افشای نامه و نام گروهی از سینماگران در حمایت از یک اختلاسگر محکوم به زندان، در نگاه اول اتفاق تکاندهنده و دور از باوری به نظر میرسد؛ اگرچه تعدادی این نامه و امضای آن را تکذیب و برخی هم توجیه کردند، اما متأسفانه سالهاست برخی از صاحبان پولهای مشکوک و آلوده، بدون هیچ سابقه و رزومهای در هنر هفتم و صرفاً به واسطه قدرت سرمایهگذاری به مؤثران عرصه سینما تبدیل شدهاند.
برخی سرمایهدارهای غیرسینمایی حتی در فروشگاههای عظیم خودشان پردیس سینمایی هم راه انداختهاند و بر اکرانها تأثیر میگذارند.با اینکه انتقادات فراوانی به خطر ویرانگر حضور و فعالیت جریانهای اقتصادی خاص در عرصه فرهنگ وجود دارد، اما به سبب خلأ قانونی، از ورود این جریان جلوگیری نشده و نظارت بر سرمایهگذاریها وجود ندارد، تا جایی که این مهم منجر به باز شدن پای اختلاسگرها به عرصه هنر هفتم شده است و بعضی سینماگران به مصرف پولهای کثیف آنها وابسته شدهاند! نامه حمایت از یک اختلاسگر را که امضای تعداد زیادی از سینماگران، از کارگردان و تهیهکننده گرفته تا منتقد و روزنامهنگار سینمایی را پای خود دارد، میتوان نتیجه قدرت و نفوذ صاحبان پولهای آلوده در سینما دانست. نامهای که اسامی و امضاهای پای آن میزانسنی است که عمق نفوذ پول کثیف در سینمای ایران را نشان میدهد.
انتشار این نامه شاید بسیار تلخ و ناگوار باشد، اما نشانهای است که از یک بیماری خطرناک خبر میدهد. مجلس، قوه قضائیه و همه دستگاههای نظارتی باید این ماجرا را یک فرصت بدانند و با وضع، تصویب و اجرای قوانین و مقرراتی، بساط پولهای آلوده را از این عرصه جمع کنند. این واقعیت را باید پذیرفت که با «پول حرام» نمیتوان کار فرهنگی مفید و مؤثر انجام داد!