صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۰  ، 
کد خبر : ۳۲۰۳۳۵
گفتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی نماینده ولی فقیه در سپاه ‌پاسداران

۱۰شاخصه مکتب سلیمانی برای پاسداران

شهادت شهید حاج‌قاسم سلیمانی ثمرات ویژه‌ای داشت و او با چهل سال مجاهدت سرانجام با خون خود توانست این مجاهدت‌ها را تکمیل کند. بر اساس این، با توجه به بیان رهبر معظم انقلاب درباره این قهرمان مجاهد می‌توان چند ویژگی او را برای الگوسازی در پاسداران بیان کرد:

 

سربازی ولایت: این اولین چیزی بود که او خیلی روی آن تأکید می‌کرد. خیلی دوست داشت به جای اینکه بگویند سردار، سرلشکر و... بگویند سرباز ولایت. خیلی‌ها مدعی ولایت‌مداری هستند؛ اما حاج‌قاسم در ولایت‌مداری دو چیز را رعایت می‌کرد: اول فهم درست مواضع و دوم عمل متعبدانه به آن. روی واژه تعبد او به رهبری تأکید دارم. خودش برایم تعریف کرد که تحلیل‌های خودش را داشت؛ اما وقتی تحلیل و تدبیر رهبری را در جلسه می‌شنید همه را کنار می‌گذاشت و حرف حرف آقا بود. در مقابل رهبری اصلاً اجتهاد نمی‌کرد. نسبت به ولایت یک تبعیت مطلق داشت و متعبد بود و می‌گفت من شک ندارم که خدا، حضرت آقا را مدیریت و هدایت می‌کند.

 

جامعیت: او جامعیت داشت. آنهایی که ناله و گریه و نماز شب سردار را دیده‌اند، می‎دانند. آنجایی که جای ایستادن و فریاد بود، محکم بود و یک بعد او را از ابعاد دیگر باز نمی‎داشت. سیاست از اخلاق، اخلاق از نظامی‎گری و... .

 

نگاه وسیع و بلند: پاسداری برای او مرز و جغرافیا نداشت. قائل بود هر کجا ظالم هست، باید سپاه مقابل او باشد و هرکجا مظلوم هست، باید پاسدارها حامی او باشند. این هم مبتنی بر آموزه‌های درست دینی او بود.

توانمندی و قدرت فرماندهی و مدیریت به ویژه در شرایط سخت: اعتقاد من این است که حاج‌قاسم در امر فرماندهی به وسیله خدا هدایت می‌شد. تصمیماتی را در لحظاتی می‎گرفت که بعدها داستان‎هایش را می‌شنوید که واقعاً چه تصمیمات سرنوشت‌سازی بوده است. شخصاً بخشی از این تصمیمات را در زمان حیات حاج‌قاسم از شخص سیدحسن نصرالله شنیده‌ام. او فقط متعبد نیست، هر کجا که وارد می‌شود توانایی انجام آن کار را هم دارد.

 

منطق مستحکم و توانایی در گفت‌وگو: او فقط یک نظامی برجسته نبود، یک دیپلمات و سیاستمدار هم بود که با بزرگان سیاسی دنیا می‌نشست و آنها را تحت تأثیر قرار می‌داد. خیلی از رؤسای‌جمهور، خیلی از حاکمان در نشست با او تحت تأثیر قرار می‎گرفتند. در میدان دیپلماسی با منطق، استدلال، برهان و سنجیده سخن می‌گفت.

 

صراحت، شجاعت و قاطعیت در دفاع از حق: او مثل بعضی نبود که بصیرت دارند، اما قدرت اظهار آن را نه. هر کجا حقیقتی را تشخیص می‌داد دیگر ملاحظه هیچ چیز و مصلحت‌اندیشی‌های غلط ما را نمی‌کرد و با صراحت جواب می‌داد. به معنای واقعی آمر به معروف و ناهی از منکر بود. اصلاً نگاه نمی‌کرد طرف چه کسی است؛ رئیس‌جمهور است یا مردم عادی. شهادت می‌دهم او مصداق بارز پیاده‌کننده دین خدا بود. بعد از آقا به هیچ چیز مانند سپاه وابسته نبود. او معتقد بود همه در حفظ انقلاب سهم دارند؛ اما خط مقدم را پاسداران پر می‌کنند و نگران بود که دشمن خدای ناکرده بتواند ما را در سنگرنشینی ضعیف کند.

اخلاص: اخلاص فوق‌العاده او را رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهدا تأکید کردند. تلاشی که برای گمنامی داشت، خیلی مهم بود. یعنی خدا می‌بیند، حالا دیگران نبینند یا ببینند هم مهم نیست. دوربین‌های خدا و اشراف خدا هست. خیلی‌ها می‌خواستند او را مطرح کنند؛ اما خودش خیلی مقاومت می‌کرد. او همیشه خود را در محضر خدا می‌دانست و باورش این بود که کار برای غیر خدا ضرر دارد و خسران است. خدا هم اجر او را داد.

 

زادی از دنیا و ساده‌زیست بودن: به معنای واقعی دنیا را به استخدام خود در آورده بود و به استخدام دنیا در نیامد. او دنیا را بهترین مزرعه برای آخرتش کرد و بیشترین عمل صالح را برای آخرتش جمع کرد. سردار اسیر دنیا نبود.

 

تکلیف‌گرایی برخاسته از تکلیف‌شناسی: هم دنبال شناخت تکلیف بود و هم عمل به آن. این کار سنگینی است که انسان هر جایی بفهمد خواسته خدا از او چیست؛ خدا شدت می‌خواهد یا نرمش، فریاد می‌خواهد یا تواضع؟!

 

روحیه عاشورایی و حسینی: حاج‌قاسم حسینی بود. صحنه کربلا یک امام‌حسین(ع) داشت و یکسری یاران حسینی که در جبهه امام(ع) بودند. یا حسین گفتن ارزش دارد؛ اما با حسین(ع) بودن با ارزش‌تر است. روحیه عاشورایی، جهادی و شهادت‌طلبی او از همین جا بود و اگر حقیقتاً با این همه عمل صالح به غیر شهادت از دنیا می‌رفت، سزاوارش نبود.

نکته آخری که باید اشاره کنم این است که او مصداق آیات فراوانی از قرآن و تجسم عینی بسیاری از آیات الهی بود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات