اگر دستور العمل سازمان حمایت مبنی بر حاشیه سود 10 درصد بالاتر قیمت مصوب شرکت خودروساز، اجرایی شود با فروش خودروهای خریداری شده توسط سرمایه گذاران دیگر شاهد قیمت های نجومی در بازار نخواهیم بود.
در سال های اخیر شاید کمتر روزی را می توان به یاد آورد که مردم با افزایش قیمت کالایی مواجه نشده باشند. در این میان عده ای دلیل افزایش های لجام گسیخته و غیر عادی قیمت برخی کالاها را وجود سلاطینی در این بازارها می دانند که با منابع عظیم خود از طریق بر هم زدن عرضه و تقاضا موجب به هم ریختگی بازار می شوند. به طوری که در این سال ها بارها نام هایی چون سلطان سکه، سلطان قیر، سلطان خودرو و.... را شنیده ایم. سلطان هایی که اگر چه دستگیر و محاکمه می شوند اما وضعیت قیمتی آن کالا حتی با این اقدام نیز بهبود نمی یابد. سلطان هایی که معلول رانت خواری ها و عدم نظارت ها بوده و اگر چه در نهایت دستگیر و محاکمه می شوند اما آب از آب تکان نخورده و اتفاق چندان مثبتی در این بازارها رخ نمی دهد. افزایش عجیب و غریب قیمت خودرو در ماه های اخیر این بار نام سلطان خودرو را بر سر زبان مردم و رسانه ها افتاد. از این رو پایگاه خبری بصیرت در گفتگویی با سعید موتمنی رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو به بررسی چرایی وضعیت کنونی بازار خودروی کشور پرداخته است.
با توجه به دستگیری و محاکمه سلطان خودرو و همسرش که با خرید چند هزار خودرو موجب ایجاد اخلال در بازار خودرو شده بودند. به نظرتان مهمترین دلیلی که باعث شده نقش دلالان در صنعت خودرو و قیمت گذاری آن تا این حد افزایش یابد چیست؟
تمام چالش های حوزه خودرو ناشی از نظام برنامه ریزی، سیاست گذاری و عدم نظارت کافی بر این بخش صنعتی کشور است. اگر صنعت خودرو با برنامه، نظارت و سیاست گذاری های درست اداره می شد، هیچگاه شاهد چنین اتفاقاتی در صنعت خودرو کشور نبودیم. مثلاً اگر برای سقف قیمت برنامه مشخص و مدونی براساس نرخ تورم در نظر گرفته می شد سرمایه گذارانی که از شرکت های خودرو سازی خودرو خریداری کرده بودند می دانستند زمان تحویل باید با چه قیمتی آن را به فروش برسانند. طبیعتا در چنین شرایط و سازوکاری هیچگاه این اتفاقات نیز در بازار خودرو رقم نمی خورد.
با توجه به اینکه می توان گفت خودرو در زندگی امروز مردم، یک کالای مصرفی مهم و ضروری به شمار می رود، آیا واقعا می توان پذیرفت بدون وجود دست های پشت پرده صرفا یک یا چند نفر بتوانند چندین هزار خودرو خریده و با اخلال در بازار خودرو لقب سلطان خودرو را به خود اختصاص دهند؟
به نظرم خودرو در زندگی امروز مردم یک کالای اساسی به شمار می رود، در واقع نقش کالای اساسی را بازی می کند. بنابراین آحاد مختلف مردم بنا به سلیقه و بودجه خود به دنبال خرید خودرو هستند، وقتی دولت سیاست گذاری و برنامه ریزی درستی نداشته باشد با توجه به اینکه دولت در ایران مدیریت شرکت های خودرو سازی را بر عهده دارد، عده ای از غفلت دولت و بی برنامگی ها و سیاست های متناقض موجود به نفع خود برای بازی کردن با بازار خودرو استفاده می کنند. در هر صورت برای پایان دادن به مشکلات موجود در این حوزه، باید این مشکلات به صورت ریشه ای حل شود. ضمن اینکه عملکرد خودروسازان در سال های اخیر بسیار قابل نقد است. این سیاست ها به قدری اشتباه بوده که دست دلالان را برای بهره برداری های کلان از این بازار باز گذاشته است. مثلا سیاست فروش خودروسازان بسیار جای انتقاد دارد. قیمت گذاری خودرو سازها به گونهای است که سوددهی آن برای خریداران و دلالان به مراتب بیشتر از سود نظام بانکی است. یعنی خودرو هایی که مشتری از خودروساز تحویل می گرفت آن را حدود 30 تا 40 درصد بالاتر از قیمت واقعی در بازار می فروخت، حال این سوال مطرح است که نهادهای نظارتی چرا آن زمان به ماجرا ورود پیدا نکردند؟ مگر خودرو کالای اساسی نیست پس چرا اجازه دادند خودرویی که از شرکت تحویل گرفته می شود با صد در صد سود در بازار فروخته شود؟ جالب این است همین سیاست گذاری های غلط موجب شده که برخی حتی نتوانند یک خودرو بخرند اما در این میان برخی 6 هزار خودرو ثبت نام کنند. در هر صورت فقط سلطان خودرو و همسرش نباید به تنهایی محاکمه شوند، بلکه اتفاقا کسانی که پشت ماجرا هستند باید زودتر از این سلاطین تحت محاکمه قرار گیرند چرا که از موقعیت خود کمال سوءاستفاده را به عمل آورده اند.
به نظرتان نقش ضعف یا فقدان نظارت بر بازار تا چه اندازه در چالش های ایجاد شده در بازار خودرو موثر بوده است؟
من از شما سوال می کنم مردم از اسفند ماه در قرنطینه بودند و ما به عنوان فروشندگان خودرو از 24 اسفندماه در نمایشگاه های خودرو را بستیم، 30 فروردین بدون اینکه طی یک ماه گذشته تقاضایی در بازار ایجاد شده باشد، با افزایش 10 درصدی قیمت خودرو مواجه شدیم، جای سوال دارد دریک ماه قرنطینه که تقریبا هیچ فعالیت تجاری صورت نگرفته است چرا قیمت ها 10 درصد افزایش یافته است؟ اما در کمال ناباوری دیدیم که خودروساز و نمایندگی برخی خودروسازی ها در حال فروش کارتکس هستند، مثلا اگر خودرویی 100 میلیون تومان قیمت داشت با مبلغ حدود 120 میلیون تومان آن را عرضه می کردند، خب طبیعی است در چنین شرایطی این خودرو در بازار آزاد 140 میلیون تومان به فروش برسد برای اینکه در این میان دست 10 واسطه در میان است، در حالی که اگر سقف قیمتی در نظر گرفته می شد و نظارت وجود داشت آیا امکان چنین قیمت گذاری ها و فروش های دلبخواهی در بازار خودرو وجود داشت؟ اگر سیاست گذاری های دولت درست بود آیا خودرویی که می توانستیم آن را 40 میلیون تومان بخریم و ۴۴ میلیون تومان بفروشیم بالای 100میلیون تومان فروخته می شد؟ فقدان برنامه و عدم نظارت کافی عامل به هم ریختگی و نوسان قیمت بازار است، در واقع این بی تدبیری ها است که با فاصله قیمتی زیاد منجر به زمینه سازی برای شکل گرفتن سلاطینی می شود که سال ها بعد از نبودن آن ها همچنان بازار ملتهب و قیمت ها افزایشی است. واقعیت این است که از سال 97 که شورای رقابت کنار گذاشته شد بازار به هم ریخته است، آن زمان در جواب اعتراض های ما، افزایش نقدینگی را به عنوان دلیل این به هم ریختگی عنوان می کردند در حالی که ما معتقد بودیم اگر عرضه خودرو به عنوان یک کالای مصرفی کاهش یافته و سوداگری افزایش یابد درچنین شرایطی کالای مصرفی تبدیل به سرمایه ای می شود و جمع کردن چنین بازاری بسیار سخت خواهد بود.
سازمان حمایت از مصرف کننده برای فروش خودرو خارج از کارخانه، حدود 10 درصد حاشیه سود تعیین کرده است. نظرتان درباره این عدد چیست؟
اگر دستور العمل سازمان حمایت مبنی بر حاشیه سود 10 درصد بالاتر قیمت مصوب شرکت خودروساز، اجرایی شود با فروش خودروهای خریداری شده توسط سرمایه گذاران دیگر شاهد قیمت های نجومی در بازار نخواهیم بود. چرا که بر این اساس سود 100 درصدی تبدیل به سود 10 درصدی خواهد شد. لذا قیمت گذاری ها عادلانه است، حتی بنده و همکارانم حاضر به فروش خودرو با ۳ درصد سود و نه با 10 درصد هستیم.