یادداشت: با اعلام نتایج اولیه ردّ صلاحیتها از سوی هیئتهای نظارت استانی شورای نگهبان و آغاز زمان اعتراض به آرای صادرشده درباره صلاحیت نامزدها، بسیاری از چهرههای سیاسی و رسانههای جریان اصلاحات پیش و بیش از آنکه در مسیر قانون اعتراض خود را ثبت کنند، تا اگر در احراز صلاحیت آنها اشتباهی رخ داده است آن را اصلاح کنند، ترجیح دادند از این مسئله جنجال رسانهای درست کنند. در این گزارش قرار نیست در دفاع از آرای صادره هیئتهای استانی شورای نگهبانی نظری مطرح یا از عدم احراز صلاحیتها دفاع شود، اما این پرسش وجود دارد، چرا بخشی از این افراد که صلاحیت آنها احراز نشده است، قصد دارند با هیاهوهای رسانهای یا تهدیدهایی مانند تحریم انتخابات و... شورای نگهبان را تحت فشار قرار دهند؟ در حالی که مکانیسمهای روشنی برای رسیدگی به شکایات در شورای نگهبان وجود دارد و حتی فراتر از این مکانیسمها، شورای نگهبان از حضور، گفتوگو و دیدار با معترضان استقبال کرده است. ورود به یک فضای تند اعتراضی و ایجاد موجهای رسانهای با اظهارات عجیب و غریب چه معنایی میتواند داشته باشد؟ علاوه بر این، در این باره دو نکته دیگر وجود دارد؛ اول اینکه شورای نگهبان به بررسی صلاحیت ثبتنامکنندگان دست زده است و اگر در بعضی حوزهها بافت جریانی به سمت یک طیف رفته است نه به دلیل نگاه سیاسی یا جناحی شورای نگهبان، بلکه به دلیل عدم ثبتنام چهرهها و فعالان سیاسی جریان اصلاحات است؛ موضوعی که در همان زمان ثبتنامها با اعتراض تند بسیاری از چهرهها و رسانههای اصلاحطلب روبهرو شد و حتی روزنامه سازندگی یک شماره خود را در اعتراض به این رویکرد بدون تیتر یک به چاپ رساند. نکته دوم اینکه به نظر میرسد اصلاح قانون و ایجاد شفافیت بیشتر و روشنسازی دلایل رد صلاحیتها برای افکار عمومی امری حیاتی است که در آینده میتواند اجازه موجسواری را از بسیاری چهرهها فاقد صلاحیت نمایندگی ملت بگیرد.