تنها یک ویروس نامرئی که هنوز ابعاد ناشناخته و منشا پیدایش آن به خوبی شناخته نشده است و بر طبق علمیترین شواهد، اکثر مبتلایان به آن جان سالم به در میبرند، چنان ترس و وحشتی در دنیای غرب و شرق انداخته است که حتی نبردهای اتمی نیز نمیتوانند اینگونه عمل کنند.
کرونا با جهانی کردن اضطراب و وحشت و از هم گسستن ارتباطات اجتماعی و به هم ریختن بازارهای بینالمللی سهام و ایجاد واگراییهای بعضاً شدید که در تاریخ بیسابقه است، در حال در نوردیدن مرزهای روابط بینالملل و جهانی شدنی است که منشا شکلگیری آن به سالهای پس از جنگ جهانی دوم بر میگردد.
آگاهان از تاریخ روابط بینالملل به خوبی درک میکنند که آنچه امروز در جهان میگذرد شباهت زیادی به روندهایی دارد که منتهی به جنگ جهانی دوم شد؛ جنگی که به عنوان یک رویداد مهم بینالمللی، جهانی متفاوت از قبل را پایهریزی کرد. البته عملکرد جنگ جهانی دوم سختافزاری بود، لیکن کرونا نرمافزاری عمل میکند.
کرونا، تمدن غربی را که در کلیترین و سخاوتمندانهترین معنای آن پیش از این نیز در بحران هویتی و معنایی قرار داشت، از پیش دچار وحشت و هراس معنایی کرده است. ترس و اضطراب چنان فراگیر و عمیق است که اگر همه ۳۲۰ میلیون نفر جمعیت آمریکا را مانند یک لیمو فشار دهند، بعید است بتوانند به اندازه یک لیوان اطمینان و نشاط از آن به دست آورند.
مطمئنا جهان پساکرونا، جهانی متفاوت از نظام کنونی بینالملل خواهد بود. کرونا، نقطه آغازی بر پیدایش ساختارهای بینالملل جدید قدرت خواهد شد. در جهان پساکرونا، ناسیونالیسم تقویت گردیده و درونگرایی دولتها و اجتناب از تمرکزهای بینالمللی به یک اولویت اصلی تبدیل خواهد شد. به عبارتی، وقایعی که امروز کرونا در دنیا به وجود آورده است، دولتها به ویژه دولتهای غربی را به تدریج به این برآیند خواهد رساند که از حضور بینالمللی خود کاسته و در درون واحدهای جغرافیایی و ملیتی خویش متمرکز شوند.
کرونا اگر به این شکل حداقل تا پایان سال ۲۰۲۰ تداوم داشته باشد، موجب عقبنشینی بیشتر جهانیسازی شده و پشت شتر جهانیسازی اقتصاد را که روح آمریکایی بر آن حاکم است و بیشترین بهرهبرداری را آمریکا از آن میکند، در هم خواهد شکست. کما اینکه کرونا، همچنین آینه تمام نمایی از ضعف و ناکارآمدی کشورهای غربی و آمریکا در زمینه خدمات اجتماعی و تأمین حقوق شهروندی و کارآمدی در غلبه بر بحرانهاست.
بیتردید کرونا حرکت از جهانیسازی آمریکامحور به جهانی جدیدتر و متفاوت نسبت به قبل از آن را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. فرضیه محتمل این است که در جهان پساکرونا، روند جهانی شدن از منشأ جهان غربی به منشأ جهان شرقی منتقل خواهد شد. کوتاه آنکه کرونا در کنار تمام دردسرهایی که برای کشورها و ملتهای جهان به وجود آورده است، مهر تأییدی بر ناکارآمدی نظام و نظم سرمایهداری لیبرال است که برای دهههای متمادی به عنوان نقطه پایانی آمال بشر تبلیغ و ترویج شده است.
کوتاه آنکه شیوع کرونا، همانقدر در نظام بینالملل تاثیرگذار بوده و اثر خواهد گذشت که جنگهای اول و دوم جهانی و نیز سقوط دیوار برلین اثرگذار بودهاند