پدیدهی استکبار شاید تا دیروز به این وضوح نمایان نبود، هر چند در گذشتهای دور این پدیده شوم در دورهی کهنِ خود و در چهره عریانِ خویش با سلاحِ آهنین مرگ و باروتِ جنگ و وحشت، سلطه خود را بر سر مردم تحمیل مینمود و با به بردگی کشاندن غالبِ مردم جهان، آنها را در مسیر منافع خود به بیگاری میکشید و تاریخ پر است از جنایت و فجایع مرگبار آنها در سراسر جهان از آمریکای تازه کشف شده تا آفریقایِ غنی، اما فقیر و آسیای مهد تمدن، اما بهم مشغول و....
اما این پدیده در دو سه قرن اخیر با توجه به رشد صنعت چاپ و عصر ارتباطات و در نتیجه افزایش آگاهی بشر، اینبار با پوشش استعمار و آبادانی و در کالبد بی روح نظام نفع محور سرمایه داری پا به عرصه استثمارِ ملتهای جهان گذاشت و با توسعه سخت افزارهای رسانهای (ماهواره، اینترنت و شبکههای اجتماعی و ...) و پرورش نرم افزارهای نخبگانی (تحصیلکردههای وابسته و کر و کور که در مقابل شکوه پوشالی نظام سرمایه داری دست خرد و اندیشه خود را به نشان تسلیم خفت بار بالابرده اند) اهداف شوم و زیادخواهانه خود را دنبال نموده است...،
اما امروز و با ظهور پدیدهای به نام ترامپیسم، آن چهره زشت و وحشی مستکبران غربی که با چهره پردازی سازمانهای بین المللی و رسانههای تحت قیومیت آنها و شعارهای زیبا مثل آزادی، دموکراسی، صلح و ... منافقانه و مزورانه خود را منجی جهان بشریت جلوه دادند، پرده از ذات خویش برداشت و خوی وحشی گری و جنایت بار خود را برای مردم ستمدیده در جغرافیای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین و حتی مردم و شهروندان غربی به نمایش گذاشت که اعتراضات دیروز در اروپا و جنبش اعتراضی امروز در ۲۲ ایالت آمریکا شاهدی است بر این مدعا...
و، اما آنچه این دیوارِ حاشا و پنهانکاری غرب را بر هم زد، تفکر و مکتب اسلامیِ حضرت امام خمینی رحمه ا... علیه در قالب نظام جمهوری اسلامی البته بر پایه اندیشه و تدبیر، ولی فقیه، بود که در ۴ دهه حضور و بروزِ خود، بنیان چهارصد ساله نظامِ سلطه محور، منحوس و زیاده خواه سرمایه داری را به لرزه انداخت.
مردم در مکتب امام رحمه ا... علیه و گفتمان غرب
مردم در سیاست "گزینش عقلانیِ" غرب بعنوان سیاهه لشکر تایید سیاستهای سردمداران غربی با فریب رسانهای و ارایه گزینشی اطلاعات از طریق رسانههای انحصاری مستکبران (مثلث سرمایه، قدرت و سیاست) مورد بهره برداری قرار میگیرند و، اما اگر زمانی این مردم به هر دلیل خلاف منافع این نظام به هر طریقی از جمله نهضت روشنگر انقلاب اسلامی، به نتیجهای غیر از خروجی رسانههای آنها رسیدند، جواز مرگ آنها با هر نوع جنایت و سبعیّتی مجاز میگردد و آری این است نظام مردم سوارِ سرمایه داری و آنچه دیر حاصل آمد، اما غنیمت است....
اما مکتبِ امام خمینی رحمه ا... علیه در اندیشه و سیره، مردم باور و مردم محور بوده و از آغازین روزهای انقلاب با مراجعه به آرای عمومی خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده و بعد از ۴۰ سال سرنوشت کشور همچنان به دست مردم عزیز رقم میخورد.
مقام معظم رهبری مد ظله العالی در خصوص توجه امام رحمه ا... علیه به نقش مردم میفرمایند: «کسانی در همان زمان بودند که معتقد بودند [وقتی]حکومت اسلامی است، انتخابات لزومی ندارد؛ امام فرمود نه، انتخابات باید باشد و منشأ اثر باشد، مردم تصمیم بگیرند، مردم انتخاب کنند و آنچه مردم میخواهند بشود. نتیجهی این سیاست، این شد که مردم در کنار انقلاب و در وسط میدان باقی ماندند و تا امروز بحمدالله باقی ماندهاند؛ چون خود مردمند که دارند انتخاب میکنند، خود مردمند که دارند تصمیم میگیرند.» ۱۴/۱۰/۱۳۹۴
ایشان انتخاب مردمسالاری دینی را نشان از عقلانیت امام رحمه ا... علیه میدانند و میفرمایند: «انتخاب مردمسالارى، یکى از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود.» ۱۴/۳/۱۳۹۰
جملات بی نظیر امام در برابر عظمت مردم در هیچ جای اندیشه وسیره سردمداران غربی یافت نمیشود، آنجا که میفرمایند:
«من در برابر شما (مردم) احساس حقارت میکنم» ... «اگر به من خدمتگزار بگویید بهتر است از اینکه به من رهبر بگویید...» ... «مردم از ما بهترند...»
انسان در اندیشه شاگرد شایسته و خلف صالح امام رحمه ا... علیه
و در ادامه این سیرهی اسلامیِ امام عزیز رحمه ا... علیه، مقام معظم رهبری مد ظله العالی نیز به تبیین مفهوم مردمسالاری دینی به عنوان یکی از کلیدیترین عناصر اندیشهی خویش میپردازند که بر دو پایهی «حاکمیتِ احکام نورانی اسلام» و «حضور و انتخابگری آحاد ملت» استوار است. ایشان پدیدهی مردمسالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران را حرف نوی جمهوری اسلامی برای دنیای امروز میدانند و معتقدند، جمهوری اسلامی یک اندیشهی سیاسیِ نوئی به نام مردمسالاری دینی را به دنیا عرضه کرده است، که دشمنان به دنبال محروم کردن ملت ایران از این پدیده هستند: «تلاش دشمن متمرکز است بر اینکه جمهوری اسلامی را از مردمسالاری دینی - این پدیدهی بینظیر، این پدیدهی بدیع، این پدیدهی جذّاب برای ملّتهای مسلمان- محروم کنند.» ۲۸/۱۱/۱۳۹۴
مقام معظم رهبری در خصوص مقایسه نگاه اسلام و غرب به انسان میفرمایند: «انسانمحوری در بینش اسلامی، بهکلّی با اومانیسم اروپای قرون هجده و نوزده متفاوت است. آن یک چیز دیگر است، این یک چیز دیگر است. آن هم اسمش انسانمحوری است، اما اینها فقط در اسم شبیه همند. انسانمحورىِ اسلام، اساساً اومانیسم اروپایی نیست؛ یک چیز دیگر است. «ألم تروا انّ اللَّه سخّر لکم ما فی السّموات و ما فی الأرض». کسی که قرآن و نهجالبلاغه و آثار دینی را نگاه کند، این تلقی را بهخوبی پیدا میکند که از نظر اسلام، تمام این چرخ و فلک آفرینش، بر محور وجود انسان میچرخد. این شد انسانمحوری. در آیات زیادی هست که خورشید مسخّر شماست، ماه مسخر شماست، دریا مسخر شماست؛ اما دو آیه هم در قرآن هست که همین تعبیری را که گفتم - «سخّر لکم ما فی السّموات و ما فی الأرض»؛ همه اینها مسخر شمایند- بیان میکند. مسخر شمایند، یعنی چه؟ یعنی الآن بالفعل شما مسخر همهشان هستید و نمیتوانید تأثیری روی آنها بگذارید، اما بالقوّه طوری ساخته شدهاید و عوالم وجود و کائنات بهگونهای ساخته شدهاند که همه مسخر شمایند. مسخر یعنی چه؟ یعنی توی مشت شمایند و شما میتوانید از همه آنها به بهترین نحو استفاده کنید. این نشان دهنده آن است که این موجودی که خدا آسمان و زمین و ستاره و شمس و قمر را مسخر او میکند، از نظر آفرینش الهی بسیار باید عزیز باشد. همین عزیز بودن هم تصریح شده است: «و لقد کرّمنا بنیآدم». این «کرّمنا بنی آدم» -بنی آدم را تکریم کردیم- تکریمی است که هم شامل مرحله تشریع و هم شامل مرحله تکوین است؛ تکریم تکوینی و تکریم تشریعی با آن چیزهایی که در حکومت اسلامی و در نظام اسلامی برای انسان معین شده؛ یعنی پایهها کاملاً پایههای انسانی است».١٢/٩/١٣٧٩
آری! پدیداری انقلاب اسلامی و در پیِ آن گسترش جغرافیای مقاومت از داخل به منطقه و بعد جهانِ تشنه تکریم و تعظیم، آغازی است بر فروپاشی نظامِ ظلم پیشهی سرمایه داری که توسط مقام معظم رهبری به آن اشاره شد: «اینهایی که دشمنان ما هستند و مقابل ما هستند، خودشان هم اعتراف میکنند که رو به ضعفند و با وجود این، خوی استکباری را هم فراموش نمیکنند؛ یعنی همان روحیهی استکباری که در طول این دو سه قرن اخیر، سه چهار قرن اخیر یاد گرفتهاند که با دنیا و با همه از موضع بالا همیشه حرف بزنند، این را باز هم دارند و با همهی این فضاحتها و عقبماندگیها، این روحیهی استکباری را از دست ندادهاند؛ لکن واقعش این است که از جهات مختلفی دچار افولند که خودشان میگویند.» ۱۴/۳/۱۳۹۸