اوضاع کنونی بی شباهت به سناریو فیلمهای هالیوود نیست
همه جا حرف از ویروسی است ناشناخته و خطرناک ، که دارد باسرعتِ غیرمجاز، در دنیا پخش می شود و جان انسانها را میگیرد.
مردم به شدت می ترسند ، اقتصاد تعطیل می شود ، شهرها قرنطینه میشوند ، روابط فردی و اجتماعی و بینالمللی آرام آرام محدود و محدودتر می شود.
مردم احساس نیاز مفرط به لوازمی میکنند که کمیاب است و برای تهیه حتی یک ماسک به جان هم میافتند و ... رسانهها از این بحران غولی میسازند و مردم احساس وحشت میکنند تا جایی که دنیا انگار به سمت فاجعهای بزرگ پیش میرود و میرود و میرود تا حد نابودی و پایان تاریخ.
اینجا دیگر وقت آمدن منجی است که بیاید و دنیارا از ترسی عجیب و نابودی حتمی نجات دهد، کمبود اقلام بهداشتی را جبران کند، واکسن پیشگیری ویروس را تهیه و توزیع کند و حتی داروی درمان را در اختیار دنیا قرار دهد.
این منجی کسی نیست جز ایالات متحده آمریکا که اگر این کمبودها و دارو و درمان و پیشگیری را به دنیا بفروشد، اقتصادِ در حال فلج شدنِ خود را نجات داده و دنیا را در تسخیر خود قرار میدهد و اگر حتی کاملاً رایگان شرّ این بیماری را از سر بشر دور کند، آن وقت تبدیل میشود به منجی دنیا از مرگی حتمی و وحشتی بزرگ و آنگاه اذهان و باورها را به تسخیر خود درمیآورد واین امر همان جنگ مدرن روز یعنی جنگ شناختی است که باورها را تغییر داده و به سلطه خود درمیآورد.
حالا در ایران هم اوضاع باید به همین شکل پیش برود؛ ترسی صد برابر بیشتر از خود ویروس، احساس کمبود اقلام بهداشتی، تعطیلی کامل اقتصاد کشور خصوصاً اقشار متوسط و کاسبان جزء و... و، اما حالا وقت آن است که پازل دشمن کامل شود، به شکلی که مشکل کمبود اقلام بهداشتی به تحریمها گره بخورد و راهکار، برداشتن تحریمها باشد و ایضاً باز مذاکره ...
و از طرفی این بحران باید به دست آمریکا حل شود و ملت حافظه تاریخی خود را از جنایات آمریکا علیه ملت ایران کاملاً شیفت دلیت (منظور پاک کردن بدون بازگشت مجدد اطلاعات) کند و راه حل همه مشکلات را در ید توانای ناخدای دنیا بداند و آنگاه دیگر نتوانی حتی یک مرگ بر آمریکا بگویی.
تا اینجا سناریو با تفکر مادی درست پیش میرود، اما دارد معادلات به هم میریزد؛ در ایران اوضاع فرق میکند، کمبودها در حوزه اقلام بهداشتی توسط نیروهای مردمی، بسیج و نیروهای نظامی و دفاعی رفع میشود و یا رایگان، یا با کمترین قیمت به کادر درمانی و در اختیار مردم قرار میگیرد (با تمام ضعفها در توزیع و جنگ رسانه و...) نیروهای داوطلب مردمی و بسیجی و نیروهای مسلح شروع به ضدعفونی کردن معابر و اماکن پرتردد و ... در گوشه و کنار شهرها میکنند و در نهایت رهبر معظم انقلاب، طی نامهای به ستاد کل نیروهای مسلح، دستور تشکیل قرارگاهی علیه حمله احتمالی بیولوژیکی با عنوان دفاع بیولوژیک و با هدف پیشگیری و درمان و رفع نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه بهداشت و درمان کرونا ویروس را صادر میکنند.
قرارگاهی که اگر بعضیها وسط میدان میبودند و وظیفه خود را به خوبی انجام میدادند، شاید در ستادکل نیروهای مسلح تشکیل نمیشد، کما اینکه امامین انقلاب همیشه دولتها را در زمانه هر تهدید و بحرانی مسئول حل آن میخواندند؛ و آنچه روشن است، به لطف خداوند و مدد منجی عالم بشریت، امام عصر (ارواحنا فداه) و با ایستادگی و مقاومت ملت، قرار است حوادث به شکل دیگری رقم بخورد و انشاالله به زودی از پیروزی قطعی که وعده خداوند است، سخن خواهیم گفت و از عزت و اقتدار ملت ایران.
هرچه شرایط به ظاهر سختتر میشود، بیشتر یاد داستان حضرت موسی و اصحابش میافتیم، زمانی که بین لشکر تا دندان مسلح فرعون و رود خروشان نیل محصور شدند و امیدی به نجات نداشتند، رو به، ولی خود (موسی) کردند و گفتند کار ما تمام است، آنگاه حضرت موسی ندا سرداد:
" کلّا انّ معی ربّی سیهدین "
و آن زمان بود که در اوج ناباوری، رود نیل شکافته شد و سپاه حق از نیل گذشت و لشکر فرعون کاملاً نابود شد.
بیان، ولی خدا را فقط، ولی خدا میتواند به زبان آورد و ما به کلام رهبر حکیممان ایمان داریم زمانی که در مدت اخیر بارها از پیروزی قطعی سخن گفتند و چندین مرتبه این داستان را بازگو کرده و فرمودند: انّ معی ربّی سیهدین
و بیشک ایام الله ادامه دارد، آن زمان که دست خدا در دل حادثهها نمایان شود تا اراده خود بر پیروزی قطعی این ملت را رقم بزند و اگر بنا نبود چنین شود، هرگز دست خدا بروز و ظهور پیدا نمیکرد و یوم الله بدرقه سردار سلیمانی و یوم الله شکست هیمنه آمریکا در عین الاسد صورت نمیگرفت. و، اما شرط تحقق وعده و اراده خداوند، ایستادگی و مقاومت امت است در برابر سختیها و حوادث و در برابر دشمنان. باید صبار و شکور بود و ناامید و خسته نشد و پابهپای، ولی حرکت کرد و بر خداوند متعال توکل کرد و این شرط پیروزی قطعی است که پیش روی ملت مقاوم ایران است.