در دو سوره صف و برائت آیهای هست که اعلام میکند اسلام و رسالتِ پیامبر اکرم(ص)، برای این است که پیامبر و دین او بر همه دینها فائق بیاید و مسلط بشود؛ «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.» (برائت/ 33 و صف/ 9) ظاهر آیه خیلی نکات جالبی دارد:
آیه شریفه با «هُوَ» شروع میشود که خود نکتهای توحیدی است؛ یعنی این اتفاق و مسئله نشئتگرفته از ذات احدیت و خدای متعال است؛ بهواقع این آیه میخواهد خدا را برای ما معرفی کند؛ در حالی که به سبب اهمیت دیگر مفاد آیه، به این نکته معمولاً توجه نمیشود. در این آیه همه اذهان به این سمت میرود که قدرت پیدا کردن دین و تسلط اسلام بر جهان به چه شکل است؟ در حالی که آیه دارد «هُوَ» را معرفی میکند؛ هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى؛ «اوست» که رسولش را فرستاد.
اشاره به «بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ» هم از ظرایف قرآن است. بهنظر میآید معنی«أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى» این باشد که خود این ارسال، هدایت، برای هدایت و با هدایت است؛ یعنی هدایت الهی همراه این ارسال است. خدایتعالی خودش در حال مدیریت، برنامهریزی و هدایت است و این ارسال را به نتیجه میرساند.
باید توجه شود هدایتی که به آن اشاره شده در این آیه مخصوص پیامبر اسلام(ص) است؛ یعنی بحث نبوتها نیست که خدا انبیا را میفرستد. منظور از «رَسُولَهُ» که به صورت مفرد ذکر شده پیامبر اسلام(ص) است، که او را هم به خودش نسبت میدهد: پیامبرم!
هدایت مفهوم گستردهای دارد؛ یکی، به معنای روشن کردن راه و مسیر است و یکی، به معنای رساندن به مقصد و حقیقت. قرآن تصریح میکند: «... رَبُّنَا الَّذی اَعْطى كُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»؛(طه/ 50) حتی به پیامبر میفرماید: «اِنَّكک لا تَهْدی مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ یهْدی مَنْ یشاء»؛ این تو نیستی که هر کسی را که دوست داشته باشی، هدایت کنی، این خداست که هر که را بخواهد هدایت میکند.(القصص/ 56) هدایت ذاتاً و اصالتاً کار خدای تعالی است؛ در واقع هدایت در ذات آفرینش قرار دارد. خود آفرینش چون بر اساس حکمت و برنامهریزی است پس در ذاتش هدایت دارد و اینگونه نیست که بدون حکمت و برنامه چیزی خلق شود؛ اما این هدایت شکل و روش دارد. در تکوینیات و عالم خلقت به یک شکل است و در عالم تشریع و درباره انسانها و موجودات ذیشعور یک شکل دیگر.
هدایت با اینکه اصالتاً مختص خداست، اما خداوند این را به رسولش تفویض کرده است: ما آنچنان وحی کردیم به تو و روحی را از امر خودمان، تو بالذات نمیدانستی که کتاب و ایمان چیست. ما آن را نوری قرار دادیم که هر کسی را که بخواهیم، با آن هدایت میکنیم. حال تو به صراط مستقیم هدایت میکنی.(شوری/ 52) اینجا هم مجددا هدایت را به خود اختصاص داده است؛ اما آخر آیه، پیامبر را هدایتگر به صراط مستقیم مینامد؛ درواقع خداوند این هدایت را که کار خودش است، به او تفویض کرده است.