«سبک زندگی» از جمله توصیههای هفتگانه رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظلهالعالی) در بیانیه گام دوم انقلاب است. بیانیه گام دوم انقلاب در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با 22 بهمن ماه سال 1397 هجری شمسی خطاب به ملت و به ویژه جوانان ایران اسلامی منتشر شد که سه محور اساسی دارد.
نگاه به گذشته و راه چهل سالهای که مردم ایران در پرتو چراغ راهنمای انقلاب اسلامی طی کرده است، توصیف وضعیت کنونی انقلاب و نظام اسلامی برآمده از آن و آیندهشناسی انقلاب در آغاز راه چله دوم انقلاب. تأکید بر سبک زندگی که از سالها پیش به ویژه در سال 1391 در سفر استانی رهبر معظم انقلاب به بجنورد و در جمع مردم و جوانان این شهر اولین بارقهاش در دل طالبان مدینه فاضله اسلامی روشن شد، توصیه هفتم رهبر فرزانه و حکیم انقلاب برای آینده انقلاب و از الزامات آن به شمار میآید. معظمله این اصل را تبیین کردند که در سیر مراحل انقلاب اسلامی و در راستای تحقق جامعه اسلامی، برای نیل به تمدن نوین اسلامی، علاوه بر جنبه سختافزاری و ابزاری پیشرفت، مانند رشد اقتصادی، پیشرفت علمی، قدرت صنعتی و... نیازمند جنبه نرمافزاری پیشرفت، یعنی سبک زندگی هستیم و این مهم نیازمند فعالیتهای علمی و پژوهشی فراوانی است.
چیستی و اصالت سبک زندگی
سبک زندگی مجموعهای نظامواره از رفتارها و نمادهای فردی و اجتماعی است که متأثر از باورها، ارزشها و نگرشهای پذیرفتهشده است و متناسب با امیال و خواستههای فردی و شرایط محیطی جهت غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد را تعیین میکند. سبک زندگی بیانگر نماد و نمایشگر محتواست؛ نماد ابعاد پنهان هویت فردی، اجتماعی و دینی افراد است؛ ظاهری است که عنوان و نمایشگر باطن است، از اینرو بهخودی خود اصالتی ندارد، با این حال نمایشگر فرهنگی است که مانند هوا در کالبد اجتماع جریان دارد.
بحث سبک زندگی در غرب با دو رویکرد «جامعهشناسانه» و «روانشناسانه» مورد اهتمام قرار گرفته است. پژوهشهایی که متناسب با تمدن غربی گاهی سبک زندگی را حاصل وراثت، شخصیت خانوادگی و تیپ شخصیتی افراد دانسته و از این منظر بیشتر نمودهای سبک زندگی را فردی و روانشناسانه معرفی میکند و گاهی نیز آن را حاصل طبقه اجتماعی، زیستبوم و شغل هر شخص دانسته و سبک زندگی را امری جمعی و اجتماعی معرفی میکند، بعدها نیز به دلیل تلاقی با زندگی روزمره مردم به مفهوم هویت تعریف شد، تعریفهایی که انسان غربی را به پذیرش تمدن لیبرالیستی خود دعوت میکند و با توجه به تهاجم فرهنگی غرب به کشورهای اسلامی بدون توجه به بنمایههای این سبک زندگی در برخی کشورهای اسلامی نیز پذیرفته شده است.
باورمندی اعتقادی و سبک زندگی
نقش دین و باورهای اعتقادی در تشکیل سبک زندگی به اذعان بیشتر پژوهشگران این حوزه امری بدیهی و واضح بوده و عقاید فرد و جامعه از عوامل مؤثر در سبک زندگی هر اجتماع انسانی است، از این رو نوع باورهای انسان تأثیری مستقیم بر انتخابها و گزینشهای وی دارد. برای نمونه در سبک تغذیه، فرد یا جامعهای که فقط سیر شدن و تقویت جسمانی مدنظرش باشد، مرزی میان تغذیه حلال و حرام نخواهد داشت؛ اما یک زندگی مؤمنانه این موضوع را رعایت خواهد کرد. از طرفی باید توجه داشت، رفتارهایی را میتوان به منزله سبک زندگی در نظر گرفت که وجه غالب رفتاری یک فرد یا گروه شده باشد و مانند ملکات نفسانی در اخلاق، تقریباً بدون اندیشه و تأمل از فرد یا جامعهای خاص صادر شوند؛ بنابراین سبک زندگی افزون بر آنکه امری فردی و اجتماعی است که سلایق و امیال شخصی را شامل شده و تأثیرات اجتماعی و محیطی و علایق جمعی را در برمیگیرد، بیشتر تحت تأثیر اعتقادات و باورهای دینی پذیرفتهشده افراد است، به همین دلیل افرادی که جهانبینی مشترکی دارند، اشتراکات فراوانی در سبک زندگی خود نیز دارند. تعالیم اسلامی اولین بار بحثهای مربوط به سبک زندگی را در قالب سیره نبوی و سیره ائمه شناخته است، آثاری که با هدف معرفی منش و رفتارهای اولیای دینی نوشته شده و افعال و سیره روزمره این بزرگان را برای تأسی متدینان به ایشان بازگو کرده است. گزارههایی دینی که از شیوه شانه کردن موهای پیامبر و ائمه، رنگ لباس، ساعات بیداری و خواب، مزاح و مطایبههای ایشان تا عبادات و شیوههای رفتار با مردم را شامل شده و کموبیش توصیههای رفتاری را بیان کرده و بعدها حتی در استنباط احکام شرعی دینی در قالب تقریر، سکوت، سنت، قول و فعل معصوم، مستند فقهای شیعه و اهل سنت نیز قرار گرفته است.
قرآن و سبک زندگی مؤمنانه
قرآن کریم و دین مبین اسلام ادعای جامعیت تعالیم خود برای هدایت بشر را داشته و مدعی است رطب و یابسی در هدایت بشر نیست مگر آنکه اسلام آن را معرفی کرده و تعالیم اسلامی در حوزه عقاید و اخلاق و احکام مؤید این نظر است؛ زیرا علاوه بر قرآن که بدون شک هدی للمتقین است، متون حدیثی و روایی موجود در کنار ظرفیتهای درونی اسلام مانند قوانین جهانشمول، جامعیت تعالیم، احکام ثابت و متغیر، ارائه کلیات هدایت بشر و نیروی محرکهای، مانند اجتهاد غنای کافی را برای ارائه سبک زندگی اسلامی دارد.
اجتهادی که در سایه تعالیم ائمه معصوم(ع) پایهگذاری فقهی پویا و کارآمد را به دنبال داشته و علاوه بر ابواب و کتب فراوانی که میتواند نشاندهنده پایههای سبک زندگی مؤمنانه باشد، نظاموارگی فقه در کنار پیوستگی ابواب مختلف آن، خود نشاندهنده ظرفیتهای معتنابه فقه برای بروز و ظهور حیات طیبه در سایه ولایت عظمای معصوم(ع) است.
موضوع فقه افعال مکلفین است و سبک زندگی نیز اعتقادات فرد و اجتماع انسانی را نشان میدهد. ادعای نظاموارگی فقه در کنار لزوم عینیت اجتماعی یافتن باورها و ضرورت تشکیل نظامات اجتماعی برای سبک زندگی را روشن میسازد البته در رأس این نظام باید یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست قرار گرفته و هدایت جامعه بزرگ اسلامی برعهده بگیرد. فقیهی که علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی مدیر و مدبر باشد.
تشکیل حکومت مجرای عملیسازی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است و نشاندهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی است.
فقه به عنوان تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است، فرصت بینظیری برای پژوهش پیش روی ما میگذارد تا در شرایط ویژه امروز که آماج تهاجم فرهنگی و نرمافزارانه دشمنان قسمخورده انقلاب هستیم، به تبیین مبانی دینی و فقهی سبک زندگی اسلامی همت گماریم. هر از گاهی در این صفحه به این موضوع اشاره خواهیم کرد که تجمیع مطالب از سوی خواننده عزیز میتواند بستهای درباره سبک زندگی معتقدانه و مؤمنانه را در اختیار او قرار دهد.