حداقل در بيش از پنجاه درصد موارد خود را يک نظريهپرداز اعلام کردن به معناي اين است که انسان صرفا به خاطر لذتهاي پيچيدگي و انتزاع خود را وقف آنها کند بدون اينکه به طور جدي دلواپسي آن را داشته باشد که آيا نظريه مربوطه چيزي را تبيين خواهد کرد يا نه. بدون شک لذتهاي نظريهگرايي واقعي هستند؛ اين لذتها همان لذتهاي فکري هستند، لذت تبديل ما حصل صرف تجربه – زندگياي که همچون زنجيرهاي از امور لعنتي و بيمقدار ديده شده است – به الگوها و شکلبنديهايي که معنايي دارند. بيشک چنين فرايندي ميتواند به الگوسازي اي تبديل شود که هدف از آن لذت بردن از ايجاد الگوهايي است که حتيالمقدور پيچيده و دور از دسترس باشند. در نتيجه صاحب چنين رمز و رازي بايد از قدرت دانش جديد، چه سودمند و چه بيفايده، بهرهمند باشد. در هرحال، جهان واقعا جايي پيچيده است، و نظريههايي که آن را توصيف با تبيين ميکنند محتملا پيچيده خواهند بود، حتي وقتي که در اين نظريهها، همانگونه که بايد، تلاش شده باشد تا به زيبايي هميشگي نظريههاي سادهتر و شکيلتر دست يافته شود.
برای دریافت نسخه PDF کتاب روی این لینک یا آیکون زیر کلیک نمائید