مرد هفت دریا و کشتی در حال غرق!
شاید بحران در اردوگاه اصلاحطلبی است که بار دیگر نام نوری را به میان آورده است، کوششی برای آن که یک چهره مورد اجماع سکان این کشتی در حال غرق را در دست بگیرد و آن را احیا کند. با این حال به نظر نمیرسد که نوری قصدی برای گام نهادن در میدان سیاست داشته باشد و حتی دوستان او هم احتمالا بر عهده گرفتن این ماموریت دشوار و حتی غیرممکن را به او توصیه نمیکنند. کشتی اصلاحطلبی به چیزی فراتر از تعویض سکاندار نیازمند است؛ هر چند ناخدای تازه مرد هفت دریا باشد!
دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: پس از اعلام نتیجه انتخابات مجلس یازدهم و شکست اصلاحطلبان در این دور از انتخابات یک صدا مشترک از میان فعالان این طیف فکری بلند شد و آن هم نیاز به اصلاح بود. احتمالا استعفا موسوی لاری از نایب رئیسی شورای عالی سیاستگذاری برهمین اساس صورت گرفت. به فاصله کوتاهی بعد از استعفای موسوی لاری محمدرضا عارف هم از ریاست شورای عالی اصلاحطلبان کناره گرفت. نارضایتی جمیع اصلاحطلبان از شورای عالی سیاستگذاری البته قدمتی بیش از انتخابات مجلس یازدهم داشت و بیش از آن به نتیجه این انتخابات بازگردد، به عدم توان این نهاد در هدایت جبهه اصلاحات مربوط بود. محمدرضا عارف به عنوان رئیس این شورا و البته رئیس فراکسیون امید در کانون نقدهای بدنه سیاسی و اجتماعی اصلاحطلبان قرار داشت و کمتر حزب و شخصیت مهمی از عملکرد او در این دوران دفاع میکرد و میکند.
با کنار رفتن عارف، اما داستان به پایان نرسیده است. در حالی که گروه بزرگی از اصلاحطلبان شورای عالی سیاستگذاری را نهادی تمام شده میدانند و نه تنها در مورد ساختار سازمانی جدید اصلاحطلبان که اساسا در مورد امکان اجماع و عمل جبههای در میان اصلاحطلبان تردید دارند؛ گروه دیگری به جانشین عارف میاندیشند.
روز شنبه جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران و یکی از نزدیکان سید محمد خاتمی از عبدالله نوری به عنوان جایگزین مناسبی برای محمدرضا عارف نام برد. البته پیش از جواد امام، هم عده دیگری نام نوری را به عنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری مطرح کرده بوند. از جمله اظهار نظر تایید نشدهای از غلامحسین کرباسچی که او را جانشین مناسبی برای عارف دانسته بود. این اظهار نظر البته تکذیب شد؛ اما روشن است که عبدالله نوری از معدود سیاستمدارانی است که میتواند دو بخش راست و چپ جبهه اصلاحات و به خصوص دو حزب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی را کنار هم نگاه دارد و در نزد کادر ارشد هر دو حزب دارای احترام بسیاری است.
عبدالله نوری سیاستمداراصلاحطلب و از چهرههای بسیار مهم جناح اصلاحطلب؛ در ادوار دوم و پنجم مجلس شورای اسلامی نمایندگی اصفهان و تهران را بر عهده داشته است. او در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی، وزیر کشور شد و این سمت را تا زمان استیضاح در مجلس پنجم حفظ کرد. نوری همچنین در انتخابات اولین دوره شورای اسلامی شهر تهران بیشترین رای را به دست آورد و مقام ریاست شورا را در دست گرفت، اما برای شرکت در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۸ از این سمت استعفا داد که به دلیل محکومیت به زندان در رابطه با روزنامه خرداد که مدیریتاش را درآن مقطع برعهده داشت اجازه ثبتنام برای کاندیداتوری به اوداده نشد و تا سال ۱۳۸۱ در زندان به سر برد. نوری سالهای طولانی از اواسط دهه هشتاد تا امروز همواره یکی از محورهای اتحاد جریان اصلاحطلب بوده و اگرچه از میدان سیاست رسمی کناره گرفته است، اما جلسات منزل عبدالله نوری در بسیاری موارد بسیار موثرتر و مهمتر از جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بوده است.
زمزمه ریاست نوری بر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پیش از این هم مطرح شده بود، اما او هیچ گاه عضویت این مجموعه را قبول نکرد و در جلسات آن حاضر نشد. حالا، اما دوباره نام او به میان آمده است. بیان این مطلب از سوی جواد امام از این حیث اهمیت دارد که او به قدری به محمدخاتمی نزدیک است که بسیار بعید به نظر میرسد، چنین اظهار نظری بدون مشورت با اومطرح شده باشد. ازطرفی عبدالله نوری نسبت به عارف تا به امروز چهره رادیکالتری را از خود نشان داده است پس در صورتی که این جابه جایی صورت گیرد، میتوان چنین نتیجه گرفت که طیف رادیکال اصلاحطلب درآینده دست بالاتری نسبت به محافظهکاران خواهد داشت. با این حال بسیاری از تحلیلگران پذیرش این سمت از سوی نوری را دور از انتظار میدانند.
هدایت الله آقایی: بعید است نوری ریاست شورای عالی سیاستگذاری را قبول کند
هدایتالله آقایی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره احتمال در دست گرفتن ریاست شورای عالی سیاستگذاری توسط عبدالله نوری به «دیدار» گفت: ریاست آقای نوری بر شورای عالی اصلاحطلبان در حد پیشنهاد است و هنوز هیچ چیز قطعی در این زمینه وجود ندارد، البته بعید به نظر میرسد که این مسئولیت را بپذیرد.
وی درباره دلیل عدم پذیرش عبدالله نوری بیان کرد: خط مشی و تفکرات آقای نوری با مجموعه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تفاوت دارد، برهمین اساس احتمال تحقق این موضوع بسیار ضعیف است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب درادامه افزود: مهمتر از این جابه جاییها روشن شدن راهکارها و دستورات است، قبل از هرچیز باید این موارد آشکار شود. به این معنا نیاز است تا اهداف مجموعه طرح و مورد ارزیابی قرار گیرد و تا زمانی که این مسئله روشن نشود رفتن آقای عارف یا آمدن آقای نوری مشکلات را برطرف نخواهد ساخت.
وی در این خصوص که آیا اصلاحطلبی در آینده رادیکال خواهد شد، توضیح داد: خیر، همانطور که در بالا مورد اشاره قرار دادم با حضور یک شخص اتفاق خاصی روی نخواهد داد. اصلاحطلبان بدانند که در انتظار این رفت و آمدها نباید باشند، زیرا برای حرکتها و جهتگیرهای سیاسی متاسفانه دیر هم شده است. با تجربهایی که در دوره ۸ ساله آقای روحانی داشتیم که از طرف این طیف سیاسی مورد حمایت قرار گرفت و در نتیجه بخشی از اصلاحطلبان در قدرت اجرایی حضور پیدا کردند؛ امروز این گروه سیاسی باید در رابطه با اتفاقاتی که در دولت و خارج از آن شکل گرفته، پاسخگو باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه اضافه کرد: شورای عالی سیاستگذاری محل حضور احزابی است که متفق نمیاندیشند، بخشی از آنها در عمل تفاوت زیادی با مجموعه اصولگرا ندارند و قسمت دیگری خلاف آن رفتار میکنند، بنابراین تا زمانی که یک مجموعه به این شکل اداره شود از تشکل کاری برنمیآید.
آقای در رابطه با نظرمساعد محمد خاتمی درباره عبدالله نوری برای ریاست شورای عالی اصلاحطلبان اظهار داشت: آقای خاتمی مشکلی با آقای نوری ندارند و استقبال هم میکند، اولی همانطور که اشاره کردم آقای نوری برای پذیرش این پست، اما و اگر دارد و بعید به نظر میرسد که این کار را انجام دهد.
روزگار نامساعد اصلاحطلبی: دست به دامن عبدالله نوری!
پیشنهاد ریاست عبدالله نوری بر شورای عالی سیاستگذاری چه جدی باشد یا نه و چه برآمده از یک خرد جمعی یا یک پیشنهاد ساده فردی، در دوران رخ میدهد که اصلاحطلبی بدترین دوران خود را در دو دهه اخیر طی میکند. سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان تا حدود زیادی از میان رفته، این جناح سیاسی هژمونی خود بر فضای سیاسی کشور و بخش بزرگی از گروههای اجتماعی را از دست داده، فاقد راهبرد روشن است و البته به شدت از عدم انسجام و ناکارآمدی نهادی در رنج است.
شاید همین روزگار ناخوشایند است که بار دیگر نام نوری را به میان آورده است، کوششی برای آن که یک چهره مورد اجماع سکان این کشتی در حال غرق را در دست بگیرد و آن را احیا کند. با این حال به نظر نمیرسد که نوری قصدی برای گام نهادن در میدان سیاست داشته باشد و حتی دوستان او هم احتمالا بر عهده گرفتن این ماموریت دشوار و حتی غیرممکن را به او توصیه نمیکنند. کشتی اصلاحطلبی به چیزی فراتر از تعویض سکاندار نیازمند است؛ هر چند ناخدای تازه مرد هفت دریا باشد!
انتشار این مطلب به معنای تایید محتوای آن در سایت بصیرت نیست.
منبع:دیدار