هجمه مجازی، استحاله حقیقی

هفته گذشته و در آستانه حلول ماه مبارک رمضان، حواشی گفت‌وگوهای اینستاگرامی تعدادی از چهره‌های معروف فضای مجازی توجه افکار عمومی کشور را به خود جلب کرد؛ آن هم به این دلیل که در غالب این گفت‌وگوها چارچوب‌های عرفی، شرعی و رسمی جامعه ما رعایت نشده است؛ به طوری که می‌توان این گفت‌وگوها را به دلیل ماهیت انحرافی حتی ضد اخلاقی‌شان به عنوان تلاش برای استحاله افکار عمومی کشورمان و به ویژه جوانان و نوجوانان کاربر فضای مجازی در نظر گرفت.

البته استحاله دینی و اخلاقی جامعه اسلامی ما سال‌هاست که در قالب‌های مختلف و در چارچوب تهاجم نرم دشمن دنبال می‌شود و آنچه امروز در قالب لایوهای اینستاگرام شاهدش هستیم، فقط شکل جدیدی از جنگ روانی دشمن علیه تعصبات دینی و اخلاقی کشورمان است.

«ابوزید عبدالرحمن بن‌محمد بن‌خلدون حَضرَمی» معروف به «ابن‌خلدون» جامعه‌شناس بزرگ جهان اسلام در این زمینه معتقد است ریشه ظهور و سقوط ملت‌ها در وجود تعصب (العصبيه) است؛ زیرا تعصب از مصدر عصب، به معنای ريشه و پایه است و در جامعه‌شناسی به ستون شکل‌دهنده یک جامعه اشاره دارد؛ زیرا بر مبنای آن جامعه فرصت ثبات و پیشرفت پیدا می‌کند.

در واقع ابن‌خلدون معتقد است زمانی كه یک ملت یا جامعه نسبت به داشته‌های خود تعصب دارد، برای حفظ و حراست از آن انگيزه پیدا می‌کند و برای ارتقای آن می‌کوشد؛ به عبارت بهتر، تعصب موجب حركت، كار، تلاش، كوشش حتی خلاقیت و نوآوری می‌شود که ماحصل اینها برای آن جامعه چیزی جز توسعه و پیشرفت نیست.

البته طی دهه‌های گذشته حتی هم اکنون بسیار تلاش شده است این معنای دقیق به شکل وارونه و نامطلوب به مخاطبان جهانی حتی مسلمان ارائه شود تا مخاطب نسبت به آن حس نامطلوبی داشته باشد؛ به همین دلیل نیز در رسانه‌های غربی همواره شاهدیم چهره‌های مخدوش و ضد انسانی از مسلمانان متعصب يا اصولگرا به نمایش در می‌آید.

از منظر ابن‌خلدون تمدن‌ها با بروز تعصب و انگيزه شکل می‌گیرند و با زوال تعصب و انگيزه سقوط می‌کنند؛ زیرا تمدن فاقد تعصب، ‌انگيزه‌ای برای حركت، كار و تلاش ندارد؛ از این رو در رکود باقی می‌ماند، پس به‌راحتی در توفان حوادث از هم می‌پاشد.

این مسئله آن‌قدر اهمیت دارد که امروزه به یکی از مهم‌ترین راهبردهای جنگ نرم و عملیات روانی استراتژیک بدل شده، به طوری که در طول چهار دهه گذشته سیاست سلب عصبیت دینی و ملی از مردم ایران، عملاً مهم‌ترین نقشه راه دشمن در مسیر تهاجم نرم بوده است؛ برای نمونه اگر در سال‌های اخیر شاهدیم موجی انحرافی با عنوان نواندیشان دیدنی در جامعه ما فعال شده است یا برخی شبه‌روحانیون در فضای مجازی با اجرای لایوهای اینستاگرامی دست به هنجارشکنی و بازتعریف اعتقادات دینی و اخلاقی می‌زنند، در حقیقت این اقدام آنها در چارچوب پروژه حساسیت‌زدایی از باورهای اصیل دینی و اعتقادی و زمینه‌سازی برای فروپاشی بن‌مایه‌های جامعه دینی و انقلابی ما قابل تحلیل است.

البته اگر اقدامات جریان فوق را به عنوان عملیات روانی اصلی و مبنایی دشمن در نظر بگیریم طبعاً هنجارشکنی‌های جنسی و ضداخلاقی شبه‌سلیبریتی‌های فضای مجازی کشورمان عملیات موازی و مکمل این جریان خواهد بود؛ زیرا پس از آلوده شدن ضمیر پاک مخاطب به آلودگی‌های جنسی و معرفتی، به‌راحتی زمینه عبور از تعصبات مبنایی جامعه مهیا می‌شود و فرد در دامان انحرافات فرقه‌ای و ضد دینی مطلوب نظام استکباری غرب می‌افتد.

در پایان، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه می‌توان با این حربه رسانه‌ای و روانی دشمن مقابله کرد؟ در پاسخ می‌توان گفت در مقابل این تهاجم، مؤثرترین دفاع، تقویت هویت دینی و ملی افکار عمومی است و این مسئولیت نه فقط متوجه نهادهای دینی و بصیرتی، بلکه متوجه رسانه‌ها و مطبوعات دلسوز و انقلابی کشور است و باید این دست مجموعه‌ها در قالب قرارگاه‌های مشترک، علاوه بر تقویت هویت اسلامی مبنایی افکار عمومی کشور، به تدوین طرح تهاجم روانی به جریان مقابل دست بزنند و آرایش تهاجمی و موریانه‌وار دشمن را تحت فشار مضاعف قرار دهند تا آزادی عمل او در طراحی و اجرای هجمه‌های جدید با چالش و فروکش روبه‌رو شود.