از زمان وقوع جنگ در سوریه و پیدایش داعش و سایر گروههای تروریستی امثال جبههالنصره، احرارالشام و غیره، ترکیه به عنوان همسایه سوریه، به مخالفت با دولت قانونی سوریه برخواسته و شدیدترین مواضع را نسبت به دولت این کشور داشته است که این خصومتها از حمایت و پشتیبانی از گروههای مسلح گرفته تا خرید نفت از داعش به قیمت بسیار پایین و حملات مکرر به مواضع ارتش و نیروهای سوری را شامل میشود.
اما موج مهم حملات ترکیه به سوریه در چند روز گذشته صورت گرفته است که این بار بدون هیچگونه حاشیهای، دولت ترکیه مسئولیت این حملات را به عهده گرفته است و جالب این است که این حملات توسط ترکیه در عمق خاک سوریه و در حمایت از حرکت نظامی گروههای تروریست تحت حمایت ترکیه انجام شده است.
حال این سوال طرح میشود که دلیل اقدامات ترکیه چیست و این کشور چه هدفی را در این حملات دنبال میکند؟
دولت ترکیه از زمان به روی کار آمدن رجب طیب اردوغان به دنبال ایجاد تحولات گسترده در این کشور و تبدیل ترکیه به یک قدرت منطقهای و حتی فرامنطقهای بوده است که البته در این دوره شاهد پیشرفت چشمگیر ترکیه بودهایم. هرچند که از گذشتهای دور، اختلافات مابین ارتش و دولت همواره موجب بروز مشکلاتی در این کشور شده بود که دلیل این مدعا تعداد بالای دفعات انجام کودتا در آن بوده است.
اما راه حل ترکیه برای حل این مساله، به عنوان یکی از اصلیترین مشکلات دولت، کودتای سال 1395 شمسی بود. کودتایی که اصل آن را نمیتوان انکار کرد اما وقوع بدون برنامه و رهبری و فرماندهی دقیق آن را میتوان در توانایی نیروهای اردوغان در رخنه مابین نیروهای کودتا دانست. اردوغان بیش از هرکس دیگر، نیاز به این کودتا داشت چرا که به بهانه این کودتا، ضمن سرکوب سران قدرتمند ارتش، نیروهای مخالف خود در ادارات، سازمانها، دانشگاهها و حتی مدارس را شناسایی و سرکوب کرده و از طرف دیگر دست فتحالله گولن، به عنوان یکی از رجال قدرتمند ترکیه و یکی از اصلیترین رقبای خود را از قسمتهای مهم ترکیه کوتاه و قدرت خود در ترکیه را تثبیت کرد.
با تحکیم قدرت دولت، زمان گسترش قلمرو نفوذ ترکیه در منطقه و به عبارتی افزایش عمق استراتژیک آن ولو به قیمت تجاوز غیرقانونی به کشوری دیگر با حمایت از گروههای تروریست فرا میرسد که این اقدامات در منطقه ادلب سوریه رخ میدهد.
همچنین ترکیه از ورود به مباحث فرامنطقهای نیز غافل نمیشود و در مسافت نزدیک در قطر و در مسافت دور، دست اتحاد به سوی لیبی دراز میکند که بالاخره هر دو با وجود برخی موانع به نتیجه میرسد.
کاملا مشهود است که اردوغان درصدد احیای امپراطوری عثمانی است و در این راستا تمام تلاش خود را انجام میدهد تا جایگاه خود را بصورت پله به پله تثبیت کرده و رو به جلو حرکت کند.
اما موضوع به این سادگی نیست که اردوغان به نتیجه مطلوب مدنظر خود چشم دوخته است. ورود ترکیه به خاک سوریه، آن هم بدون مجوز دولت قانونی این کشور که مورد تائید سازمان ملل متحد نیز هست، به منزله اعلام جنگ به آن است که دامنهی این جنگ به کشورهای روسیه و ایران، به عنوان متحدین سوریه که البته به صورت قانونی و به دعوت دولت رسمی این کشور در آن حضور دارند و چه به صورت رسمی و چه به صورت مستشاری فعالیت میکنند کشیده میشود و طبیعتاً ترکیه توان مقابله با این دو دولت را ندارد چرا که با هر دو این کشورها حجم وسیعی از مبادلات تجاری و اقتصادی دارد و از طرف دیگر، از توان نظامی کافی برای مقابله با این کشورها برخوردار نیست.
از سویی دیگر، ترکیه پشتگرم به حمایت کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است و امیدوار است در این جولاندهی خود، از حمایت نظامی کشورهای اروپایی برخوردار باشد که تاکنون ناتو به این درخواست ترکیه پاسخ منفی داده و از ورود به جنگی که انتهای آن معلوم نیست و حتی هدف دقیقی برای آن وجود ندارد اجتناب کرده است.
در نهایت آنچه که میتوان از اقدامات ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان برداشت کرد، تفکر پوچ احیای امپراطوری عثمانی و تسلط بر ممالک تحت پوشش آن است که در صورت استمرار این سیاست، ترکیه را با کشورهای همسایه و حتی کشورهای فرامنطقهای درگیر خواهد کرد که این درگیری برای کشوری مانند ترکیه که حجم عظیمی از اقتصاد آن را صنعت گردشگری و نیز فروش تولیداتی نظیر پوشاک و لوازم خانگی به کشورهای همسایه را با مشکل مواجه کرده و تداوم این روند ضربات جبرانناپذیری به حیثیت سیاسی و منطقه ترکیه و اقتصاد این کشور وارد خواهد کرد و اجماعی از کشورهای متحدالمنافع را علیه ترکیه به راه خواهد انداخت.