریکاییها) وجود دارد.
هفتم اینکه؛ قبل از بروز حادثه، خبر شلیک چند موشک کروز به سمت ایران در سیستم اطلاعرسانی و هشدار بخش پدافندی کشور منتشر شده است، اما هنوز مشخص نیست که کدام منبع و چگونه این خبر را در سیستم منتشر کرده است.
هشتم اینکه؛ اگر بهجای این هواپیما، موشک یا هواپیمای دشمن بود و اهداف خود را مورد هدف قرار میداد، اکنون پدافند منطقه میبایست پاسخگوی تعلل در واکنش میبود.
نهم اینکه؛ اخبار منتشره حاکی از آن است که حدود ساعت ۶ صبح (در تاریکی هوا)، فردی در حال فیلمبرداری از این هواپیما بوده که دلیلی برای آن وجود ندارد، مگر اینکه توطئهای در کار بوده باشد، اگرچه شایعاتی در این زمینه منتشرشده است، اما هنوز دقیقاً مشخص نشده که چرا و چطور این فیلم یک ساعت بعد از حادثه، از خبرگزاری رویترز سر در آورده و منتشر میشود.
دهم اینکه؛ با توجه به اینکه امکان رصد همزمان پرواز همه هواپیماها برای هیچ کشوری ممکن نیست، چرا سیستمهای ماهوارهای آمریکا بر روی پرواز این هواپیما متمرکز شده بودند و این پرواز را رصد میکردند.
یازدهم اینکه؛ رسانههای این کشور چگونه در کمتر از یکساعت در جریان ماجرا (سقوط بر اثر شلیک موشک) قرار گرفتهاند و فوراً گزارش اصابت موشک به آن را دریافت و بلافاصله منتشر کردهاند.
دوازدهم اینکه؛ در همه جای دنیا، بررسی کارشناسی فنی و تخصصی اینگونه حوادث زمانبر است، حال که اصابت موشک به هواپیما قطعی شده است، ممکن است در چند روز یا چندماه آینده و پس از کامل شدن تحقیقات، ابعاد پنهان دیگری از دست داشتن عوامل کزدور داخلی یا خارجی دشمن در این ماجرا آشکار شود.
سیزدهم اینکه؛ این اولین بار نیست که سیستم پدافندی یک کشور مرتکب چنین خطایی میشود، بهعنوان مثال؛ در سال ۱۹۷۳ رژیم اشعالگر قدس یک هواپیمای لیبیایی را سرنگون کرد که ۱۰۸ کشته برجای گذاشت و در سال ۱۹۸۳ هواپیمای مسافری کره جنوبی توسط شوروی سابق ساقط شد، که منجر به کشته شدن ۲۶۹ مسافر آن شد.
در سال ۱۹۱۸ نیز ایرباس ایرانی با ۲۹۰ سرنشین به علت شلیک موشک از سوی ناو آمریکایی سقوط کرد، که آمریکاییها (البته به دروغ) اعلام کردند، به علت اشتباه در تشخیص نوع هواپیما بوده و بر خلاف مسئولین ایرانی که بابت این ماجرا عذرخواهی کرند، مسئولین آمریکایی به فرمانده ناو خود مدال افتخار اعطا نموده و تاکنون از عذرخواهی رسمی نیز اجتناب نمودهاند.
در سال ۲۰۰۱ نیز یک هواپیمای روسی با ۷۸ سرنشین بر اثر شلیک اشتباه سیستم پدافندی، در دریای سیاه سرنگون شد و در سال ۲۰۰۷ هم یک هواپیمای مسافری بلاروس در سومالی هدف قرار گرفت که ۱۱ کشته برجای گذاشت و آخرین نمونه مربوط هواپیمای مالزیایی است که با شلیک اشتباه سیسنم پدافندی روسیه، ۲۹۸ را به کشتن داد.
قبل از آن و در جریان جنگ جهانی دوم برخی از کشورها اشتباهاً مواضع نیروهای خودی را بمباران کردند و در جریان جنگ تحمیلی نیز، هواپیمای شهید بابایی اشتباهاً براثر شلیک پدافند خودی سقوط کرد، این موارد چند نمونه از خطاهای مشابهی است که باعث تلفات انسانی و خسارت مادی در کشورهای مختلف دنیا شده است؛ بنابراین تعجیل در نحوه برخورد با افراد ذیربط و یا برخورد نامناسب با عوامل مؤثر در این ماجرا، ممکن است به ایجاد تردید در اپراتورهای سایر سیستمهای پدافندی برای واکنش بهموقع نسبت به تهدیدات واقعی شود و تضعیف سیستم پدافندی را در پی داشته باشد.
قطعاً طرح استعفای مسئولین سپاه نیز توطئه غربی و آمریکایی است که در همین راستا و برای تضعیف سیستم دفاعی کشور طراحی شده است و این نکته بیانگر این واقعیت است که؛ تهدید، تخریب، ترور، جنگ روانی و تهاجم فرهنگی دشمن نتوانسته اهداف شوم آنها را محقق سازد و اکنون تلاش میکنند تا با سناریوسازیهای کاذب و هدفمند، از هر ابزار و روشی برای مخدوش کردن چهره انقلاب اسلامی و ناامید کردن مردم بهره ببرند.
یادمان نرود که نیروهای مسلح حافظ صلح و امنیت کشور بوده و دشمنان به دنبال آن هستند تا به هر شکل ممکن و در هر فرصتی مولفههای اقتدار کشور از جمله؛ رهبری و ولایت فقیه، مردم و افکار عمومی جامعه، نیروهای مسلح مقتدر و زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی کشور را مورد هدف قرار داده و تضعیف نمایند.
دشمن در این آوردگاه میکوشد تا هر آنچه را که به تحکیم پایههای انقلاب و معرفی اسلام ناب محمدی (ص) منتهی میشود را نیز نابود نمایند، از همین روست که سردار سلیمانی به عنوان یک انسان تراز انقلاب و نمونه یک شخصیت اسلامی و انقلابی، هدف عملیات تروریستی آنها قرار میگیرد و قطعاً اگر میتوانستند، عالیترین مقامات انقلابی کشور را نیز هدف قرار میدادند.
متأسفانه گاهی در کشاکش این درگیریها برخی از افراد سادهلوح نیز فریب نقشه دشمن را میخورند و در همراهی با افراد مغرض و ضدانقلاب، شرایط را برای اجرای نیات شوم دشمن فراهم میسازند و این در حالی است که در این شرایط باید بیش از پیش هوشیاری خود را حفظ نموده و با توکل به خدا در برابر دشمنان ایستادگی نموده و از همراهی با آنها در ایجاد التهاب در جامعه خودداری نماییم.
کلام آخر این که؛ حتی اگر هیچکدام از این فرضیات و نکات واقعیت نداشته باشد، باز نباید فراموش کنیم که در هر حال، این اتفاقات پیامدهای حضور آتشافروزانه و شرورانه آمریکاییها در منطقه و اقدامات خودسرانه و جنایتکارانه آنها در این بخش از کره خاکی است.