یادداشت: محمدرضا عارف در ابتداي هفته از جايگاه خود بهعنوان رئيس شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان استعفا داد. اين اتفاق، رخداد مهمي در اردوگاه اصلاحطلبان بهحساب ميآيد که بايد منتظر پسلرزههای آن باشيم. عارف از زمان آغاز به کار اين شورا در سال 1394 و پيش از انتخابات مجلس دهم، رياست اين شورا را در سه دوره متوالي بر عهده داشت. پیشازاین نيز شاهد استعفاي موسوي لاري، قائممقام عارف در شوراي عالي اصلاحطلبان بوديم. وي در بخشي از نامه استعفاي خود ضمن اشاره تلويحي به شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس يازدهم، از لزوم بازنگري در ساختارها و سازوکارهاي اجماعي اصلاحطلبان بهمنظور ايفاي نقش بهتر و مناسبتر و روزآمد کردن چگونگي حضور اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سخن گفته بود.
نکات تحلیلی: در مواجهه با اين خبر، بخشي از اصلاحطلبان از کنارهگیری عارف استقبال کردند و آن را فرصتي براي پوستاندازی در ساختار فرسوده شورای عالی اصلاحطلبان و سپردن امور به تازهنفسها دانستند. برخي اين استعفا را آغاز دور جديد فعالیتهای سياسي عارف، معطوف به انتخابات رياست جمهوري 1400 ارزيابي کردهاند و برخي ديگر از بازنشستگي عارف و کنارهگیری وي از سياست سخن گفتهاند. فارغ ازآنچه براي شخص آقاي عارف رقم خواهد خورد، با شرايط پیشآمده ميتوان از پايان عمر شوراي عالي سیاستگذاری سخن گفت. اولويت فوري اصلاحطلبان براي تداوم حيات خود، راهاندازی تشکيلاتي جديد براي ساماندهي به تفرقهاي ایجادشده و اضلاع متکثر اصلاحطلبي است، کاري دشوار که معلوم نيست بزرگان اين اردوگاه به اين سادگي توان تحقق آن را داشته باشند. هماینک الگوهاي ديگري چون پارلمان اصلاحات توسط طيفي از اين اردوگاه مطرح گرديده که ساختاري کاملاً متفاوت با شورای عالی سیاستگذاری دارد؛ اما پذيرفتن آن براي همه طیفهای فعال کار آساني نيست. از سويي ديگر زمان چنداني براي آمادهسازی اردوگاه اصلاحطلبان براي نقشآفرینی فعال در انتخابات سال آتي وجود ندارد. اين وضعيت ممکن است اصلاحطلبان را به تصميماتي اقتضايي سوق دهد که تنها براي عبور از انتخابات طرحریزی شده باشد، اما بدون شک اين تصميمات نيز با انتقادات جدي روبرو خواهد بود.
نکته راهبردی: درهرصورت اصلاحطلبان در چندماهه مانده تا انتخابات 1400 روزهاي سختي را پيش رو دارند که اگر بخواهند بر اين وضعيت بحراني فائق آيند، بايد بتوانند براي انسجام سازماني خود راهکاري بينديشند. چراکه پايان کار شورای عالی سیاستگذاری بدون شک فصلي نو را پيش روي اصلاحطلبان رقم زده است که اين فصل ميتواند فرصتي براي تحول و يا تهديدي براي واگرايي و انشعاب باشد. (نویسنده: مهدی سعیدی)